در حقیقت ساده انگارانه خواهد بود اگر تصور کنیم آنانی که برای سالها در فوتبال کشور نبض امور را در دست داشته اند براحتی کنار خواهند نشست و اجازه خواهند داد که فوتبالی ها خود تعیین کننده آینده این رشته باشند . نه به هیچوجه چنین نیست و در شرایطی که همه چیز ارام به نظر می رسد اما در پس پرده ، لابی های لازم در حال انجام است تا کسی که مورد نظر وزارت ورزش است اسمش از صندوق رای گیری دهم اسفندماه بیرون بیاید .
ابتدا و برای آنکه ذهنیت فوتبالی ها را از اصل ماجرا منحرف سازند گفته شد که کیومرث هاشمی کاندیدای مورد نظر وزارت ورزش است ،در حالی که در عمل اینگونه نیست و از وقتی مسعود سلطانی فر وزیر ورزش شده ، کیومرث هاشمی حتی صاحب یک صندلی در دستگاه عریض و طویل ورزش نیست تا او که نزد ورزشی ها مدیری شناخته شده است ، لابی های خود را شکل داده و برای موفقیت در انتخابات پیش روی نهایت تلاش خود را بعمل آورد .هر چند که شایعه شده علی کفاشیان رییس سابق فدراسیون فوتبال در حال رایزنی به نفع هاشمی است ، اما این مساله تاکنون تایید نشده است و البته نیز نمی توان ایرادی به آن گرفت .
اما مساله زمانی سئوال برانگیز می شود که گفته شده وزارت ورزش تمام قد پشت شهاب عزیزی خادم ایستاده است و به قول یکی از کارشناسان فوتبال با چشم و ابرو هم که شده می خواهد او را به مجمع فدراسیون فوتبال تحمیل کند . فردی که سابقه چندانی از او در دست نیست و بسان گردویی سربسته می ماند که تاکنون هر چه از او شنیده ایم در حد حرف های قشنگ بوده و در عمل چیزی را از وی شاهد نبوده ایم . فردی که در کارنامه اش معاون پارلمانی وزارت کار در زمان وزارت پرویز کاظمی دیده می شود . همان زمانی که باشگاه استقلال نیز از سوی دولت احمدی نژاد به زیر مجموعه وزارت رفاه اجتماعی پیوست و عزیزی خادم مدعی است که بواسطه مدیریت خوب صورت گرفته ، استقلال در آن سال قهرمان لیگ برتر شد . اما عملکرد مشخصی از حضور او در دو باشگاه خودروساز سایپا و پیکان در دست نیست تا با وجود گروه رسانه ای شکل گرفته پیرامون او که سعی دارند چهره مثبت و موثری از او بدست دهند ، اما یقینا هنوز جامعه فوتبال نمی تواند به او اعتماد نماید . بویژه که او و حیدر بهاروند برای حضور در انتخابات دست به ائتلاف زدند تا شانس خود را برای موفقیت در انتخابات پیش روی دوچندان سازند . اما اکنون و با رد صلاحیت بهاروند ، معادلات به هم خورده و عزیزی خادم چشم امید به حمایت های غیر مستقیم وزارت ورزش دارد تا بلکه پس از سالها به مراد دل خود در زمینه ریاست فدراسیون فوتبال نایل شود .
سردار مصطفی آجورلو نیز هر چند زیاد اسمی ازش در میان نیست ، اما به هر حال او نیز با برنامه وارد کارزار انتخابات فوتبال شده و امیدوار است که از طریق مناسبات خاصه خویش والبته نقش واسطه ای سعید فتاحی ، بتواند نظر مجمع فدراسیون را تامین کند .
این وسط می ماند علی کریمی بعنوان کاندیدای مستقل فدراسیون فوتبال که خیلی ها که دستی در کار انتخابات و چگونگی روند آن تا حصول به نتیجه دارند ، معتقدند که کریمی با وجود پیشینه روشن فوتبالی شانسی برای انتخاب شدن ندارد . دلیلش را نیز نداشتن تجربه مدیریتی می دانند ، در حالی که مشخص نیست این مدیریت دارای چه فاکتورها و مولفه هایی است که علی کریمی از آن محروم است . مدیریتی که در گذشته ابری و سیاه می نماید و موضوعی نیست که بخواهد برای کریمی پاشنه آشیل به حساب آید .
گذشته تاریک فوتبال
امیر حاجرضایی، کارشناس برجسته حوزه فوتبال، در گفتوگو با رادیو، راجع به مدیریت فوتبال در گذشته و بدون این که اسم کسی را بیاورد، چنین می گوید : «گذشته برایم تاریک بوده است و نمیخواهم گذشته را به ۱۰ اسفند بچسبانم اما من را میترساند. به این علت که در دوران گذشته نیز خیلی کارها کردند، لابی کردند، این و آن را دیدند تا هر چه میخواست بشود، اتفاق افتاد. خوشبین نیستم و فوتبال را یک ورزش سیاسی میدانم. بنابراین از نهادهای قدرتمند برای نشاندن آدمهای مورد علاقه خود به صندلی ریاست فدراسیون فشارهایی وارد میشود.
نقش کمرنگ فوتبالی ها در مجمع
لابیکردن در آستانه برگزاری انتخابات فدراسیون فوتبال امر چندان عجیبی نیست و کاندیداها با توجه به قدرت و نفوذی که دارند، میتوانند از این موضوع به نفع خودشان سود ببرند. با این حال از آنجا که عملکرد فدراسیون فوتبال در دو دهه اخیر در انتصاب یا انتخاب رؤسای هیاتهای فوتبال همواره با حرفوحدیث همراه بوده، این لابی ها به ضرر چهرههای مستقلی مثل علی کریمی است؛ موضوعی که خداداد عزیزی در گفتوگو با روزنامه فرهیختگان به آن اشاره کرده و میگوید: «رأی فوتبالیها اهمیت زیادی دارد که یکی مثل علی کریمی رئیس فدراسیون فوتبال شود. منتها خیلیها میگویند چون در انتخابات این فدراسیون لابی حرف اول را میزند، او شانسی ندارد. انتخاب رئیس فدراسیون انتخاب رئیسجمهور نیست که عامه مردم بخواهند رأی بدهند که اگر این بحث بود، علی کریمی مثل آبخوردن رأی میآورد. الان تعدادی خاص در مجمع فدراسیون فوتبال رأی میدهند، اگر حدود صد نفر را در مجمع در نظر بگیریم، از این تعداد شاید ۱۰ درصد فوتبالی باشند و ۹۰ درصد غیر فوتبالی به شمار بروند. آن ۱۰ درصد هم شامل کاپیتان تیمهای ملی یا مربی تیم ملی هستند و ۳۰ درصد را رئیس هیاتها که هیچکدام فوتبالی نیستند، تشکیل میدهند و طبیعتا از خدایشان هم هست که علی کریمی انتخاب نشود. همین فوتبالیهای خودمان هم بعضیهایشان حاضر نیستند به علی رأی بدهند، چون آنها هم تحت تأثیر مدیران و رؤسای خود هستند و نگاه میکنند ببینند که آقای رئیس چه میگوید؛ بنابراین شانس علی خیلی کم است؛ چون او آدم خیلی سالمی است که اهل زدوبند، رابطه و خیلی چیزهای دیگر نیست.
هیچ چیز تمام شده نیست
با تمام این حرف ها باید منتظر ماند و دید که طی روزهای آینده چه اتفاقاتی رقم خواهد خورد . آیا لابی های حیدر بهاروند جواب داده و او به عرصه انتخابات باز می گردد یا انتخابات با 4 کاندیدای مورد اشاره وارد راند آخر می شود . راندی که البته باید طی آن برنامه کاندیداها مورد بررسی قرار گیرد و اعضای مجمع نیز تا اینجا در مقام حرف نیز که شده اعلام کرده اند که به برنامه ها رای خواهند داد تا اینکه بخواهند تحت تاثیر لابی قرار گرفته و رای خود را به سادگی معامله کنند .
به هر روی انتخابات 10 اسفند ماه آزمون بزرگ مجمع فدراسیون فوتبال خواهد بود و تک تک اعضاء در قبال رایی که به صندوق می ریزند مسوولیت سنگینی دارند و یقینا باید پاسخگوی انتخاب خود باشند . البته امیدواریم این انتخاب در آینده فوتبال ما را به سر منزل مقصود هدایت کند تا مجبور نباشیم افسوس فرصت های از دست رفته را خورده و انگشت ندامت به دهان بگیریم . باید باور کنیم که دوره آزمایش و خطا در فوتبال گذشته و نباید با سرنوشت رشته ای که مورد توجه قاطبه مردم است به سادگی بازی کرد .
در شرایطی که از مدت ها پیش فوتبالی ها به دل خود صابون زده اند که اتفاقات خوبی در مجمع انتخابات فدراسیون فوتبال خواهد افتاد و بر خلاف گذشته این بار رییسی در راس فدراسیون می نشیند که دردمند این رشته بوده و می تواند اعتبار از دست رفته این رشته را بازگرداند ، اما در پس پرده اتفاقاتی در جریان است که چندان دلگرم کننده نیست .
نویسنده : حجت اله اکبرآبادی منبع : فرهنگ ایرانیان
ثبت دیدگاه