به گزارش فرهنگ ایرانیان به نقل از فارس ؛ شهید عبدالکریم پرهیزگار، اولین شهید مدافع حرم شهرستان خفر، متولد ۲۲ مرداد ۱۳۶۵ بود، مادرش او را ناجی خود میداند و مهربانی و متانتش را مثالزدنی .
این شهید مدافع حرم، از سال ۱۳۷۷ به عضویت بسیج درآمد و دو دوره سه ساله نیز به عنوان فرمانده پایگاه مقاومت ولیعصر (عج) در روستای کراده به خدمترسانی مشغول شد.
وی در سال ۱۳۸۴ به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و در تیپ نیروی مخصوص المهدی (عج) جهرم مشغول به خدمت شد و پس از چند سال با انتقال به تیپ مهندسی الهادی (ع) شهرستان کوار به عضویت گردان تخریب این یگان درآمد.
شهید پرهیزگار در حین خدمت مقدس پاسداری، چندین مرحله با اعزام به شرق کشور و شهرستان سراوان برای مقابله با اشرار شرق کشور حضور فعال داشت.
وی در سال ۸۸ ازدواج کرد و فرزند اولش درسال ۱۳۹۳ متولد شد ولی فرزند دوم را ندید.
این شهید والا مقام سه مرتبه نیز به سوریه اعزام شد و در نهایت ۲۰ آذر ۱۳۹۶ در سوریه به آرزوی دیرینه خود رسید و امروز سومین سالگرد شهادت اوست.
مادر شهید میگوید: من از همان کودکی به تربیت بچهها توجه داشتم. مثلا اگر به زمین میخوردند، هیچگاه آنها را بلند نمیکردم تا خودشان بایستند و در آینده نیز خودشان راه حل مشکلاتشان را بیابند.
او با بغض و گاهی لبخند ادامه داد: احترام به والدین بارزترین ویژگی فرزندم بود، هیچگاه تندخویی و یا صدای بلند عبدالکریم را نشنیدم. او همواره متبسم بود و سعهصدر داشت. حتی اگر موضوعی فرزندم را آزردهخاطر میکرد، هیچگاه آن را به روی ما نمیآورد.
روحیه ایثار و از خودگذشتگی، از کودکی در وجود عبدالکریم نهادینه شده بود، نوجوانی کم سن و سال بود که اشتباه یکی از اعضای خانواده را بر عهده گرفت تا به جای او بازخواست شود.
امیرعلی فرزند اول او بود و پدر رابطهای بسیار نزدیک و فرزندش داشت، اما فرزند دوم عبدالکریم پنج ماه پس از شهادت پدر متولد شد، عبدالکریم علاقه داشت که نام فرزندش محمد باشد، همسر وی نیز اصرار داشت که نام پدر را برای نوزاد برگزیند. در نهایت نام فرزندی که هیچگاه معنای پدر را درک نکرد، ترکیبی از علاقه مادر و پدر شهیدش شد، محمدکریم پرهیزگار، پسری که فقط عکس پدر را میبیند.
مادر از نحوه شهادتش می گوید: به تنهایی با ۴۰ تن روبهرو میشود و پس از به هلاکت رساندن ۳۷ نفر از آنها، فشنگهایش تمام میشود. به سوی او حمله میکنند تا وی را به اسارت ببرند، اما با شجاعت بیبدیلی این بار با سرنیزه دفاع و دو نفر دیگر را مجروح میکند و در نهایت به شهادت میرسد.مهربانی و خوش قلبیاش بیمثال بود، همرزمان شهید نقل میکنند که در سوریه وارد منزلی میشوند که حیواناتش از تشنگی در حال تلف شدن بودند، عبدالکریم مسیر بسیار طولانی را از آن منزل تا یافتن آب طی میکند تا برای حیوانات آب تهیه کند.
پدر از همرزمان وی نقل کرد: که اگر به لطف خداوند شهید پرهیزگار مقاومت و جانفشانی نمیکرد، جاده بوکمال به دست داعش میافتاد و به دنبال آن شهر بوکمال نیز به تصرف آنها درمیآمد و خدا میداند برای بازپسگیری چقدر خسارت و شهید باید تقدیم میکردیم.
ثبت دیدگاه