کمتر کشوری را می توان در این کره خاکی مشاهده کرد که از گزند سیاست های خصمانه آمریکا در امان مانده باشد، حال این اقدامات می تواند نظامی و اقتصادی باشد یا سیاسی و روانی. در همین ارتباط هفته گذشته حجت الاسلام «سیدابراهیم رییسی» رییس جمهوری در سخنانی که به صورت ویدیو کنفرانس در هفتاد و ششمین نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد پخش می شد، تاکید کرد:”امروز برای جهان مهم نیست که آیا «آمریکا اول» است یا اینکه «آمریکا برگشته است». اگر عقلانیت در دستورکار تصمیمگیران باشد باید بفهمند که استقامت ملت ها قوی تر از قدرت ابرقدرت هاست. اشتباه آمریکا در چند دهه گذشته این بوده به جای تغییر روش زندگی خود با جهان، روش جنگ خود با جهان را تغییر میدهد؛ راه غلط را نمیتوان با روش متفاوت به نتیجه رساند.”
از نگاه ناظران در کنار جنگ فیزیکی و تجاوزگری نظامی، جنگ مهم دیگری نیز وجود دارد که از آن تحت عنوان «جنگ اقتصادی» نام می برند؛ جنگی که همواره مورد توجه و کاربرد دولت های مختلف آمریکا قرار داشته است. همان گونه که مقامات کشورمان طی سال های اخیر از تحریم های آمریکا در قالب «کارزار فشار حداکثری» به عنوان «جنگ اقتصادی» و «تروریسم اقتصادی» نام می برند زیرا تاثیر تحریم بیش از آنکه نظام سیاسی را نشانه رود، مردم را هدف گرفته است در حالی که مقامات کاخ سفید همواره در ظاهر خود را مدافع مردم ایران به تصویر کشیده اند.
از جمله رفتارهایی که انتظار تجدیدنظر در آن وجود دارد، یکجانبه گرایی و عهدشکنی آمریکا است که در دولت ترامپ صدای اعتراض دوست و دشمن را بلند کرد و بین کاخ سفید و متحدان اروپایی نیز شکاف عمیقی ایجاد کرد. بنابراین در دوره ترامپ به طور بیسابقه ای یکجانبه گرایی تقویت شد طوری که نظام بین الملل را در شوک فرو برد. دکترین «عقبنشینی» ترامپ از همان روز های نخست ورود وی به کاخ سفید اجرایی شد که شاهد آغاز دومینیوی فرار از تعهدات بین المللی در سایه سیاست یکجانبه گرایانه این کشور بودیم.
آمریکا در این دوره چهار ساله به صورت قهری و یکجانبه به ده ها پیمان و سازمان اثرگذار بین المللی پشت کرد که برخی از آن عبارت بودند از: پیمان تجاری اقیانوس آرام (TPP تیپیپی)؛ پیمان اقلیمی پاریس؛ سازمان تربیتی، علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو)؛ پیمان مهاجرتی سازمان ملل موسوم به «پیمان نیویورک»؛ شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد؛ سازمان جهانی بهداشت (WHO)؛ پیمان تجارت آزاد آمریکایی شمالی موسوم به(نفتا)؛ پیمان منع موشک های هسته ای میانبرد (INF) و پیمان آسمان باز.
در پیوند با ایران نیز شاهد خروج ترامپ از توافق هسته ای موسوم به برجام بودیم. بنابراین آمریکا با نقض فاحش قطعنامه ها و حقوق بینالملل با اعمال تحریم های ظالمانه در قالب کارزار فشار حداکثری و راه اندازی جنگ اقتصادی، سیاسی، رسانهای – روانی گسترده در صدد آسیب زدن به جمهوری اسلامی برآمد که البته در آن چهار سال ناکامی های برای واشنگتن رقم خورد که در تاریخ این کشور بی سابقه بود.
در دوره بایدن نیز که انتظارات برای احیای توافق هسته ای افزایش یافت اما در عمل مشخص شد که راهبرد آمریکا در روابط با تهران و برجام تاحدی ثابت است. ورود حامیان رژیم صهیونیستی به تیم وزارت خارجه آمریکا، نشست های مداوم تل آویو و واشنگتن برای بررسی مسایل هسته ای ایران، اختصاص یک میلیارد دلار به گنبد آهنین رژیم صهیونیستی از سوی کنگره نشان از آن دارد که شعار بایدن برای احیای برجام با رفتار این کشور در تعارض است.
به همین دلیل «حسین امیرعبداللهیان» وزیر خارجه کشورمان در پایان سفر خود به نیویورک برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به خبرنگاران گفت که ایران بر مبنای رفتار عملی آمریکاییها قضاوت خواهد کرد و پیامهای متعارض آمریکاییها که از کانال های رسانهای و دیپلماتیک به ما منتقل میشود، ملاک تصمیم گیری نهایی ما نخواهد بود.
اصرار آمریکا بر تهدید و تحریم تا کنون دست کم در مقابل ایران بی نتیجه بوده است و از نگاه ناظران بدون لغو تحریم و برداشتن گام عملی و ملموس از سوی آمریکا نمی توان انتظار تداوم مسیر گذشته را از طرف ایران داشت. به همین دلیل «سرگی لاوروف» وزیر خارجه روسیه چند روز پیش در جمع خبرنگاران در نیویورک از آمریکا خواست تا برای از سرگرفته شدن مذاکرات هستهای با ایران، رویکرد فعالانه تری را پیش بگیرد.
جدا از تحریم و نیز جنگ تعرفه ای آمریکا همانند آنچه در مقابل چین و دیگر رقبای واشنگتن شاهد بودیم، ماجراجویی و حضور نظامی در خلیج فارس و دیگر نقاط جهان از دیگر سیاست های ستیزه جویانه آمریکا است؛ سیاست های قلدرمآبانه ای که نه تنها بر این کشور هزینه های مالی و جانی چشمگیر وارد کرده بلکه چهره آمریکا را بیش از پیش در جهان مخدوش ساخته است؛ همانند خروج آمریکا از افغانستان بعد از دو دهه اشغالگری که این روزها بسترساز حملات به بایدن و متحدان این کشور در ناتو شده است.
ثبت دیدگاه