اگر فرض کنیم که رقبای او در راه ریاست فدراسیون فوتبال ائتلاف حیدر بهاروند و شهاب عزیزی خادم به همراه کیومرث هاشمی هستند ، بهترین فرد برای تصدی ریاست فدراسیون همانا علی کریمی خواهد بود . مردی از جنس فوتبال که در دوره بازیگری خود حضور در باشگاه بزرگی چوم بایرن مونیخ را نیز تجربه کرده است .
ایکاش علی دایی نیز وارد عرصه انتخابات می شد تا این دو با قوت سد عظیمی در راه غیر فوتبالی ها در انتخابات ایجاد می کردند . اما در شرایطی که شاید عده ای از کمبود تجربه مدیریتی علی کریمی بگویند اما حتی اگر او دو، سه نکته از مدیریت فوتبال آلمان یاد گرفته باشد او را کفایت می کند که به نسبت کاندیداهای مورد اشاره برای فوتبال مثمرثمرتر واقع شود .
آخر باید پرسید حیدر بهاروند طی این سالها چه قدم موثری برای فوتبال و لیگ ایران برداشته است که بخواهد آن را بعنوان رزومه موفق خود در مجمع عرضه کند . یا عزیزی خادم که برای یک دوره و با مناسباتی عضو هیات رییسه شد و خیلی زود هم از فوتبال جدا شد . او چقدر برای فوتبال کار کرده و با مسایل ریز و درشت این رشته آشناست .
باید بپذیریم که فوتبال ایران بیمار است و برای به کما نرفتن این بیمار باید دردهایش را بخوبی تشخیص داد و برایش نسخه شفا بخش پیچید .
علی کریمی امروز با تجربه سالها حصور در فوتبال ایران و بازیگری در فوتبال امارات و آلمان با جسارت وارد عرصه انتخابات شده و باید از او حمایت کرد . بویژه که کریمی هوشمندانه مهدی مهدوی کیا ستاره محجوب و فهیم فوتبال ایران را با کوله باری بیشتر از حضور در فوتبال آلمان بعنوان نایب رییس اول خود معرفی کرده است تا با برنامه و هدفمند وارد گود رقابت شود . هر چند که البته فعلا سنگ بزرگی پیش پای کریمی و مهدوی کیا انداخته اند و گفته اند طبق اساسنامه مهدوی کیا باید در دبیرخانه فدراسیون حاضر شده و شخصا مدارک خود را تحویل دهد . آن هم در شرایطی که مهدی در آلمان حضور دارد و در شرایط بحران کرونایی ، امکان حضورش در تهران فعلا فراهم نیست .
بدیهی است خیلی ها دوست ندارند مدیریت فوتبال بدست فوتبالی ها بیافتد . دلیل نیز مشخص است ؛ آنها از مدت ها قبل برای نشستن در راس فوتبال نقشه کشیده و ائتلاف کرده اند تا دوباره سر فوتبالی شیره مالیده و سرشان کلاهی بزرگ بگذارند . همان گونه که در زمان کفاشیان و تاج این کلاه سر فوتبالی ها رفت تا امروز تاوان آن میلیاردها بدهی باشد که روی دست فوتبال مانده است . نباید خود را گول بزنیم که در زمان آنها دو بار به جام جهانی رفته ایم . هر کس دیگری نیز به جای آنها بود با آن سطح از حمایت و ریخت و پاش ها این اتفاق برای فوتبال ایران می افتاد . اما چرا هیچکس نمی پرسد در زمان آنها بر سر تیم امید ایران چه آمد؟ آیا زیر ساخت های فوتبال توسعه یافت و خروجی فوتبال مطابق با سرمایه گذاریهای انجام شده بود یا خیر ؟
عیب بزرگ ما ورزشی ها و فوتبالی ها همیشه این بوده که در هنگامه نیاز و ضرورت پشت هم را خالی کرده ایم تا بعضا از تفرق و دو دستگی ها ، کبک افراد غیر ورزشی و فوتبالی خروس بخواند .امروز وظیفه تمام فوتبالی ها است که علی کریمی را حمایت کنند و اجازه ندهند جریان های تخریبی علیه او نقشه کشیده و از آب گل آلود برای خود ماهی بگیرند .
بدیهی است جامعه فوتبالی اگر بسیج شود و قرص و محکم پشت علی کریمی بایستد ، می توان امید داشت که در آینده رفورمی در فوتبال ایران صورت گیرد . فوتبالی که صدها میلیارد تومان خرج آن می شود و خروجی اش به هیچوجه نتوانسته برای فوتبالی ها قابل قبول باشد .اینکه نشست و دست روی دست گذاشت راه حل نیست و بی شک علی کریمی در این عرصه می تواند اولین قدم در راه تکمیل پازلی باشد که در آن فوتبالی ها هر چه بیشتر وارد میدان شده و نقش ایفا کنند .
به هر روی می توان انتظار داشت که امروز افراد دیگری وارد چرخه انتخابات فدراسیون فوتبال شوند که بتوانند معادلات را به هم بزنند اما یقینا تا اینجای کار علی کریمی برگ برنده را در جیب دارد و باید به گونه ای پیش رفت که در حضور فوتبالی ها ، افراد غیر در صفحه شطرنج انتخابات مجال زیادی برای عرض اندام نداشته و به نوعی آچمز شوند .
خب است در اینجا این ضرب المثل را گوشزد کنیم که آزموده را آزمودن خطاست . این را از این جهت می گوییم که شاید امروز عده ای با حضور یک مدیر شناخته شده حواس شان به سمتی دیگر رفته ، اگر باید به صراحت عرض کنیم که فوتبال به مدیری شجاع نیاز دارد . مدیری که گوش به فرمان نباشد و اقتدارش برای جامعه ورزش و فوتبال ثابت شده باشد . بی شک مدیری که در گذشته اش چنین عملکردی نباشد نتیجه آن می شود که یکی می شود مثل علی کفاشیان که در برنامه نود جلوی دوربین به صراحت می گوید اختیار کامل لیوان آبی که در دست دارد را نیز ندارد . بر این مبنا نیز هست که می گوییم نباید خود را گول زد و از نو در زمین کسانی بازی کنیم که از قبل دور هم نشسته و سناریو سازی کرده اند .
و حرف پایانی اینکه انتخابات ۱۰ اسفند فدراسیون ، آزمون بزرگ خانواده بزرگ فوتبال ایران خواهد بود و امیدواریم برای یک بار هم که شده فوتبالی ها معادلات نوشته شده را بر هم زده و سرنوشت فوتبال را به میل خود رقم بزنند .
علی کریمی تا همین جای کار نیز که شجاعانه مسوولیت شناسی به خرج داده و وارد گود انتخابات فدراسیون فوتبال شده ، برنده بزرگ انتخابات ۱۰ اسفند است.
نویسنده : حجت اله اکبرآبادی منبع : فرهنگ ایرانیان
ثبت دیدگاه