علي كريمي ائتلاف را بهم زد؛ اداره فوتبال اهليت مي خواهد!

زمانيكه صحبت از حضور امثال بهاروند،عزيزي،آجرلو و.. مي شود! طبيعي است وقتي چون موضوع درباره فوتبال است، جادوگر فوتبال ما قد و قامتي افراشته تر از همه ي اينها دارد و حداقل اهل فوتبال است. اما وقتي صحبت از مديريت درفوتبال مي شود ،آنگاه بايد قضاوت ديگري داشت . قضاوتي از جنس اهليت !
علي كريمي بعنوان يكي از سرمايه هاي فوتبال كشور البته كه بايد داراي جايگاهي درخور شان در اين فوتبال باشد ،اما در راس فدراسيون فوتبال قدري جاي بحث دارد.
به خصوص كه بدانيم مديريت براساس تعريف آكادميك ؛هم علم است و هم هنر در بكارگيري منابع در دست يابي به هدف.
در اينكه علي كريمي بازيكن ممتازي بوده حرفي در آن نيست .كما اينكه در لباس مربي گري كه شاخصي براي ارزيابي سبك و سطح رهبري وهمچنين قابليت و ويژگي هاي مديريتي و شخصيتي قلمداد مي گردد! پيشتر شاهد بوديم امثال همايون سرطلايي يا سلطان علي جباري هم هيچگاه مربيان و مديران بزرگ و كارآمدي از آب در نيامدند، اما امثال داريوش خان مصطفوي ، دكتر دادكان، تيمسار نوآموز، مهندس عابديني با آنكه مليي پوش بودند و در تيم هاي بزرگ توپ مي زدنند ! شايد نسبت به همترازان خود در سطح پايين تر از نظر شهرت و محبوبيت بودند اما بلحاظ ويژگي شخصيتي و مهارت هاي مديريتي ،مديران موفق وكاربلدي از آب در آمدند كه همواره از خدمات آنها به نيكي ياد مي شود.
گرچه در اين ميان استثنايي نظير كامبيز آتاباي يا مهندس صفايي فراهاني هم ديده شده كه صحبت در باره عملكرد ماندگار آنها مطلب ديگري را مي طلبد . اما اينكه چرا نظير داريوش خان يا دادكان كه از جهات گوناگون اهليت دارند ،اكنون وارد اين كارزار نمي شوند؟ علاوه بر اينكه نظريه هاي مختلف مديريتي چنين بازگشتي را نمي پذيرد و اتفاقا گوراديولا بعنوان الگوي مديريت نوين در مباحث رهبري سازماني ،وقتي قصد ترك بايرن مونيخ را داشت و بارسايي ها به سراغش آمدند،گفتمان جالبي در اين زمينه داشت وًسپس راهي انگلستان شد.از سوي ديگرجوانگرايي در مديريت ،توجه به مباحث مطروحه در ايزو ٣٤٠٠٠يا مديريت دانش ازجمله موضوعاتي است دانش و تجربيات امثال مصطفوي يا دادكان را بايد متناسب با شان و منزلت و پتانسيل در سايراركان تصميم گيري فوتبال بخدمت گرفت.
ختم كلام اينكه- شايد كه حضور علي كريمي در اين مقطع سناريوي ائتلاف بعضي ها را كه بدنبال مهندسي در انتخابات بودند به هم ريخت ، اما فراموش نكنيم با انحرافي كه متاثر از عملكرد كفاشيان و تاج در فوتبال صورت گرفته ! فوتبال ما براي بازگشت به ريل و قرار گرفتن در مسير توسعهِ پايدار ،نيازمند مديري با ويژگي شخصيتي ها و مهارت هاي مديريتي است كه اگر از جنس فوتبال باشد مشخصا داراي اهليت خواهد بود.
به نقل از شهيد عاليقدر مهندس چمران( در دوراني كه چالشي بين تعهد و تخصص براي انتصاب مديران بود)فردي كه تخصص داشته باشد بي ترديد در انجام كارش موفق خواهد بود.