آییننامه واردات خودروها نو و کارکرده قرار است بهزودی به تصویب هیات وزیران برسد. به نظر میرسد آییننامه قبلی واردات خودرو کنار گذاشته خواهد شد و واردات خودروهای دست دوم و میزان تعرفه آن نیز به همراه خودروهای نو با شکلی جدید تصویب خواهد شد. اما بسیاری از فعالان بازار خودرو انتظار دارند این آییننامه بهصورت شفاف و به شکل حمایتی از بازار خودرو باشد و دولت در آن صرفا به فکر افزایش درآمد خود نباشد. اصولا تنظیم این آییننامه با نگاه حمایت از بازار خودرو و ایجاد رقابت در صنعت خودرو، از خود واردات اهمیت بیشتری دارد. چراکه در ۱.۵سال اخیر و با آییننامه قبلی عملا خودرویی وارد کشور نشد. بنابراین اینکه آییننامه باید حاوی نکاتی مانند تایید سلامت فنی و بدنه خودرو باشد و نه استانداردهای خودرویی و همچنین تعرفهها در آن براساس سیاستی صحیح با هدف ایجاد رقابت باشد، اهمیت بسیار بالایی دارد. در همین زمینه با بابک صدرایی، کارشناس صنعت و بازار خودرو به گفتوگو پرداختیم.
این روزها بحث واردات خودرو مطرح است. حتی گفته میشود خودروهای چینی دستدوم وارد کشور شود. خودروسازان دولتی هم اقدام به واردات سیبییو خودروهای صفر چینی کردهاند. روند صنعت خودرو را در این بخش چگونه میبینید؟ آیا به سمت اضمحلال صنعت خودرو حرکت میکنیم؟
فضایی در حوزه خودرو به وجود آمده که میخواهد نشان دهد واردات خودرو در جریان و در حال عملی شدن است. اما در عمل طی یک سال و نیمی که از بحث واردات گذشته، یک فضای یأس و ناامیدی در این بخش ایجاد شده است. خودروسازان ما هم بهصورت طبیعی دوست دارند که بازار را پوشش دهند. یعنی هم خودرو تولید کرده و هم وارد کنند. خودروسازان دولتی نیز به دنبال واردات خودرو هستند. به نظر من مساله اضمحلال صنعت خودرو نیست. مساله این است که اگر تصمیمگیریها در این زمینه صحیح نباشد و واردات هدفمند نداشته باشیم و سمتوسوی این حرکت، یک حرکت عبث و بیهوده باشد و خودروهای معیوب و کارکرده به دست مردم برسد، این مساله دردسرساز خواهد شد. اما اگر این واردات به درستی مدیریت شود، میتواند فضای نیمهرقابتی ایجاد کند. این فضای نیمهرقابتی بر خودروسازان ما هم تاثیرگذار خواهد بود هرچند قیمت خودروهای وارداتی در سگمنت خودروهای داخلی نیست، اما بههرحال تاثیر روانی مثبتی بر بازار خواهد داشت.
واردات خودروهای دستدوم چگونه میتواند اطمینانبخش باشد؟
واردات خودروهای دستدوم، چینی و غیرچینی ندارد. مرجع ناظر باید صادق و شفاف باشد تا صحت و سلامت خودرو را در بازارهای افترمارکت بررسی کند. در بازارهای افترمارکت خودروها با هزاران نوع تغییر روبهرو میشوند و قطعات مختلفی روی آنها بسته یا قطعات اصلیشان برداشته میشود. در خودروهای کارکرده قابلاطمینانترین مدلها، محصولات ژاپنی هستند. چراکه پرفرمنس، کیفیت و توانمندی آنها در دنیا اثبات شده است و در مقایسه با مدلهای چینی، اروپایی و… عمر بالاتری دارند.
آیا میزان سلامت خودرو باید در مبدأ سنجیده شده یا باید توسط سازمانهای داخلی انجام شود؟
به نظر من این خودروها باید نامه تایید در کشور مبدأ داشته باشد، اما متاسفانه برخی نامهها و تاییدیهها هم بهصورت جعلی به وجود میآیند. حتما باید در کشور سیستمی داشته باشیم که سریع بهجای قوانین وقتگیر استاندارد، وضعیت این خودروها را بررسی کند. زمانی که تویوتا با ۵سال کارکرد، وارد کشور میشود، سازمان استاندارد نمیتواند به این خودرو ایرادی بگیرد. بهطور قطع استانداردهای این خودرو از برخی مدلهای داخلی بالاتر است. بهجای آن باید زمان را بر تایید صحت و سلامت خودرو به لحاظ بدنه، رنگ، موتور، شاسی و گیربکس بگذاریم. سالم بودن گیربکس بر مصرف سوخت تاثیر میگذارد و هزینههای افترمارکت را تحتتاثیر قرار میدهد.
همچنین باید توجه داشته باشیم این خودروها تصادفی نباشند. اگر چکلیست کاملی از خودرو تهیه شود، این کار به درستی مدیریت میشود. لازم نیست وارد جزئیات شویم و ایرکاندیشن و صندلی را بررسی کنیم. کلیت خودرو به لحاظ صحت کیلومتر، صحت موتور، میزان آلایندگی و… اگر بررسی شود و شفاف و سالم باشد، تا حدودی میتوان از واردات اطمینان پیدا کرد. من چندان با واردات کارکرده موافق نیستم، اما در شرایط فعلی تنها گزینه معقولی است که میتواند در صورت مدیریت درست این تقاضای انباشته و بازار ملتهب را تا حدودی سامان دهد. اگر این طرح درست مدیریت شود، خودرو بهتعداد، هوشمندانه و پیوسته وارد شده و محدودیت در آن ایجاد نشود تا حدی بهعنوان مسکن مقطعی تاثیرگذار خواهد بود.
آیا تایید صحت و سلامت این خودروها را میتوان به برخی شرکتها و پلتفرمها واسپاری کرد؟
به نظر من این کار باید در اختیار نهادهایی باشد که مسئولیت قانونی در قبال کار خود داشته باشند. این نهادها میتوانند یا مستقیما دولتی باشند یا با نهاد مشخصی قرارداد داشته باشند. در مواردی هم دولت میتواند این سازمانها را به وجود بیاورد و در مواردی هم میتواند با سازمانهای مشخصی همکاری کند. اما مهم این است قوانین و چارچوب سختگیرانهای برای واردات این خودروها در نظر گرفته شود تا فضایی برای خلاف و دور زدن در آن وجود نداشته باشد. اگر خودرو ناسالم وارد شود، هم تامین قطعات آن ارزبری دارد و هم دردسرهایی را برای مشتریان به وجود میآورد. اگر نهادها به غیر از نامه تایید خودرو در کشور مبدأ، سلامت کلی خودرو را تایید کنند، ریسک این خودروها کاهش مییابد و برای مشتریان راحتتر است. این مهمترین مسالهای است که باید در آییننامه دیده شود.
این واردات هوشمندانه که به آن اشاره کردید، شامل چه مواردی است؟ واردات به کدام سمت باید برود و چه خودروهایی برای کشور مناسب است؟
واردات هوشمندانه یعنی ما خودتحریمی نداشته باشیم و سقفهایی را که برای واردات خودرو گذاشتهایم، حذف و بهجای آن باید با سیستم تعرفه بازی کنیم. اینکه گفته میشود خودرو باید کمتر از ۲۰هزار دلار قیمت داشته باشد، اشتباه است. اینکه اجازه واردات به خودروهای با حجم موتور ۲۵۰۰ سیسی داده نمیشود، بیمعنی است. اینها را میتوانیم با سیستم تعرفه تغییر بدهیم و انواع و اقسام خودرو به کشور وارد شود تا در نهایت سقف قیمتی شکسته شود. مساله دوم اینکه واردات خودرو باید پیوسته و انبوه باشد. یعنی اگر قرار است یک تعداد محدود خودرو به کشور وارد شود، هیچ تاثیری بر بازار نخواهد داشت و صرفا هدر دادن ارز کشور خواهد بود. باید شرایط بهگونهای باشد که خودرو بهصورت انبوه وارد کشور شود. نباید اینطور باشد که پس از ورود یکسری محدود خودرو به کشور، بگویند که تقاضا برای ارز افزایش پیدا کرده و جلو واردات خودرو باید گرفته شود یا تولید داخل ضرر میبیند. این داستانها نباید در واردات خودرو وجود داشته باشد. ضمن اینکه نباید شرایط به صورتی باشد که دو سال بعد دوباره واردات خودرو بسته شود. این موارد، تاثیر بسیار بدی خواهد داشت. بنابراین باید برنامه مشخص و مدونی داشته باشیم و به صنعت خودرو بگوییم در این زمینه خیلی جدی هستیم و نظام تعرفه را طی ۵سال قرار است کاهش دهیم. اما اگر تعرفه مانند گذشته تعیین شود، کلا یک سیستم درآمدزایی برای دولت ایجاد کردهایم و مورد هدفمندی که تاثیر در بازار داشته باشد، را در اختیار نخواهیم داشت.
ظاهرا قرار است آییننامه جدیدی در حوزه واردات خودروهای صفرکیلومتر و همچنین آییننامهای برای واردات خودروهای کارکرده تصویب شود. تعرفهها در آییننامه جدید چگونه باید باشد؟
به نظر من تعرفه را نباید برای یک سال تعیین کنند. باید تعرفه برای مدیریت بازار تنظیم شود. دولت باید هر سال ۵ تا ۱۰درصد از میزان تعرفه کم کند تا طی ۵ سال آینده به یک تعرفه کاملا رقابتی دست پیدا کنیم. خودروسازان ما نیز ۵ سال فرصت داشته باشند که خود را با این رقابت وفق دهند. یعنی در ۵سال آینده در جایی باشیم که خودرویی که وارد کشور میشود بتواند با محصولات ایرانخودرو و سایپا رقابت کند. یعنی اگر تعرفه و مالیات هم از این خودروها دریافت شود، قیمت آن نهایتا ۲۰درصد از محصول داخلی گرانتر تمام شود. بدین معنا که بتوانیم هیوندای وارد کنیم که در آن زمان تنها ۲۰درصد گرانتر از محصول روز خودروسازان باشد. در این شرایط خودروسازان هم میدانند طی ۵ سال آینده باید خودرویی تولید کنند که هم طراحی و هم کیفیت و قیمت مناسبی داشته باشد. اما اگر تعرفه ۱۱۰ درصدی و… تعیین شود، خیال همه را راحت میکند که هدف دولت صرفا درآمدزایی و پر کردن کسری بودجه است. بنابراین برای تعرفه وارادات خودرو باید یک برنامهریزی بلندمدت انجام شود.
تاثیر کوتاهمدت و سریع آییننامه واردات خودروهای نو و کارکرده بهصورت مثبت یا منفی بر بازار چه خواهد بود؟
اگر آییننامه شفاف تدوین شود، ریزهزینهها را مشخص کند و درمجموع هزینهها و تعرفهها پایین باشند، بازار به سمت رکود انتظار میرود و همه در انتظار ورود این خودروها با قیمت پایین خواهند بود. اگر آییننامه بهصورتی باشد که تعرفهها را بالا تعیین کرده باشد، بسیاری از کسانی که در انتظار واردات خودروهای خارجی هستند، دلسرد میشوند و به سمت محصولات داخلی روی خواهند آورد. نتیجه این اقدام هم مشخص است.
وزیر صمت تاکید کرده است که آییننامه واردات با اولویت خودروهای برقی تنظیم و تصویب خواهد شد. این روند را چگونه میبینید؟ قیمت این خودروها در واردات آن چقدر تاثیرگذار است؟
در زمینه خودروهای برقی یک بحث خود خودرو است و بحث دیگر ایجاد زیرساخت است. تا زمانی که زیرساخت برای خودروهای برقی فراهم نشود و کارهای فرهنگی برای آن انجام نشود، پروژه خودروهای برقی در ایران شکست خورده خواهد بود. چراکه ایران کشوری وسیع است و عملا مردم اعتماد نمیکنند که برای مسافرتهای بینشهری از این خودروها استفاده کنند. بنابراین قیمت خودروها مهم نیست بلکه باید زیرساخت فراهم شود. ما این تجربه ناموفق را در بحث موتورسیکلتهای برقی هم داشتیم. ایجاد زیرساختهای بینشهری، شهری، اعتمادسازی و فرهنگسازی خیلی اهمیت دارد. بنابراین راه طولانی در این بخش وجود دارد و چندین سال زمان برای جا افتادن این خودروها نیاز است.
آیا معتقدید با تعرفه صفردرصدی هم ممکن است از این خودروها استقبال نشود؟
درصورتیکه ایستگاههای شارژ بهصورت گسترده در مسیرهای برونشهری پرتردد کشور ایجاد نشوند، استقبال از خودروهای برقی محدود به افراد بسیار معدودی خواهد بود که در مورد آنها کنجکاو هستند، اما بهصورت عمومی پذیرفته نخواهد شد. مگر اینکه خودروهایی وارد شود که جنبه استفاده شهری دارند و بسیار اقتصادی باشند. خودروهای کوچک برقی که بتوان بهجای موتورسیکلت از آن استفاده کرد. این هم البته با استقبال بخش کوچکی از جامعه مواجه خواهد شد.
ثبت دیدگاه