چرا سگ‌ها در ایران به طبیعت بازمی‌گردند؟
02 آذر 1399 - 15:38
شناسه : 7108
11
بالا رفتن جمعیت سگ‌های ولگرد آسیب سنگینی به محیط زیست می‌زند.
پ
پ

به گزارش ایسنا، روزنامه ایران نوشت: «دیدن سگ‌های لاغر و گرسنه در کنار جاده‌های بین شهری که برای غذا مشغول واغ‌واغ کردن هستند دیگر منظره‌ای تکراری است. نایلون حاوی پسمانده غذایی را که مسافری کنار جاده انداخته می‌کشند و فرار می‌کنند. کمی پایین‌تر چند سگ دیگر وسط جاده می‌آیند و با صدای ترسناک ترمز ماشینی دوباره به اطراف می‌دوند. این حیوانات که به وفاداری و مهربانی معروفند حالا به‌ گفته محمدعلی یکتانیک، کارشناس و فعال محیط ‌زیست به معضلی خطرناک برای محیط زیست تبدیل شده‌اند.

این روزها جاده‌های شمالی تهران مانند تلو، حصارک و جاده لشکرک پر از سگ‌های ولگرد است. آنها حالا آن قدر زیاد هستند که نمی‌شود ندیدشان. لابد از خود می‌پرسید خب چه اشکالی دارد که همه جا باشند وقتی در کشورهای دیگر هم همین‌ طور است؟ اما محمدعلی یکتانیک با انتقاد از غذارسانی به سگ‌های شهری می‌گوید: «غذا دادن و پشت کردن به حیوان نه تنها کمکی به سگ‌ها نمی‌کند بلکه با این کار فلاکت یک حیوان را ضربدر تعداد توله‌های آنها می‌کنیم و تعداد سگ‌هایی را که بی‌غذا و بی‌پناهگاه خواهند ماند، تصاعدی بالا می‌بریم. ما در ایران با جمعیت میلیونی سگ طرف هستیم.»

او که به‌واسطه چند سال فعالیت از نزدیک چرخه طبیعی زندگی در حیات وحش را دنبال می‌کند از خسارت‌هایی که ازدیاد سگ‌ها به طبیعت وارد می‌کند، می‌گوید: «رها شدن سگ در طبیعت یک معنی دارد و آن یعنی زیستگاه تصرف شده است. آنها پوشش گیاهی و مار و مارمولک و موش صحرایی را از بین می‌برند و از این گذشته حق زندگی برای پستاندار دیگری هم در قلمرو آنها وجود ندارد. انگار یکسری شکارچی با سلاح سرد فرستاده‌ باشیم به طبیعت.»

او با توجه به مشاهداتش می‌گوید، حتی اطراف تالاب و دریا هم به قرق سگ‌ها درآمده که باعث می‌شود ویروس کشنده و لاعلاج «دیستنپر» از سگ به گربه‌سانان مانند ببر و پلنگ و شیر و حتی گرگ و فک هم منتقل شود: «ما تعداد زیادی فک را در خزر به خاطر این بیماری از دست داده‌ایم. من در قشم از نزدیک دیده‌ام که آنها به لاک‌پشت پوزه عقابی هم حمله می‌کنند؛ حیوانی شدیداً در معرض انقراض که ۲۵سال طول می‌کشد بالغ شود. این لاک‌پشت برای تخم‌گذاری از خلیج مکزیک به قشم می‌آید اما تا از آب بیرون می‌آید مورد حمله سگ‌ها قرار می‌گیرد. ما حیوان دوست هستیم ولی نمی‌توانیم فقط به یک گونه توجه کنیم.»

یکتانیک از ساعت‌ها پیاده‌روی در جنگل برای رهاسازی حیوانات وحشی مصدوم می‌گوید و از نگرانی مواجهه این حیوانات با سگ‌ها: «بچه شغالی داشتیم و می‌خواستیم در جنگل رها کنیم. تا دم غروب گشتیم جایی پیدا کنیم که سگ در آنجا نباشد. در واقع برای انواع حیوانات و رهاسازی آنها هم مشکل داریم. همان‌ طور که جای عقاب و پلنگ در خانه نیست جای حیوان اهلی هم در طبیعت نیست.»

سگ‌ها اولین حیوانات اهلی شده توسط انسان هستند و قرن‌ها تحت مالکیت انسان‌ بوده‌اند تا این که تعدادی از آنها از این سرپرستی خارج و تکثیر شدند. فربد خاکپور، دامپزشک حیات وحش می‌گوید: «سگ [به شکلی که می‌شناسیم] هرگز در طبیعت وجود نداشته است. انسان گرگ خاکستری را اهلی کرد و طی قرن‌ها موجودی به‌ نام سگ به‌ وجود آمد. در نتیجه رشد تمدن و زیاد شدن غذا در شهر و روستا و تولید پسماند باعث افزایش منابع غذایی برای سگ‌های ولگرد شد. در واقع محل‌هایی که برای دپوی زباله ایجاد شد تبدیل شد به منبع تغذیه سگ‌ها.» حالا جمعیت آنها به موازات جمعیت انسان رشد کرده است و به گفته خاکپور به ازای هر هفت نفر یک سگ وجود دارد که می‌شود یک میلیارد سگ.

خاکپور معتقد است در کشورهای در حال توسعه معضل سگ ولگرد معضلی مشخص است و به‌ عنوان یک اولویت در شهرنشینی مورد توجه قرار گرفته است: «در کشورهای پیشرفته‌ هیچ حیوان اهلی نباید زندگی آزاد داشته باشد و زندگی آزاد مختص حیوانات حیات وحش است.» او از مقابله سیستماتیک با این معضل در کشورهای مختلف می‌گوید: «در ایالت متحده تله‌های سیانوری برای این سگ‌ها در نظر می‌گیرند، یعنی سگ در لحظه گرفتن غذا، سیانور به دهانش اسپری می‌شود یا از شلیک مرگبار مستقیم با کالیبر مناسب استفاده می‌کنند که حیوان زجرکش نشود. در استرالیا از طعمه سمی که از گیاهان بومی گرفته می‌شود و روی همه پستانداران تأثیر ندارد استفاده می‌کنند.»

اما اینها آخرین راه حل برای برخورد با این «معضل» است. کارهای تأثیرگذار بیشتری وجود دارد که می‌تواند از ازدیاد این حیوان در طبیعت جلوگیری کرد. خاکپور می‌گوید: «غذا رساندن به حیوانات در کشورهایی مانند امریکا و استرالیا جرم است اما در ایران جرم‌انگاری نشده است. نه فقط سگ، در برخی کشورهای اروپایی مثل ایتالیا اگر به کبوتر غذا بدهید تا ۴۰۰ یورو جریمه می‌شوید. در واقع به حیوانات وحشی و اهلی نباید غذارسانی بشود. چون اگر اهلی است باید جمعیتش متعادل باشد، وحشی هم باید خودش غذا پیدا کند. در واقع تنها به حیوانات اهلی که مالک دارند غذارسانی می‌شود.»

او مدیریت درست مراکز پسماند مانند فنس‌کشی را هم از ملزومات کنترل جمعیت حیوانات می‌داند. فربد خاکپور از ضعف مدیریت پسماند در ایران می‌گوید و کارهای ساده‌ای مثل سر ساعت بیرون گذاشتن سطل زباله و استفاده از سطل‌های مکانیزه که یکی از دلایل چنین مدیریتی، نرساندن غذا به حیوانات است: «متأسفانه در کشور ما موج اشتباهی برای حمایت از سگ ولگرد ایجاد شد که یکی از دلایل آن سوءمدیریت و سوءآموزش بود. در واقع به مردم و دانش‌آموزان، آموزشی در مورد تفاوت حیوان اهلی، حیوان اهلی ولگرد و حیوان وحشی داده نشده است.»

وی با اشاره به این که ایران بزودی یکی از بالاترین نرخ‌های سگ ولگرد در جهان را از آن خود خواهد کرد، می‌گوید: «در همه جای دنیا پناهگاهی وجود دارد که در آن سگ‌ها زنده‌گیری می‌شوند. آنها دو ماه فرصت دارند که از طریق شبکه‌های اجتماعی، سایت و بیلبورد با ذکر خصوصیات و عکس، صاحبی برای خود پیدا کنند اما اگر کسی پیدا نشد، حیوان را با روش‌های کم درد و با مرگ آرام از بین می‌برند تا جا برای سگ‌های جدید باز شود و حق داشتن صاحب برای سگ‌های زیبا و جوان و خوش‌اخلاقی که در طبیعت تنها مانده‌اند وجود داشته باشد.»

او از ورود سگ‌های ولگرد به مناطق چهارگانه حیات وحش و آسیب جدی آنها به این مناطق می‌گوید؛ تا حدی که حتی با دوربین‌های تله‌ای که در اعماق مناطق از یوز و خرس عکسبرداری می‌کنند هم می‌توان سگ‌ها را دید: «سگ ولگرد چهار متولی دارد؛ وزارت کشور، سازمان دامپزشکی، حفاظت محیط زیست و وزارت بهداشت. این چهار متولی هیچ کدام وظیفه خود را درست انجام نمی‌دهند. اگر یکی از آنها برای کنترل این وضعیت فشار می‌آورد شاید باقی سازمان‌ها هم آگاهانه‌تر برخورد می‌کردند. سازمان حفاظت محیط زیست مسئول حفاظت از حیاط وحش و مناطق چهارگانه است اما در این رابطه مماشات می‌کند چون ارگان قدرتمندی نیست. متأسفانه به جای این که برخورد علنی صورت بگیرد روی عواطف مردم موج‌سواری می‌شود.»

سال‌هاست که در ایران سگ‌کشی اتفاق افتاده اما هیچ وقت به نتیجه نرسیده است. سپهر سلیمی، فعال حقوق حیوانات معتقد است این کار اساساً کارایی ندارد و تکرار نسخه‌ای قدیمی است: «باید به این نکته توجه داشت که این مسأله اساساً محیط زیستی و حقوق حیواناتی نیست، بلکه یک مسأله کاملاً تجاری است. سگ یک تجارت است که پیمانکاران شهرداری و شهرداری‌ها در آن دخیل هستند. همان طوری که زباله در شهرهای بزرگ در اختیار یکسری افراد خاص است و کسی نمی‌تواند به این مسأله ورود کند، سگ‌کشی هم از همان جنس است.»

او معتقد است هیچ پیمانکاری که در این زمینه فعالیت می‌کند حاضر به توقف این وضعیت و کنترل جمعیت سگ‌های شهری نیست: «این مسأله باید کاملاً علمی بررسی شود. ما از موجود زنده و شرایط زیستی حرف می‌زنیم که برای هر منطقه متفاوت است. قطعاً هر کس بخواهد نسخه واحدی در مورد سگ‌های تهران و حاشیه جنگل و بیایان‌های یزد بدهد حرف درستی نزده است.»

او شرایط مناسب زیستی هر حیوانی را دلیل ازدیاد آن می‌داند و به کنترل نشدن پسماند انتقاد می‌کند. سلیمی معتقد است باید شرایط را کنترل کرد تا چرخه بیهوده تولید مثل بالا و کشتن متوقف شود: «دستگاه نظارتی باید وارد بشود و ببیند بودجه سگ‌کشی کجا هزینه شده؟ چرا هیچ وقت جمعیت حیوانات شهری به تعادل نرسیده است؟ چرا روش درست را پیدا نکرده‌اند؟ سگ‌کشی جواب نمی‌دهد. باید تصمیمات بر اساس پژوهش باشد و اراده‌ای جدی برای این کار وجود داشته باشد.»

آنها آسیب می‌رسانند؛ آنها گاهی ترسناک می‌شوند؛ آنها در طبیعت گونه‌ای مهاجم به شمار می‌آیند اما مقصر آنها نیستند؛ حیواناتی وفادار که قرن‌ها و هزاره‌ها به کمک ما آمدند و حالا در حاشیه جاده‌ها به‌دنبال پسمانده غذای مسافری می‌گردند که از پنجره ماشینش به بیرون پرت کرده است.»

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.