واعظ آشتیانی :جریان های سیاسی مردم را به آرامش دعوت کنند
  • آذر 24, 1399 ساعت: ۱۰:۵۸
  • شناسه : 8880
    4
    گمانه‌زنی‌ها در فضای سیاسی کشور بیانگر این است که اصولگرایان به دنبال این هستند که با مذاکره با کشورهای غربی گشایش‌های اقتصادی احتمالی آینده را به نام خود ثبت کنند. به همین دلیل نیز از همه ظرفیت‌های خود استفاده خواهند کرد که پس از دولت حسن روحانی یک دولت اصولگرا در ایران روی کار بیاید.
    پ
    پ

    از سوی دیگر هنوز مواضع اصولگرایان نسبت به تغییر دولت در ایالات متحده آمریکا و شکست ترامپ در انتخابات مشخص نشده است.اینکه اصولگرایان از فضای شکست ترامپ چه رویکردی را در آینده در دستور کار خود قرار می‌دهند در چشم‌انداز کلی کشور دارای اهمیت است. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی این موضوع «آرمان ملی» با مهندس امیر‌رضا واعظ‌آشتیانی، فعال سیاسی اصولگرا گفت‌وگو کرده است. مهندس واعظ‌زآشتیانی معتقد است: «‌بنده امیدوارم دولت آینده، دولتی باشد که به آرمان‌های کشور احترام بگذارد و از دولت‌های گذشته بدگویی نکند و به سمتی حرکت کند که نقاط ضعف دولت‌های گذشته را برطرف کند. واقعیت این است که انرژی ما در فضای سیاسی صرف بدگویی کردن از یکدیگر می‌شود و به همین دلیل تلف می‌شود. جریان‌های سیاسی باید به جامعه آرامش بدهند و مردم را به آرامش دعوت کنند. ما به جای اینکه با ممارست به دنبال حل مشکلات کشور باشیم همواره از ادبیاتی درباره یکدیگر استفاده می‌‌کنیم که به کینه، عداوت و توهین آلوده است. مردم از این وضعیت خسته شده‌اند. مردم غیر از شرایط نامناسب اقتصادی از گفتمان‌های سیاسی بی‌حاصل که هیچ ارزشی برای کشور ندارد، خسته شده‌اند». در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

    تغيير دولت در ايالات متحده آمريکا چه تأثيري در رويکرد اصولگرايان در فضاي سياسي کشور خواهد داشت؟ اصولگرايان چه تفسيري از اين تغييرات خواهند داشت؟

    ما بايد در مرحله نخست اين نکته را بپذيريم که کشورهايي مانند آمريکا که همواره سياست‌هاي خصمانه نسبت به ايران داشته‌اند در اصول يکسان عمل مي‌کنند و تنها در استراتژي‌ها و تاکتيک‌ها متفاوت هستند. اين در حالي است که چنين وضعيتي در ايران وجود ندارد. در ايران گروه‌هاي سياسي در اصول يکسان عمل نمي‌کنند. به همين دليل اصولي که روساي‌جمهور آمريکا از آن پيروي مي‌کنند، واحد است. اين وضعيت درباره کشورهاي اروپايي نيز وجود دارد. در چنين شرايطي در داخل کشور ما بين اصول خود درگير هستيم و با هم جنگ مي‌کنيم. ما استراتژي‌ها را رها کرده‌ايم و به دنبال جنگ بر سر اصول هستيم. نمونه‌هاي بارز اين اتفاق کساني هستند که تيشه به دست گرفته‌اند و به دنبال قطع ريشه‌ها هستند. تا زماني که مشکلات داخلي کشور حل نشود و ما نتوانيم به يک اجماع اصولي در زمينه مديريت کشور دست پيدا کنيم حضور بايدن يا ترامپ براي ما تفاوتي نخواهد داشت. قبل از برجام بسياري از کارشناسان اقتصادي عنوان مي‌کردند موضوعي به نام برجام را نبايد به مسائل اقتصادي کشور گره زد. اين در حالي است که در نهايت اين اتفاق رخ داد و بسياري از مسائل کشور به برجام گره زده شد. به همين دليل نيز هنگامي که ترامپ از برجام خارج شد بسياري از معادلات اين افراد به هم خورد و مشکلات کشور بيشتر شد.

    آيا خوش‌بيني افکار عمومي نسبت به تغيير دولت در آمريکا به دليل نااميدي نسبت به نارکارآمدي‌هاي داخلي نبود؟اگر شرايط کشور به سمت مذاکره و برداشته شدن تحريم‌ها حرکت نکند چشم‌انداز پيش‌روي اقتصادي کشور با توجه به چالش‌هاي عميق اقتصادي چگونه خواهد بود؟

    مشکلات داخلي کشور به سياستگذاري‌هاي داخلي ارتباط دارد. به همين دليل ما بايد سياستگذاري‌ها و تصميم‌گيري‌هاي داخلي را درست کنيم. سوال بنده اين است که آيا آمريکايي‌ها به ما مي‌گويند از مديران ناتوان در مديريت کشور استفاده کنيد؟آيا بي‌عرضگي در برخي عرصه‌هاي مديريتي به آمريکا باز‌مي‌گردد؟چه کسي مشخص مي‌کند ما بايد به چه شيوه‌اي روي روند توليد در کشور نظارت داشته باشيم؟آيا اين مسأله به آمريکا باز‌مي‌گردد؟ بدون‌ترديد پاسخ به اين سوالات منفي است و ما بايد پاسخ اين سوالات را در درون کشور جست‌و‌جو کنيم.مقام معظم رهبري عنوان کردند مراقب موضوع نفوذ باشيد. بنده معتقدم نفوذ در عرصه‌هاي مختلف وجود دارد.در شرايط کنوني نفوذي‌ها از ضعف و ناتواني برخي مديران بهره مي‌برند. ما بايد در درون کشور ريشه مشکلات را جست‌وجو کنيم. چه ميزان از تحريم‌هايي که عليه ايران صورت گرفته به آمريکا ارتباط دارد؟ هنگامي که بايدن در انتخابات رياست‌جمهوري پيروز شد بانک مرکزي ايران قيمت دلار را کاهش داد. اين مسأله نشان مي‌دهد نرخ ارز در اختيار دولت است. رئيس‌جمهور نيز به اين نکته اذعان کرده‌اند. در نتيجه نرخ ارز در کشور تعيين مي‌شود که از چهارهزارتومان به سي هزار تومان و امروز به بيست و شش هزار تومان رسيده است.تا زماني که باور نکنيم که بايد در داخل کشور مشکلات را حل کنيم اين اتفاق رخ نخواهد داد. ناتواني و ناکارآمدي برخي مديران سبب شده که قيمت‌ها به صورت افسارگسيخته در حال افزايش باشد. به تازگي اعلام شده که خط فقر در تهران به 10ميليون تومان رسيده است.چه اتفاقي رخ داده که اين وضعيت به وجود آمده است؟اين وضعيت نتيجه توجه نکردن به توليد داخلي و فراهم نکردن زمينه‌ها براي افزايش توليد در کشور است.البته دولت کارهاي مثبتي نيز انجام داده و بنده قصد ندارم دولت را ضعيف جلوه بدهم. در تحليل دولت آقاي روحاني نيز مانند همه دولت‌ها بايد منصفانه قضاوت کرد و نقاط قوت و ضعف را با هم در نظر گرفت.دولت‌هاي گذشته نيز داراي نقاط‌ضعف و قوت بوده‌اند.اميدواريم دولتي که در آينده روي کار مي‌آيد نقاط قوت دولت آقاي روحاني را ادامه بدهد و از سوي ديگر نقاط ضعف را نيز پوشش بدهد و به نقطه قوت تبديل کند.

    دولت آينده را اصولگرا مي‌دانيد؟

    تفاوتي نمي‌کند دولت آينده متعلق به کدام جريان سياسي در کشور باشد. مهم نيست دولت آينده اصولگرا، اعتدالي يا اصلاح‌طلب باشد. نکته مهم اين است که دولت آينده يک دولت فهيم باشد که براي ارزش‌هاي نظام ارزش قائل باشد و به نيروي انساني خود افتخار کند و در جهت توسعه و پيشرفت کشور از آنها استفاده کند.بنده اميدوارم دولت آينده، دولتي باشد که به آرمان‌هاي کشور احترام بگذارد و از دولت‌هاي گذشته بدگويي نکند و به سمتي حرکت کند که نقاط ضعف دولت‌هاي گذشته را برطرف کند.واقعيت اين است که انرژي ما در فضاي سياسي صرف بدگويي کردن از يکديگر مي‌شود و به همين دليل تلف مي‌شود.جريان‌هاي سياسي بايد به جامعه آرامش بدهند و مردم را به آرامش دعوت کنند. ما به جاي اينکه با ممارست به دنبال حل مشکلات کشور باشيم همواره از ادبياتي درباره يکديگر استفاده مي‌کنيم که همراه با کينه، عداوت و توهين است. مردم از اين وضعيت خسته شده‌اند. مردم غير‌ از شرايط نامناسب اقتصادي از گفتمان‌هاي سياسي بي‌حاصل که هيچ ارزشي براي کشور ندارد، خسته شده‌اند. مسئولان بايد به فکر مردم باشند. کساني که در زمينه اقتصادي و سياسي صاحب‌نظر هستند و مي‌توانند گامي به جلو بردارند بايد مسائل حاشيه‌اي را کنار بگذارند و به فکر حل مشکلات مردم باشند. بايد از ظرفيت‌هاي موجود در جامعه که اتفاقأ ظرفيت‌هاي گسترده‌اي در جهت رفع مشکلات مردم استفاده کرد.

    آيا فضاي موجود سياسي کشور به سمتي حرکت مي‌کند که شرايط براي روي کار آمدن يک دولت اصولگرا فراهم باشد يا گمان مي‌کنيد شرايط در نهايت به شکلي رقم خواهد خورد که اصلاح‌طلبان به پيروزي دست پيدا کنند؟

    با توجه به شرايط کشور هر حالتي را مي‌توان متصور بود.وضعيت امروز جامعه نشان مي‌دهد مردم از اصلاح‌طلبان و اصولگرايان دلخوشي ندارند. در انتخابات مجلس، اصولگرايان موفق شدند به پيروزي برسند. به همين دليل نيز بعيد نيست که اين روند در انتخابات آينده نيز ادامه داشته باشد و پس از دولت آقاي روحاني يک دولت اصولگرا روي کار بيايد. با اين وجود نبايد پيش‌داوري کرد. معتقدم تا زمان برگزاري انتخابات، اتفاقات مختلفي در جامعه و فضاي سياسي کشور رخ خواهد داد که سرنوشت انتخابات آينده را تعيين خواهد کرد. ارزيابي بنده اين است که در آينده از سوي برخي طيف‌هاي سياسي بداخلاقي‌هايي صورت خواهد گرفت. بنده حتي بعيد نمي‌دانم برخي از رسانه‌هاي معاند به کمک برخي طيف‌هاي سياسي بيايند و شرايط را به شکل ديگري رقم بزنند. اين در حالي است که برخي سلبريتي‌ها نيز تلاش مي‌کنند در فضاي انتخابات تأثير‌گذار باشند.برخي سبلريتي‌ها در گذشته نيز در انتخابات تأثير‌گذار بوده‌اند و نقش موثري در وضعيت امروز کشور داشته‌اند. به همين دليل نيز بعيد نيست سلبريتي‌ها دوباره در فضاي انتخاباتي حضور موثري از خود نشان بدهند. با اين وجود هر کسي که در آينده به عنوان رئيس‌جمهور کشور انتخاب مي‌شود بايد خودباوري را در کشور افزايش بدهد و تلاش کند خودباوري و اتکا به ظرفيت‌هاي داخلي را بين مسئولان و مردم تقويت کند.

    چه انتقاداتي را به مجلس يازدهم وارد مي‌دانيد؟

    چندماه از عمر مجلس يازدهم مي‌گذرد. با اين وجود برخي رسانه‌ها از همان ابتدا رويکرد مناسبي نسبت به مجلس انتخاب نکردند و تلاش کردند مجلس را به شکل ديگري بين افکار عمومي جامعه جلوه بدهند. برخي نيز به دنبال اين بودند که زماني مجلس را کارآمد معرفي کنند که دربست در اختيار دولت باشد.اين وضعيت در گذشته نيز به شکل‌هاي متفاوتي در مجلس وجود داشته و تلاش مي‌شده رويکرد مجلس به دولت نزديک باشد.پس از پايان جنگ تحميلي، دولت‌ها همواره به دنبال اين بودند مجلس در تحت‌تأثير دولت قرار داشته باشد.هر زمان نيز اين اتفاق رخ داد به عنوان تعامل مثبت بين مجلس قلمداد شد. براساس قانون اساسي وظايف مجلس و دولت مشخص است و در مقاطعي که دولت کوتاهي مي‌کند مجلس بايد جنبه‌هاي نظارتي خود را تقويت کند.سکوت مجلس در مقابل کوتاهي دولت به معناي تعامل نيست؛ بلکه مجلس بايد رويکردي فعال در مقابل دولت اتخاذ کند.نبايد بر سر حقوق مردم معامله کرد. اين در حالي است که برخي تعامل را به معناي سکوت مجلس در مقابل دولت تعبير مي‌کنند.ارزيابي بنده از عملکرد مجلس يازدهم تاکنون اين بوده که مجلس عملکرد نسبتا مناسبي داشته است.نمي‌توان عنوان کرد عملکرد مجلس عالي بوده است. با اين وجود با عمر کوتاهي که داشته عملکرد قابل‌دفاعي از خود بروز داده است.به عنوان مثال مصوبه اخير مجلس درباره شرايط برداشته شدن تحريم‌ها را بايد اقدامي مثبت ارزيابي کرد. تا چه زماني قرار است کشورهاي اروپايي و آمريکا ما را بازي بدهند و به تعهدات خود عمل نکنند؟مجلس به عنوان يک قوه مستقل بايد استقلال خود را از قواي ديگر حفظ کند.در چنين شرايطي دولت نيز موظف است اين استقلال را محترم بشمارد.نکته ديگر اينکه مردم نبايد به تماشاگر تبديل شوند. متأسفانه در شرايط اخير به شکلي بوده که مردم به تماشاگر تبديل شده‌اند. در چنين شرايطي مسئولان امروز را به فردا حواله داده‌اند و فردا را به ناکجا‌آباد.

    برخي تحليلگران سياسي معتقدند اصولگرايان به دنبال اين هستند که مذاکرات احتمالي آينده توسط آنها انجام شود تا گشايش‌هاي احتمالي در اقتصاد به نام اصولگرايان نوشته شود. ديدگاه شما در اين زمينه چيست؟

    اگر قرار است گشايشي در زمينه اقتصادي صورت بگيرد اشکالي ندارد به نام دولت آقاي روحاني نوشته شود. کسي با اين مسأله مشکلي ندارد.اگر قرار است مذاکره به عنوان زمينه گشايش‌هاي اقتصادي مطرح شود سوال اينجاست که دولت آقاي روحاني با مذاکراتي که انجام داده چه دستاوردهاي داشته است؟آيا هنوز اين اطمينان در بين اعضاي دولت وجود دارد که اگر مذاکره صورت بگيرد مشکلات اقتصادي حل مي‌شود؟ اصولگرايان تاکنون شعاري مبني‌بر اينکه اگر با آمريکا مذاکره کنيم مشکلات اقتصادي حل مي‌شود، نداشته‌اند و درشرايط کنوني نيز چنين رويکردي را دنبال نمي‌کنند. اصولگرايان چنين ادعايي ندارند و برخي با توهم، چنين سخناني را مطرح مي‌کنند. اگر کسي گمان مي‌کند با مذاکره مي‌تواند نتيجه بگيرد و مشکلات کشور را حل کند حتمأ اين کار را انجام بدهد و نتيجه را نيز به مردم اعلام کند.اگر قرار بود با مذاکره مشکلات کشور حل شود بايد در سال‌هاي گذشته اين اتفاق رخ مي‌داد. اصولگرايان ادعايي براي مذاکره ندارند. اگر کسي چنين ادعايي را از اصولگرايان شنيده يا چنين رويکردي در دستور کار جريان اصولگرايي قرار گرفته باشد افکار عمومي نيز بايد در جريان قرار بگيرد. اين در حالي است که تاکنون چنين رويکردي در دستور کار قرار نداشته است. اگر کسي در کشور مدعي است که به وسيله مذاکره مي‌تواند مشکلات اقتصادي را حل کند اين اتفاق بايد رخ بدهد و کسي نبايد مانعي در اين زمينه به وجود بياورد. اين در حالي است که در‌واقع چنين رويکردي صحيح نيست. ما تا زماني که نتوانيم مشکلات داخلي و تصميم‌گيري‌هاي اشتباه داخلي را تصحيح نکنيم نمي‌توانيم به وسيله مذاکره مشکلات را حل کنيم. به هر حال هنوز شش ماه ديگر تا پايان دولت آقاي روحاني زمان باقي مانده است. اگر قرار است با مذاکره گشايشي صورت بگيرد شش ماه زمان مناسبي براي اين کار خواهد بود. اين در حالي است که براي همه مسجل شده که آمريکا و کشورهاي اروپايي قابل اعتماد نيستند.

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.