به گزارش «اخبار خودرو»،جهان به سمت تولید خودروهای برقی یا خودروهای پاک حرکت میکند. سرمایهگذاری در این بخش و همچنین بخش تولید انرژیهای پاک و تجدیدپذیر بهشدت افزایش پیدا کرده است. کشورها در این حوزه سیاست و قوانین مشخص و قدرتمندی ایجاد کردهاند و با دقت بسیاری به دنبال اجرا کردن این قوانین هستند. از این حیث، روزی نیست که خبر افتتاح یک «گیگاکارخانه» تولید باتری یا یک نیروگاه بزرگ خورشیدی و… منتشر نشود. با این وجود در ایران همچنان در قوانین بالادستی اثری از الزام در تولید خودرو برقی، نیروگاه تجدیدپذیر یا برنامهای برای ورود به دنیای باتری خودروهای برقی دیده نمیشود. صنعت خودرو نیز با وجود اقداماتی که برای تولید خودروهای برقی انجام داده، به دلیل فقدان سیاستهای حمایتی و تشویقی و الزامی مشخص در این حوزه، کار جدی صورت نداده است. از سوی دیگر، زیرساخت ایستگاههای شارژ خودروهای برقی در کشور وجود ندارد. چراکه اصولا برنامهای برای واردات و تولید خودروهای برقی و زمانبندی مشخص مانند آنچه اتحادیه اروپا درحال اجرا دارد، در کشور و سیاست و قوانین ما دیده نمیشود. برای مشخص شدن شرایط کشور در این بخش و اینکه آیا بخش خصوصی امکان سرمایهگذاری در این حوزه را دارد یا خیر، با حمیدرضا صالحی، عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران و رئیس فدراسیون صادرات انرژی و صنایع وابسته ایران به گفتوگو پرداختیم.
به نظر شما وضعیت فعلی و جایگاه خودروهای هیبرید و الکتریکی در جهان و ایران چگونه است؟ پتانسیل و جای رشد در این صنعت تا چه اندازه است؟
تا سال 2050 نقش برق در زندگی بشر بسیار بیشتر از امروز خواهد بود. به همین دلیل صنایع برق و الکترونیک جایگاه بالاتری پیدا میکنند و از این رو نیز فلزاتی مانند مس با افزایش قیمت بیشتری مواجه میشوند. اما به مدد توسعهای که در تکنولوژی داریم، پیشبینی میشود میزان مصرف انرژی ما در سال 2050 نیز به اندازه امروز باشد. گرچه امروز جمعیت کره زمین 8میلیارد نفر است و تا سال 2050 حدود به 10میلیارد نفر میرسد، اما بهموازات رشد مصرف انرژی، افزایش بهرهوری و راندمان را نیز خواهیم داشت. گفته میشود 50درصد از مصرف انرژی در 2050 از طریق برق است و میزان خودروهای برقی در آن سال به 1.4میلیارد خواهد رسید. درحالحاضر این رقم پایین است و اروپا قصد دارد تا سال 2030 تردد خودروهای سوخت فسیلی را ممنوع کند. در همین راستا، تولید انرژیهای پاک و تجدیدپذیر در دنیا با سرعت رشد میکند. در سال گذشته، 84درصد سرمایهگذاریها در بخش تولید برق، روی انرژیهای تجدیدپذیر بوده است. ایران اما نسبت به تجدیدپذیرها رویه مناسبی نداشته و سهم تولید انرژیهای تجدیدپذیر تنها حدود یک درصد از تولید برق در کشور است. همچنین در زمینه خودروهای برقی و هیبرید هم همین رویه را در پیش گرفتهایم که علت اصلی آن ارزانبودن انرژیهای فسیلی در کشور و عدم برنامهریزی کلان و همراهی با دنیاست. از سوی دیگر، در کشور ما توجه چندانی به مباحث محیطزیست و کاهش آلایندهها نمیشود؛ ایران از نظر سطح تولید و انتشار آلایندهها بین 10 کشور نخست دنیاست. با توجه به GDP (تولید ناخالص داخلی) 0.4 تریلیون دلاری ایران، در کنار کشورهایی مانند آمریکا با 22تریلیون و چین با 18تریلیون قرار میگیریم و بین 10 کشور بزرگ مصرفکننده انرژی هستیم، درحالیکه در مقایسه با این کشورها اصولا تولید بالایی نداریم و با 86میلیارد دلار یارانه انرژی در سال، رتبه اول جهان را به دست آوردهایم.
چرا هیچ سرمایهگذاری برای واردات خودروهای برقی و هیبرید انجام نشده است؟
تنها در یک مقطع خودروهای هیبرید وارد شدند که با استقبال مردم هم مواجه شد. بنابراین انتظار میرفت دولت و مجلس و سایر نهادها حساب این خودروها را از مدلهای فسیلی جدا کنند و اجازه رشد به آنها را بدهد. مردم علاقهمند به مشارکت در حرکت ملی و جمعی برای کاهش آلایندگی و کربن بودند. اما متاسفانه جلوی واردات این خودروها گرفته شد، چراکه تصور کردند ممکن است جلوی تولید مدلهای بنزینی را بگیرد و به رقیبی برای آنها تبدیل شود. این در حالی است که خودروسازان داخلی نیز تلاشی برای تولید پلتفرم هیبرید نکردند. البته دو، سه نمونه تمامالکتریکی از سوی ایرانخودرو و سایپا معرفی شد که به صورت محدود و بدون تجاریسازی بود. تجاریسازی این خودروها نیازمند سرمایهگذاری است، اما زمانی که خودروسازان روی عرضه مدلهای بنزینی، فروشهای بالایی دارند، به سمت خودروهای برقی نمیروند. در این زمینه هم مانند انرژیهای تجدیدپذیر هم عقب هستیم و باید هر چه سریعتر سرمایهگذاری در این بخش را هم افزایش دهیم و چشمانداز مشخصی برای این صنعت در نظر بگیریم. اما هیچگونه سیاستگزاری در این زمینه نداریم و شورای عالی انرژی هم در سندی که با موضوع انرژیهای پاک در سازمان برنامه به تصویب رسیده، هیچ بند مرتبطی با خودروهای برقی لحاظ نکرده است. این مساله نشان میدهد در ذهن طراحان و برنامهریزان کشور ضرورت تولید و توسعه خودروهای برقی و هیبرید مغفول مانده است.
آیا شرکتهای داخلی علاقهای به سرمایهگذاری در این بخش دارند؟
برخی مدیران و سهامداران این شرکتها در گفتار از طراحی پلتفرم و ایستگاههای شارژ استقبال میکنند. ما نیز از نظر فنی، تکنولوژی و سرمایهگذاری میتوانیم در کنار خودروسازانی باشیم که به این حوزه علاقهمند هستند. مثلا اگر خودروسازان تولید خودروهای برقی را با تیراژ 50هزار دستگاه در سال آغاز کنند، ما هم سرمایهگذاری و طراحی ایستگاههای شارژ را تقبل کرده و اقدام به احداث آنها میکنیم. در دنیا دولتها به دنبال برنامهریزی در این خصوص هستند و بخشخصوصی که به دنبال سرمایهگذاری است، خود را با شرایط و قوانین وفق میدهد. اما در قوانین بالادستی و بودجه و مجلس ما نمیبینیم که برنامهای برای چشمانداز تولید خودروهای برقی در سالهای آینده وجود داشته باشد. سازمان برنامه و مجلس باید قوانین و سند مشخصی را در این زمینه تنظیم کنند.
اصولا با چه میزان تیراژ تولید یا واردات خودروهای برقی و هیبرید، شرکتهای داخلی تمایل به سرمایهگذاری در زیرساخت پیدا میکنند؟
تیراژ تولید در آغاز هر اندازه باشد ما خودمان را با آن تطبیق میدهیم، اما چشمانداز آن مهم است. یعنی باید گفته شود که تا سال 2025 و طی دو سال آینده، 5 درصد تولید خودرو را به خودروهای برقی اختصاص میدهیم و 100هزار دستگاه از این خودروها تولید میکنیم، این است که به رقم 50هزار دستگاه در سال اشاره کردم. ما در گام نخست میتوانیم روی اسکیدی کار کنیم و با یک خودروساز هیبرید یا برقی قوی همکاری کنیم. ژاپنیها در زمینه خودروهای برقی بسیار قوی هستند. میتوانیم این 100هزار دستگاه را به صورت اسکیدی وارد کرده و نسبت 30 به 70 آن را روی برقی و پلاگین-هیبرید تولید کنیم. هر سال نیز این رقم را افزایش دهیم تا سال 2030 به 30درصد خودروها برسانیم. این در حالی است که قوانین واردات نباید تغییر پیدا کند، چراکه سرمایهگذاری را از بین میبرد. همچنین قوانین صادرات هم باید پایدار باشد تا شرکتها در این بخش هم فعال شوند. باید در بازار سایر کشورها هم سهم بگیریم و بازار ایران را به شرطی در اختیار خودروسازان بزرگ قرار دهیم که خودرو مورد نیاز برخی از بازارها ازجمله عراق را از تولیدات ما ارسال کنند. بخش خصوصی توافق با این تولیدکنندگان را بلد است، اما جایی که دولت مداخله میکند، وضعیت به هم میریزد. خواهش ما این است دولت پای خود را از صنعت خودرو کنار بکشد و حتی 7درصد سهام خود در ایرانخودرو را هم واگذار کند. نباید خودرو به یک مساله سیاسی تبدیل شود و پاشنه آشیل یک وزیر شود. نباید خودرو، موضوع استیضاح یک وزیر باشد.
آیا اکنون که مسیر واردات خودرو باز شده است، بخش خصوصی در حوزه انرژی تمایلی به واردات خودروهای برقی دارد؟
فعالان در این حوزه بسیار علاقهمند هستند و از خودروسازان درخواست داشتند در این زمینه همکاری کنند. با یکی، دو خودروساز هم جلساتی داشتیم تا آنها واردات و مونتاژ را در این مرحله انجام دهند و ما هم ایستگاههای شارژ را راهاندازی کنیم و کار مشترکی انجام دهیم.
استمرار در واردات خودرو چه اندازه روی این سرمایهگذاریها و همکاریها اثرگذار است؟
این پرسش، بسیار سوال مهمی است؛ باید قوانین بالادستی جامع وجود داشته باشد و در مجلس تبدیل به قانون دائمی شود تا با تغییر دولتها و مجلس، سیاستهای اصلی کنار گذاشته نشود. باید ثبات در قوانین و اجرای سیاستها وجود داشته باشد تا صنایعی که نیاز به سرمایهگذاری کلان دارند، با اطمینان خاطر برای ایجاد زیرساختها سرمایهگذاری کنند.
درحالحاضر ترکیه به تولید باتری هم ورود کرده است. آیا این شرایط در ایران هم وجود دارد که تولید باتری را آغاز کنیم؟
بله؛ باید در این زمینه هم فعالیت کنیم. مواد اولیه آن در کشور و در افغانستان وجود دارد. نسل دیگری از باتریها هم در حال شکلگیری است که غوغا در این صنعت ایجاد میکند و میزان ذخیره انرژی زیادی دارد. در مورد دستیابی به تکنولوژی و دانش باید معترف بود که نخبگان خوبی داریم، اما هر چیزی را تا تجاریسازی نکنیم نمیتوانیم ادعای موفقیت در آن محصول را کنیم. درحالحاضر «نیرو» و «صباباتری» در کشور باتری ذخیره انرژی میسازند، اما برای خودرو هنوز به مرحله تولید و تجاریسازی نرسیدهاند. اگر بازار و تقاضای آن در داخل وجود داشته باشد، ورود تکنولوژی و بومیسازی آن نیز انجام خواهد شد. امروز داشتن بازار حتی از تکنولوژی هم مهمتر شده است ، توصیف دعوای امروز چین و آمریکا بر سر بازارها دلیل متقاعدکننده این امر است. آشتی اخیر ایران و عربستان با میانجیگری چین هم از اهمیت داشتن بازار این منطقه برای چین حکایت دارد. زیرا چین برای به دست آوردن درآمد بیشتر و GDP بالاتر در جهان و سبقت از آمریکا به دنبال توسعه بازارهای جدید مثل عربستان است. بنابراین ابتدا بازار باید وجود داشته باشد. اگر تکنولوژی را در اختیار داشته باشید، اما نتوانید بازار خوبی برای شرکتها فراهم کنید، نمیتوانید موفق باشید.
آیا دولت باید سیاستهای خود را در این زمینه تغییر دهد؟
بله؛ دقیقا. مشکل ما در بخشهای مختلف ازجمله انرژی، خودرو و سایر صنایع، سیاستهای غلط دولتها تا به امروز است. هر چه دولت از اقتصاد بیرون رود و کمتر مداخله کند، هم حجم دولت کوچک میشود و هم تورم کاهش مییاید و میتوانیم با تولید و صادرات بیشتر و درآمد ارزی ناشی از آن، جلوی تورم را بگیریم. مطمئنا تا صادرات نداشته باشیم، قدرتمان افزایش نمییابد. چین 2900میلیارد دلار صادرات داشته و قدرت پیدا کرده است و در تمام پروژههای دنیا سرمایهگذاری میکند. این یعنی بخش بزرگی از دلار موجود در جهان را برای خود ذخیره کرده است. به عنوان مثال 24میلیارد پوند در انگلستان سرمایهگذاری کرد. ما نه پول داریم و نه اجازه میدهیم افرادی که توان تولید پول و ثروت دارند در کشور فعالیت کنند. در نتیجه این افراد به کشورهای دیگر مهاجرت میکنند و مشاغل مهم را در اختیار میگیرند یا سرمایهگذاریهای بزرگ انجام میدهند. بازار ایران یک بازار 80میلیونی است و چین به خوبی درک کرده؛ چگونه در این بازار حضور داشته باشد. اما ما بهجای آنکه بازارهای اطراف را در اختیار بگیریم، بازار خود را هم از دست دادهایم. البته صادراتی مانند پراید به برخی از این بازارها داشتهایم، اما تنها به دلیل ارزانبودن این محصولات، عراقیها این خودرو را خریداری میکردند، وگرنه از نظر کیفی قابلرقابت نیست. چرا باید بازار عراق را از دست بدهیم؟ ترکها بسیاری از برندها را به کشور خود وارد و تولید کردند و درحالحاضر یک مدل خودرو برقی هم تولید کردهاند. اما تفکر ما عکس ترکیهایها در این زمینه است و می خواهیم حتما خودرو در این زمینه را خودمان تولید کنیم. باید اجازه دهیم برندهای خارجی هم وارد کشور شوند و بتوانیم تولید و صادرات قطعات خودروهای برقی و پلاگین-هیبرید و خدمات فنی-مهندسی مربوط به احداث ایستگاههای شارژ را انجام دهیم. صادرات این قطعات و خدمات، ارزش افزوده بسیار بالایی دارد و ارزش افزوده بالا یعنی سود خالص. این راه به دست آوردن اقتصاد قدرتمند است.
ثبت دیدگاه