نگاه به نوروز نباید و نمیتواند یک نگاه محدود، بسته و ملی باشد؛ برای جمهوری اسلامی ایران که داعیههای تمدنی دارد و همواره در صدد شکل دادن به یک نظم منطقه ای بومی و درون گرا (بدون مداخله قدرتهای بیگانه) بوده است؛ این آیین باستانی آغاز حرکت کنشمند برای نقش آفرینی، تولید فرهنگ و هنجار سازی در عرصه منطقه ای و جهانی است.
تعدادی از تحولاتی که اخیرا رخ داده باعث شده تا پرسشهایی در مورد این که آیا خاورمیانه دستخوش تغییرات اساسی در الگوهای همکاری و در تعامل میان کشورهای منطقه با قدرتهای خارجی است را مطرح سازد.
واقعیت شوکهای روابط بینالمللی و اثرات مخرب آنها، کنشگران را با چالش روبه رو کرده اما همین پدیده باعث شده است تا در این مقطع تاریخی، بشر بیش از هر زمان دیگر در اندیشه مدیریت شوکهای روابط بینالمللی رفته و با این فرض که نمیتوان انتظار شوک را نداشت ولی هر شوکی را باید مدیریت کرد، به بحث در مورد چارچوبهای مدیریت شوکهای بینالمللی بپردازد.
در چند ماه گذشته، تظاهرات ضد گرانی در بسیاری از کشورهای عربی و غیر عربی افزایش یافته است، که معترضان خواستار افزایش دستمزدهای پایین یا ثابت خود شدند که برای سال ها متناسب با افزایش هزینه ها به ویژه گرانی کالاهای اساسی در سال های گذشته تغییری نکرده است.
به دور از خبرهای خوب، یک چین ضعیف راکد یا در حال فروپاشی حتی خطرناکتر از چینی پر رونق است. چنین چینی نه تنها برای خود آن کشور بلکه برای جهان خطرناکتر خواهد بود. بنابراین، مقابله با چین در حال شکست میتواند برای ایالات متحده دشوارتر از مقابله با چین به عنوان یک الگوی جایگزین باشد.
اگرچه بازار اقتصادی، خود را با واقعیتهای پرفراز و نشیب دیپلماسی هستهای هماهنگ نمیکند، اما اولین و اساسیترین درس سیاست بینالملل آن است که درهای دیپلماسی همواره گشوده خواهد شد. در این روند، دیپلماتها قادر خواهند بود تا راهکارهای جدید را به آزمون بگذارند و شکل جدیدی از کنش ژئوپلیتیکی، راهبردی و امنیتی را در دستور کار قرار دهند. اخبار منتشرشده در آخرین روزهای آذرماه۱۴۰۱ بیانگر این واقعیت است که دیپلماسی همواره خود را با واقعیتهای سخت سیاست راهبردی قدرتهای بزرگ و کشورهای انقلابی پیوند میدهد.
هنری کیسینجر در تازه ترین نوشتار خود به رهبران جهان توصیه کرده است تمدن را در میان گرداب متضاد اطلاعات، ادراکات و قابلیتهای مخرب حفظ کنند.
بیانیه اعراب خلیجفارس و چین که در پی دیدار شی، رئیسجمهوری چین از عربستان و ملاقاتهای چندلایه او با کشورهای عرب خلیجفارس صادر شد، با بازتاب گستردهای در کشور ما روبهرو شد و در نکوهش، انتقاد و شالودهشکنی از آن بیانیه توسط مقامات رسمی و غیررسمی سخنها گفته شد و طبیعتا امواج رسانهای گستردهای را در پی داشت. شاید در مجموعه پاسخها و نقدها، نکتهای اجماعی و قابل اعتنا وجود داشت و آن اینکه رفتار چین و همسویی آن کنشگر با موضعگیری کلیشهای برخی از بازیگران عرب درباره کشور ما، خارج از انتظار بود.
استاد مطالعات چین در دانشگاه تهران، نگاه ایران به شرق را بسیار درست میداند و میگوید: در جهان امروز شاهد تحولی هستیم که از آن به عنوان انتقال قدرت از آتلانتیک به پاسیفیک یاد میشود. علاوه بر ایران، بسیاری از کشورهای منطقه سیاست نگاه به شرق را انتخاب کردهاند اما این سیاست به معنای نفی غرب نیست.
«تظاهر به ایجاد توازن که اوباما برای توجیه توافق برجام با یک قدرت تهاجمی و تجدیدنظرطلب مطرح کرد، هرگز چندان منطقی نبود. به هر حال، اگر دوستی قول دهد که نیازهای شما را با نیازهای بدترین دشمنتان متعادل کند، به نظر منصفانه است که نتیجه گیری کنید که او دیگر دوست شما نیست.»
سعودیها و همسایگان عربستان در شورای همکاری خلیج فارس، چین را به عنوان یک شریک قدرتمند دارای حق وتو در شورای امنیت، یک بازار با اهمیت و بزرگ برای انرژیهای خود و منبعی برای سرمایهگذاری تکنولوژیکیشان که میتواند به این گروه از بازیگران در تعریف اقتصادهای متنوع یاری رساند، میبینند؛ پس این رابطه، بیش از یک ترفند برای جلب یا تحقیر آمریکا است.