اجرای استانداردهای خودرویی که پیش از آغاز تحریمهای صنعت خودرو تدوین شده بودند، تبدیل به یکی از بزرگترین چالشهای صنایع خودرو و قطعهسازی در سالهای اخیر شده است. برخی خوروهای فعلی قابلیت پذیرش استانداردهای جدید را ندارند و خوراندن این استانداردها به برخی خودروها بسیار هزینهبر خواهد بود. به بیانی دیگر، اجرای برخی از «استانداردهای رفع تعلیقشده» برای خودروهای با پلتفرم قدیمی که در شرایط فعلی امکان جایگزینی و توقف تولید ندارند، پرهزینه و زمانبر است. اما اگر خودرو و پلتفرم جدید از ابتدا با در نظر گرفتن این استانداردها طراحی شوند، این هزینه برای خودروساز بهشدت کاهش پیدا میکند. بنابراین در اجرای استانداردهای جدید ابتدا باید به فکر خودروهای جدید و ایجاد شرایط برای افزایش تولید و جایگزینی آن با خودروهای قدیمی بود. ضمن اینکه در اجرای این استانداردها با توجه به شرایط اقتصادی و زیرساختهای کشور باید اولویتبندی در نظر گرفته شده و بهیکباره تمام استانداردها به خودروساز تحمیل نشود. در همین زمینه با امید رضایی، فعال و کارشناس صنایع قطعه و خودرو به گفتوگو پرداختیم.
وی با اشاره به سخنان اخیر رئیسجمهور در جلسه با مدیران ۶ شرکت بزرگ صنعتی کشور در راستای تحقق شعار سال و رفع موانع تولید، از احتمال بازنگری مهلت و اولویت اجرای استانداردها خبر داد و گفت: «رئیسجمهور درعینحال از خودروسازان خواست تا با همکاری سازمانهای مربوطه در مسیر رعایت شاخصهای استاندارد حرکت کنید.»
بحث استانداردهای خودرویی این روزها بسیار داغ است. رئیس جمهور هم دستور داد تا خودروهایی که به دلیل مشکلات استاندارد پلاک نمیشدند، بار دیگر پلاک شوند. آیا اجرای این استانداردها برای کشوری مانند ایران با این شرایط اقتصادی مناسب است یا خیر؟
در اینکه این استانداردها لازم هستند کسی حرفی ندارد و منکر آن نیست. هرچقدر خودروهای شما استانداردتر و بهروزتر باشند طبیعتا هم به لحاظ زیستمحیطی و هم برای مصرفکننده نهایی نتیجه بهتری خواهند داشت.
اما اینکه اجرای این استانداردها با چه شیبی، در چه مقطعی و طی چه برنامهریزی باید انجام شود، جای بحث دارد. اینکه به یکباره و در مدت زمان کوتاهی بخواهیم این را انجام دهیم، شدنی نیست.
همین حالا قطعهساز و خودروساز ما برای هرآنچه بخش زیادی از استانداردها هم در آن لحاظ نشده، دچار مشکل است. حالا اینکه بیاییم و ناگهان به خودروساز زیانده و قطعهسازی که به لحاظ مالی مشکلات بسیاری دارد، بگوییم که این حجم استاندارد باید رعایت شود، خیلی صحیح نیست. قبول کنیم در این شرایط وصله به پای این صنایع بستهایم.
آیا درنهایت این استانداردها در چنین شرایطی باید اجرایی شوند یا خیر؟
نمیتوان استانداردها را نادیده گرفت. اما اگر یک برنامه زمانبندی دقیقی وجود داشته باشد و روی آن نظارت انجام شود و طبق یکسری اولویتبندیها جلو برویم، هیچ مشکلی برای اجرای استانداردهای روز وجود ندارد. در شرایط فعلی که مشکلات بسیاری برای تولید وجود دارد و یک زیان متورم برای خودروساز به وجود آمده است، اگر بخواهیم به این مشکلات، مشکلات دیگری اضافه کنیم، درواقع یک ترمز برای صنعت خودرو ایجاده کردهایم.
ضمن اینکه اگر بگوییم چون مشکلاتی داریم، بنابراین نباید به سمت استانداردسازی خودروها برویم، آن هم اقدام صحیحی نیست. در نتیجه اولویتبندی و زمان دادن به اجرای آن معقولتر است. استانداردهای اجباری باید با یک شیب ملایم الزامی میشد.
اجرای این استانداردها سالهاست مطرح شده اما هر بار مشکلات جدیدی ایجاد شد. چرا تا این حد چالشبرانگیز شده است؟
بخش قابلتوجهی از این مشکلات هم به این برمیگردد که استانداردها در زمان خود محقق نشدند و دیده هم نشدهاند. اما بهیکباره فشار وارد کردند که کارهایی که در گذشته انجام نشده است، حالا باید انجام شود. این نسخهپیچی جواب نمیدهد. شاید یک بخشی از این مشکل به ارث رسیده است. شاید اگر در زمان خود برخی استانداردها اجرایی میشد، امروز تا این حد چالش ایجاد نمیکرد. اما در شرایط فعلی با توجه به موانعی که وجود دارد، اجرای استانداردها کار سختی است و در کوتاهمدت خیلی نمیتوان انتظار آن بازخورد مثبت را داشت.
این روند بر تیراژ و تنوع خودروها تاثیر منفی میگذارد و این مساله باعث مشکلات جدیدتری برای این صنعت میشود. اینکه چرا در زمان خود استانداردها اجرایی نشده و نظارت لازم در این زمینه وجود نداشته، علامت سوال است. حالا هم که اجرایی نشده است، نمیتوان اظهار کرد که باید بهصورت فوری همه را اجرایی کنیم.
اجرای این استانداردها چه ارتباطی با اقتصاد یک کشور دارد؟ اروپا که دارای اقتصاد و زیرساختهای قوی بوده و البته همه تولیداتش از سطح کیفی بالایی برخوردار است، در ۳۰درصد خودروهای خود این سطح از استانداردها را اجرا میکند. ضمن اینکه قدرت خرید اروپاییها هم بیشتر است. در ایران و با این شرایط اقتصادی اجرای این استانداردها تا چه اندازه صحیح است؟
این مساله را با یک مثال توضیح میدهم؛ یک زمانی شما یکدست کتوشلوار برای خود سفارش میدهید و متناسب با قد و سایز شما دوخته میشود. اما یک زمانی کتوشلوار را از پشت ویترین میپسندید، اما پس از پوشیدن آن متوجه میشوید که کت تنگ یا گشاد است و مجبور میشوید لباس را متناسب با شرایط خود تغییر دهید.
خودروسازان اروپایی زمانی که خودرو را طراحی میکنند، این استانداردها را در نظر میگیرند. یعنی ابتدا در پی ساخت خودرو نمیروند تا بعد استانداردها را به آن اضافه کنند. بنابراین اگر از ابتدا خودرو با استانداردهای مختلف طراحی شود، کار بهمراتب راحتتر خواهد بود تا اینکه بخواهید بعد از طراحی خودرو استانداردها را به آن بخورانید.
درحالحاضر خودروسازان ما با هزینهای بهمراتب بیشتر مجبور هستند این استانداردها را به خودروها اضافه کنند. شاید اگر خودرو از ابتدا با این استانداردها طراحی میشد، قیمت معقولتری هم داشت. اما اضافه کردن این استانداردها به خودروها قیمتها را بههم میریزد. یعنی ممکن است که قیمتها به جایی برسد که مصرفکننده نهایی توان خرید نداشته باشد.
مورد دیگر در این بخش این است که باید بستر آن فراهم شود. یعنی خطوط تولید داشته باشیم و آموزش لازم داده شود. اگر بخواهیم بهناگهان همه این موارد را به خودروساز و قطعهساز تحمیل کنیم، در نهایت محصول خوبی نخواهیم داشت و احتمالا مورد قبول مصرفکننده نهایی هم نخواهد بود.
بنابراین بهتر است تاکید سازمان استاندارد به خودروهای جدیدی باشد که قرار است وارد بازار شوند؟
بله؛ اگر خودروسازان پلتفرم جدیدی در حال طراحی دارد، این استانداردها را باید در آن لحاظ کند. البته بخشی از خودروهای فعلی بسیاری از این استانداردها را پاس کرده است. یعنی بسیاری از خودروهای فاصله کمتری با استانداردهای روز دارند. اما برای برخی از خودروها که درحالحاضر در خیابانها دیده میشوند، کار سختتر است. مگر اینکه برای اجرای این استانداردها یک شیبی تعیین شود و بنا بر اولویت اجرایی شوند. یعنی آن استانداردهایی که به ایمنی خودرو مرتبط است، اولویت نخست باشند. استانداردهای زیستمحیطی هم می تواند در اولویت اصلی قرار بگیرد و همینطور به ترتیب سایر استانداردها اجرایی شوند. بهجای اینکه بهناگاه همه ۸۵ استاندارد را اجرایی کنیم، بهتر است بنا بر اولویت نسبت به اجرایی شدن آنها اقدام کنیم.
گفته میشود برخی از استانداردها با شرایط کشور همخوانی ندارد و اصولا به دلیل نبود زیرساخت، قابل اجرا نیست، مانند خطخوان و استانداردهای بالای آلایندگی که سوخت متناسب آن در کشور موجود نیست. همچنین استانداردهایی مانند چراغ روز به دلیل شرایط اقلیمی کشور ضروری نبوده و استاندارد ترمز خودکار اضطراری هم با توجه به شرایط جادهای ما ممکن است حادثهساز باشد. این مساله را چگونه می بینید؟
البته نباید بگوییم اجرای استانداردها ضرورتی ندارد. اتفاقا ضرورت دارد. اما باید بگوییم فعلا جزو اولویتهای اجرایی نیست. مثلا دیلایت استاندارد خوبی است.
شما در اتوبان بهیکباره وارد تونل میشوید یا شرایط آبوهوایی در کشور چهارفصل ما تغییر میکند و تا راننده اقدام به روشنکردن چراغ کند زمان میبرد و ممکن است مشکل ایجاد شود.
بنابراین دیلایت استاندارد بدی نیست. همچنین سنسور باران و… استانداردهای خوبی هستند. اما ممکن است درحالحاضر جزو اولویتها نباشند. ترمز اضطراری بحث ایمنی خودرو است. اینکه بگوییم شرایط آن را نداریم، صحیح نیست. اتفاقا به دلیل برخی شرایط بهتر است چنین استانداردهایی سریعتر اجرایی شوند.
با توجه به وضعیت جادهها، نوع رانندگی، قوانین رانندگی و… وجود ترمز اضطراری بسیار ضروری است. زودتر اضافهشدن این نوع استانداردها مزیت است. اما اینکه در زمان محدود همه اینها را اجرایی کنیم، مشکلزاست. تمام این استانداردها در جهت کمک به راننده و ایمنی است. بنابراین باید استانداردهایی که فوری هستند را اجرایی کنیم و استانداردهای ایدهآل اما غیرفوری را عقب بیندازیم.
استانداردهای فوری شامل کدام استانداردها میشود؟
موارد زیادی وجود دارد، اما بهعنوان مثال در نسل جدید ترمز ABS، تعادل خودرو هم دیده شده است. این ترمز ضد قفل در تمام دنیا استفاده میشود و مزایای آن خیلی بیشتر از معایب آن است. اما وقتی ما در بحث ABSهای قدیمی همچنان وابستگی داریم و به عمق ساخت داخل بالایی نرسیدیم، آیا ورود به نسل جدید آنها صحیح است یا خیر؟
بهطور کلی وقتی در اروپا استانداردی اجرایی میشود، بسترهای آن فراهم است. آیا ما جاده مناسب برای برخی از این استانداردها داریم. بنابراین باید استانداردها همزمان با سایر زیرساختها حرکت کند و اولویتبندی برای اجرای آن وجود داشته باشد.
ثبت دیدگاه