ولی چه بخواهیم و چه نخواهیم داربی یک بازی خاص است و آنها که می گویند این هم مثل بقیه بازیهاست سخت در اشتباهند.
نخیر ؛
این مثل هچکدام از بازیهای دیگر نیست. هواداران دو تیم حاضرند جام قهرمانی را بدست نیاورند ولی داربی را ببرند. خیلی وقت ها استقلال و پرسپولیس قهرمان نشده اند ولی اتفاقی نیفتاده اما به محض باختن در داربی زلزله 8 ریشتری آمده و کادر فنی و مدیرعامل و هیات مدیره را تغییر داده یا با چالشی جدی مواجه کرده است.
از طرفی متاسفانه چون ما شادی بلد نیستیم و متولیان سیاسی ما هم بشدت نسبت به این دیدار حساس هستند و می خواهند یک جوری بازی برگزار شود که هردو طرف راضی باشند تا عوارض احتمالی نداشته باشد به قدری فضا را ملتهب و حساس می کنند که مربیان و داوران و حتی بازیکنان هم تحت تاثیر عواقب برد و باخت جانب احتیاط را می گیرند و این می شود که مساوی بهترین نتیجه برای مسولین ورزشی و غیر ورزشی است. در هیچ جای دنیا سراغ نداریم که تمام خانواده ها تمایل به یکی از دو تیم داشته باشند. حتی رئال و بارسا و منچستر و لیورپول و… هم هوادارانی در شهر خود دارند و البته تک و توک در سایر مناطق کشورخود.
اما شما به تیم های پر طرفدار شهرستانی ایران هم که نگاه کنید خواهید دید که بازیکنان آنها هم طرفدار سرخابی هستند.
این مهم می تواند بهترین فرصت برای یک فستیوال و یک جشن بزرگ در کشور باشد و اگر خوب برنامه ریزی کنیم خبرنگارانی از سراسر دنیا برای پوشش این فستیوال همه ساله به ایران می آیند. یعنی برد و باخت را کنار بگذاریم و همانطور که ال کلاسیکو شهرت جهانی دارد شهرآورد پایتخت نیز می تواند به شهرت جهانی برسد. از طرفی این فرصت خوبی است تا جوانها را به سمت ورزش سوق دهیم مشروط برآنکه تلویزیون و مجریان ورزش افرادی مجرب باشند و بجای دعوت از بازیکنان آن جنجال ساز داربی های گذشته و کری خواندن های بچگانه بیاید از این ظرفیت جهت ایجاد شور و نشاط ملی استفاده کند. کشور ما بخصوص در حال حاضر نیاز به این شور و نشاط دارد تا از خمودگی در آید اگر هنر استفاده از این ظرفیت بزرگ را داشته باشیم.
من نیمی از داربی های پایتخت را بوده ام و حتی زمانی که در شهرستان درس می خواندم به شوق دیدن دربی خرداد سال 65 که با درخشش ناصر محمدخانی 3 بر صفر پرسپولیس برنده شد با دوتا از همکلاسی ها دو روز رفتیم بنایی و هر کدام نفری 200 تومان پول در آوردیم و با همان پول شب با اتوبوس آمدیم تهران و فرداشب بعد از بازی برگشتیم… الان خیلی ها هم همینکار را می کنند ولی متاسفانه در ورزشگاه هوادار خسته و تشنه و گرسنه و با اعصاب خرد دربی بی خاصیت را می بیند و با اعصابی خرابتر ورزشگاه را ترک می کند. اما حقیقتا دربی های دهه 60 و حتی اوایل 70 بسیار با کیفیت تر بود…
برسیم به دربی روز دوشنبه که از هم هم اکنون مربیان و مدیران نگران بعد بازی هستند چون شک نداریم شکست می تواند منجر به تزلزل نیمکت ها شود و حتی جانشین هم برای مربیان تعیین کرده اند.
خوشبختانه نقطه روشن داربی این هفته جوانی مربیان دو تیم هست. یحیی با تجربه تر از فکری است اما فکری هم مربی ترسویی نیست و ذات جوان بودن مربیان ایجاب می کند که احتیاط را کنار بنهند و مردانه برای یک بازی زیبا بازیکنان خود را به زمین بفرستند.
امیدواریم در پایان بازی همه ما تحسین کنیم مربیان و بازیکنان را که فوتبالی شجاعانه و زیبا را برایمان به نمایش در آوردند و امید دیگرمان اطاعت از تصمیمات داور است. انگار یک تاکتیک شده اعتراض به داور و اگر داور را بخوبی فدراسیون حمایت کند و جرایم سختی را از هم اکنون برای خاطیان در نظر بگیرد و خود باشگاهها هم به بازیکنان خاطی خود تذکر جدی بدهند که اگر به حاشیه بزنید جرایمی سخت در انتظارتان است و اینها به زیبایی بازی کمک خواهد کرد.
منتظر هماوردی جوانمردانه دو تیم ریشه دار در این شهر آورد هستیم و حداقل ثابت کنند که لایق و شایسته این همه هوادار هستند…
تا دلتان بخواهد داربی برگزار شده و داریم به یکصدمین نبرد سرخابی ها نزدیک می شویم. یقینا بازی دوشنبه هم خواهد گذشت مثل تمام داربی های گذشته.
نویسنده : سید رضا فیض آبادی
ثبت دیدگاه