به گزارش ایسنا، روزنامه همشهری نوشت: «نزدیکی انتخابات فدراسیون فوتبال به جام جهانی ۲۰۲۲ باعث شده بسیاری به اشتباه تصور کنند تنها وظیفه رئیس بعدی این است که امور تیم ملی را رتق و فتق کند و مهمتر از همه اینکه در مورد سرمربی این تیم، یک تصمیم مهم و تاریخی بگیرد. البته که همه اینها هست و اساسا تیم ملی بزرگسالان برای فدراسیون فوتبال هر کشوری یک ویترین بزرگ محسوب میشود اما کاهشدادن سطح گرفتاریهای رئیس بعدی به همین یک مورد، تصویری غیر واقعی پیش روی او میگذارد. هر کسی که برنده انتخابات هشتم شهریور شد و به خیابان سئول رفت، از همین حالا باید بداند بدون در نظر گرفتن مصائب عظیم مربوط به تیم ملی، کلی گرفتاری دیگر پیش رو دارد که حل و فصل آنها مطالبه رسانهها و افکار عمومی از او باقی خواهد ماند.
مسئله VAR
این یک دغدغه بسیار بزرگ برای فوتبال ایران است. کمکم دارد شبیه این میشود که ما میخواهیم بازی کنیم اما «توپ» نداریم. کمکداور ویدئویی بهتدریج به چنین جایگاهی از اهمیت رسیده و امروز دیگر تصورکردن فوتبال بدون آن محال است. همه کشورها با هر سطحی از توان فنی و تجهیزاتی آرامآرام به این سیستم متصل شدند و زشت و زننده است که فوتبال ایران به عنوان رتبه اول آسیا حتی یک بازی هم با VAR برگزار نکرده. فقط هم موضوع این نیست که عقبماندگی فوتبال ایران در این زمینه زشت و قبیح است. موضوع در ابعاد مختلف به زیان ما تمام میشود. بازیکنانمان چون به طور مستمر با این سیستم کار نمیکنند با آن بیگانه هستند و در میادین بینالمللی مرتکب اشتباهات زیادی میشوند. از سوی دیگر داوران ایرانی هم به همین دلیل از فهرست تورنمنتهای بینالمللی خط میخورند. در نتیجه طبیعی است که میزبانی هم سختتر به ما بدهند. بنابراین رئیس بعدی باید به سرعت این مشکل را حل کند که البته ساده هم نخواهد بود.
طلب ویلموتس
بله. ما با صعود به مرحله نهایی جام جهانی صاحب ۱۲ میلیون دلار پاداش فیفا شدیم اما به دلیل تحریمهای بینالمللی، وصول این پول در همین لحظه ناممکن است. فیفا هم آب پاکی را روی دست فدراسیون ریخته و گفته دیگر طلب ایران را با بدهیهایش تهاتر نمیکند. بنابراین باید راهی پیدا کنیم تا نزدیک به چهار میلیون یورو طلب ویلموتس و همکاران مفتخورش را به دست آنها برسانیم. آقایان در جریان باشند که در لحظه انتخابات هم تحریم وجود دارد و معلوم نیست کی از بین برود. مبادا فردا این پول را ندهیم و آنها همه چیز را گردن تنگناهای بینالمللی بیندازند. این بهانه دیگر قابل قبول نیست.
حق پخش تلویزیونی
بزرگترین حفره اقتصادی فوتبال ایران حق پخش تلویزیونی است؛ آنچه بدون آن رؤیای حرفهایشدن تعبیر نخواهد شد. باشگاهها تا به حال تلاشهای زیادی برای اعاده این حق به کار گرفتهاند اما یکیک این کوششها با شکست همراه شده است. فدراسیون باید در این جدال کنار باشگاهها باشد و از حق آنها دفاع کند. گشایش در این زمینه به سود کل فوتبال است. آیا رئیس بعدی توان انجام این کار را دارد؟ آیا اصلا به آن فکر میکند؟ یا فقط دنبال این است که به آن کرسی برسد و بعد همه چیز را گردن مشکلات ساختاری و فرامتنی بیندازد؟ در زمان انتخابات میدانستید چه مشکلاتی داریم و مطمئن باشید بعد از پیروزی هم در مورد این مسائل از شما سؤال خواهیم کرد.
خوشبینترین بلاتکلیف دنیا!
اسکوچیچ از صعود تیم ملی به مرحله دوم جام جهانی سخن میگوید. آیا او رؤیایی محال در سر دارد؟
به نظر میرسد دراگان اسکوچیچ را باید خوشبینترین آدم بلاتکلیف دنیا دانست؛ کسی که نمیداند روزهای آینده سرمربی تیم ملی است یا نه اما از صعود به مرحله دوم جام جهانی سخن میگوید و وعده انجام کاری را میدهد که در تاریخ فوتبال ایران سابقه نداشته است. مربی کروات تازهترین مصاحبهاش با این مضمون را همین چند روز پیش انجام داده؛ زمانی که مهدی تاج به عنوان یکی از نامزدهای انتخابات فدراسیون فوتبال بهصراحت اعلام کرد اگر کرسی ریاست را فتح کند، با کارلوس کیروش برای بازگشت به نیمکت تیم ملی به طور جدی مذاکره خواهد کرد. این موضوع بهوضوح نشان میداد حداقل یکی از نامزدهای انتخابات اساسا اعتقادی به ادامه همکاری با اسکوچیچ ندارد و شاید حتی اگر دست او به کیروش هم نرسد، سراغ یک مربی دیگر برود. دراگان البته به این موضوع هم واکنش نشان داده و گفته: «آنقدر مشغله دارم که نمیتوانم به حرف کاندیداها توجه کنم.» با این حال، حتما خودش میداند داستان جدیتر از این حرفهاست و کاندیداها آنقدر وقت دارند که در صورت پیروزی، او را برکنار کنند!
طبیعتا از استراتژی اسکوچیچ نمیتوان ایراد چندانی گرفت. او تیمش را به جام جهانی رسانده و خودش را سزاوار حضور در این تورنمنت میداند. خیلیها که بیرون از گود به او «استعفا» را توصیه میکنند، شاید اگر در چنین شرایطی قرار داشتند شبیه خود دراگان رفتار میکردند. با این همه اما، مشکلات جاری تیم ملی هم بسیار بیشتر از آن است که بشود آنها را ندید. اسکوچیچ در حالی از عدم دودستگی بین بازیکنان تیم ملی حرف میزند که چنین شکافی واضح است و بارها خودش را نشان داده. او حتی اگر بر مسندش باقی بماند، برای ایجاد وحدت و همدلی در این تیم کار سختی خواهد داشت. در این شرایط حرفزدن از صعود به مرحله دوم جام جهانی کمی عجیب است؛ هرچند شاید اسکو با این باور که ممکن است قبل از جام جهانی حذفش کنند، در حال بالابردن مطالبات افکار عمومی از سرمربی بعدی باشد. اگر او را بردارند و تیم ملی از گروهش صعود نکند، میتواند ژست حقبهجانب بگیرد و به مصاحبههای امروز استناد کند.»
انتهای پیام
ثبت دیدگاه