شاگردان محمود فکری در هفته نخست، مس رفسنجان را بردند اما در آن دیدار به خوبی محک نخوردند و بخشی از ایرادهای این تیم پشت برتری ۲ بر صفر پنهان ماند
به گزارش فرهنگ ایرانیان به نقل از ایرناپلاس، استقلال در دیدار با فولاد نسبت به بازی نخست خود تغییر اجباری داشت و آن هم حضور محمدحسین مرادمند جانشین سیاوش یزدانی شد که مقابل مس رفسنجان عملکرد خوبی داشت و نه تنها این دیدار، بلکه چند بازی بعدی استقلال را به دلیل مصدومیت از دست داده است.
سیستم ۲-۴-۴ خطی
آبی‌ها مثل بازی با مس رفسنجان کار خود را با سیستم ۲-۴-۴ خطی آغاز کردند. سیدحسین حسینی مانند بازی قبل درون دروازه ایستاد، محمدحسین مرادمند و عارف غلامی زوج خط دفاعی را تشکیل دادند، وریا غفوری و هروویه میلیچ نیز دفاع راست و چپ بودند. محمود فکری از دو هافبک میانی استفاده کرد.
مسعود ریگی و فرشید باقری در مرکز میدان قرار گرفتند. آن دو مکمل یکدیگرند و در واقع کنار هم می‌توانند وظایف‌شان را به بهترین شکل ممکن انجام دهند. هیچ‌کدام از آنها بدون دیگری، نمی‌توانند از عهده وظایف خط میانی تیم بر آیند.
مشکل در بازیسازی
فرشید اسماعیلی و آرش رضاوند هم در نقش گوش‌های چپ و راست استقلال در این دیدار ظاهر شدند. زوج مهدی قائدی و ارسلان مطهری نیز در خط حمله شکل گرفت. در واقع مشکل استقلال در بازی با فولاد به خط هافبک نامتوازن آن بر می‌گردد زیرا در سیستم ۲-۴-۴ خطی دو هافبک میانی باید مکمل یکدیگر باشند، یعنی هم نیازهای تیم را در فاز تخریبی و هم در فاز بازیسازی رفع کنند.
مقابل فولاد، باقری و ریگی به نوعی فقط نیازهای تخریبی تیم را برطرف می‌کردند و استقلال در فاز بازیسازی به مشکل می‌خورد و نتوانست در طول بازی موقعیت‌های خاصی را ایجاد کند.
ناتوانایی در ایجاد موقعیت
تعداد پاس‌های کلیدی باقری و ریگی دو مهره میانی استقلال در بازی مقابل فولاد روی هم رفته تنها یک پاس کلیدی بود که آن پاس را هم فرشید باقری داد و البته موقعیت خطرناکی روی دروازه حریف ایجاد نکرد.
محمود فکری این ضعف تیم خود را ندید. در واقع باید گفت استقلال توانایی ایجاد موقعیت در کانال‌های مرکزی را با ریگی و باقری از دست داده بود و این امر موجب می‌شد تا اسماعیلی و رضاوند متمایل به مرکز زمین شوند. در حالی که این دو هافبک‌های راست و چپ بودند باید و نتوانستند موقعیت خاصی برای مهاجمان تیم خلق کنند؛ همین اتفاق استقلال را دچار مشکل کرد.
خلاقیت پایین هافبک‌ها
شاگردان فکری در دیدار با مس رفسنجان محک خیلی خوبی نخوردند، در آن دیدار فرشید اسماعیلی توانست چند موقعیت ایجاد کند تا خلاقیت پایین هافبک‌های استقلال خیلی به چشم نیاید. عملاً در بازی با فولاد، باقری، ریگی، اسماعیلی و رضاوند، مهره‌های استقلال در میانه زمین نتوانستند در زمانی که تیم صاحب توپ می‌شود و آماده حمله است، عملکرد خوبی داشته باشند.
شاید بازی دادن رضاوند و اسماعیلی در جناحین خیلی ایده خوبی نباشد، البته باید به این نکته توجه کنیم که استقلال از نظر داشتن وینگر و هافبک‌های کناری در فقر قرار دارد.
زیر توپ کشیدن‌ها
یکی از بزرگ‌ترین ضعف‌های استقلال که در دو دیدار اخیر دیده شد وقتی است که تحت پرس شدید حریف قرار می‌گیرد. بازیکنان استقلال در این لحظات که در بازی با فولاد بیشتر به چشم آمد، تنها زیر توپ می‌زدند.
همین زیر توپ کشیدن‌ها که بسیاری از آنها بی هدف بود، ضربه بزرگی به این تیم زد. به نظر می‌رسید با این کار آنها قصد داشتند خط هافبک فولاد را از کار بیاندازد، اما خیلی ایده خوبی نبود و فکری باید برای بازی‌های آینده این مشکل را رفع سازد، در غیر اینصورت آنها در بازی‌های بزرگ دچار مشکل می‌شوند.
تعویض اشتباه
بزرگ‌ترین ایراد محمود فکری را شاید بتوان در شیوه تعویض کردن دانست.
جریان بازی به‌گونه‌ای بود که دو تیم در امر گلزنی ناتوان بودند، اما آبی‌ها روی یک اتفاق صاحب پنالتی شدند و از میزبان خود پیش افتادند. کادر فنی تیم با تیزهوشی می‌توانست کمک کند تا بازی را با همین یک گل به پایان برساند، اما محمود فکری با بازی دادن محمد دانشگر و تبدیل سیستم چهار دفاعه تیمش به سه دفاعه ساختار دفاعی تیم را به کلی تغییر داد و این امر سبب شد بازیکنان استقلال دچار یک نوع سردرگمی شوند.
شاید در آن دقایق داریوش شجاعیان یا بابک مرادی می‌توانستند به راحتی در ضد حمله‌ها حریف را آزار دهند، اما کادر فنی تیم ترجیح داد به جای بازی دادن به آنها، محمد دانشگر را به زمین بفرستد.
جای خالی یک بازی‌ساز
یکی از مشکلات خط دفاعی استقلال در دو دیدار گذشته روی توپ‌های بلندی است که روی دروازه این تیم ارسال می‌شود و این ضعف در دیدار با مس نیز دیده و بارها دروازه استقلال روی همین توپ‌های هوایی تهدید شد. در دیدار با فولاد هم آنها روی یک ارسال گل خوردند.
محمود فکری برای آنکه استقلال را به روزهای اوج خود برساند، باید تغییراتی در نوع بازی و ترکیب تیم بخصوص خط هافبک ایجاد کند. استقلال از خط میانی ضربه خورد و جای یک بازی‌ساز خالی بود. استفاده نکردن از مهدی مهدی‌پور حتی برای دقایقی که بهترین جانشین برای علی کریمی به شمار می‌رفت، جای تعجب دارد.
شکست استقلال با تفکرات غلط کادر فنی این تیم رقم خورد. محمود فکری، نه تنها نتیجه را واگذار کرد، بلکه اخلاق را باخت. مربی‌ای که از اخلاق‌مداری صحبت می‌کند، باید خودش الگو باشد نه رفتاری انجام دهد تا تیمش دچار مشکل شود.
وقتی رئیس هیأت مدیره باشگاه در یک برنامه زنده تلویزیونی اخلاق را زیر پا می‌گذارد، باید شاهد رفتارهای غیر ورزشی مجموعه آن نیز باشیم.
گزارش از مجید روان‌ستان
ثبت دیدگاه