انتخابات فوتبال ؛ دستوري يا انتخابات آزاد..؟

دليل آن كاملا واضح و آشكار است.
انتخابات بيش از آنكه جنبه دمكراتيك داشته باشد شواهد و قرائن دلالت بر آن دارد كاملا دستوري خواهد بود.
استنتاج از ليست ثبت نام كنندگان چنين برداشتي را به تصوير مي كشد.
به خصوص كه مي شنويم روساي هيات های فوتبال استانی كه از اعضاي مجمع و البته صاحبان راي به شماره مي روند!در چند روزگذشته بصورت غير علني (!) از اعمال نفوذ برخي از اعضاي هيات رييسه فدراسيون فوتبال و در راس آنها امور استان ها به شدت ابراز گلايه كرده اند.
جالب است كه اين طيف از اعضاي ِمجمع (كه بلحاظ فراواني و جامعه آماري صاحب بيشترين تعداد راي در انتخابات فدراسيون هستند )از رفتار دستوري يكي از اعضاي هيات رييسه كه در همه سالهاي اخير فقط نامي از اودر ميان بوده و چندي قبل هم بحث دستگيري فرزندش را به جريانات غير فوتبالي نسبت داد،به شدت گله مند هستند و اعمال نفوذ وي را به نوعی انجام مهندسي براي انتخابات بر مي شمرند!
اگر چه چنين اعتراضاتي ازسوي هيات های استانی كه منافع فردي براي استمرار در مسئوليت كنوني را به منافع فوتبال ترجيح داده اند(كه اين ريشه در ساختار و فرهنگ حاكم بر اداره كشوردارد)به هيچ عنوان قابل توجيه نيست ، اما نبايد فراموش كنيم كه اعمال نفوذ ِهيات رييسه از مسايل جدي و غير قابل انكار در فرايند يا انجام مهندسي درانتخابات فوتبال است كه همواره مورد ترديد بوده است .متاسفانه در اين كارزار آنهايي به اين ابهام دامن مي زنند كه منافع و جايگاه خود را متاثر از حضور افراد كاردان ،موجه و دست پاك در خطر مي بينند و به همين دليل علاوه بر آنكه زمينه حضور مردان كارآمد را مسدود كردند با اعمال نفوذ اسباب حضور كوتوله ها را در عرصه انتخابات فراهم آورده اند!
جان كلام اينكه ،انتخابات اسفند ماه فدراسيون فوتبال نه تنها با ادبيات و مفاهيم انتخابات در تعارض است بلكه از ظواهر امر پيداست كاملا شكلي و فرمايشي خواهد بود.
براستي ! قبل از ثبت نام آقاياني كه هيات های استانی را مجاب كردند به سمت افراد خاص غش كنند(!)چقدر براي امثال علي كريمي ، آجرلو يا كيومرث هاشمي در مقايسه با نفرات خاص(!) با صاحبان راي و البته هات فوتبال استان ها تماس گرفتند و لابي كردند؟
اگر معناي عدم چنين توازني مهندسي انتخابات نيست ،پس چيست؟