داود عزیزی پس از چند روز که از انتخابش گذشته بود در اقدامی نادر با نوشتن نامه ای خواستار اختصاص پنج زمین تنیس برای هر استان شد.
این نامه که مشخص نبود برای چه کسی نوشته شده است همچنان در مسیر اداره پست تا مقصد سرگردان است و معلوم نیست کی به این مقصد نامعلوم برسد!!!
اما بشنوید از وضعیت اجاره زمین های تنیس که سر به فلک کشیده و رفته رفته به جایی می رسد که فقط از ما بهترون می توانند از آن استفاده کنند.
اگر چه پیش از این هم ماجرا چنین بود اما امروزه کار به جایی می رسد که شما بی درنگ اگر کسی را درون زمین تنیس دیدید شک نکنید که حسابی پولدار است .
یکی از مربیان که نامش پیش ما محفوظ است برایمان نوشت: در زمین ساعتی صد و شصت هزار تومان، مربی ساعتی سیصد هزار تومان، راکت و زه و توپی که قیمتش به آسمان رسیده چه کسی قدرت تمرین تنیس دارد؟
کوتاه سخن این که همه منتظر رسیدن این نامه گره گشای رییس هستند تا شاید تنیس به روزهای خوب نظر کند.
طبق اخبار رسیده ، آخرین بار این نامه از سه راه سلفچگان به سمت سه راهی سرگردان در حال حرکت بوده است!!
تنیس اما یک اتفاق خاص دیگر را تجربه می کنند. برگزاری مسابقات پایه در باشگاه تنیس ارشا کلاب که دنیایی حرف دارد. آن را به نوبتی دیگر واگذار می کنیم و فقط اشاره کوتاهی می کنیم که پدر و مادر و اقوام تنیس بازان نوجوان برای دیدن بازی فرزند خود باید هفتاد هزار تومان ناقابل پرداخت کنند و تنیس باز نوجوان علاوه بر هزینه های کمرشکن ناچار است برای این که زمین آقایان دچار خسارت نشود کفش مخصوص چند میلیونی بپوشد. در باره پروژه ارشا کلاب هم حرف زیاد داریم.
آفتابه لگن هفت دست شام و ناهار هیچی!
از مسئولان تنیس سکوت و سکون از ما پیگیری و پرسش.
ثبت دیدگاه