، اسرائیل از روز اول جنگ غزه برای تأثیرگذاری بر حماس و تصمیمات آن به استفاده از حملات کوبنده و مرگبار متوسل شد و تلویحاً نشان داد که جان اسرای اسرائیلی اهمیتی برایش ندارد و هدف نخستش، نابود کردن حماس است حتی برخی از وزرای کابینه رژیم صهیونیستی علناً این امر را اولویت اسرائیل اعلام کردند حتی اگر این به بهای جان اسرای اسرائیلی تمام شود؛ امری که باعث نگرانی شدید خانوادههای اسرا شد و آنها شروع به اعمال فشار بر دولت برای بازگرداندن اسرا کردند اما کارزارشان حمایت چندانی کسب نکرد.
عوامل جدید و تاثیرگذار بر توافق تبال اسرا
از زمان اولین توفق تبادل اسرا، بسیاری از عوامل و شرایط در اسرائیل و رویکردهای آن تغییر کرده است. در اولین توافق، دولت اسرائیل همچنان در شوک شدید در نتیجه عملیات «طوفان الاقصی» در ۷ اکتبر، شمار بالای کشتهشدگان، فروپاشی مفهوم بازدارندگی و از دست دادن صدها سرباز قرار داشت که برخی از آنها از یگانهای نخبه بودند.
عوامل متعددی در تسریع نسبی اولین توافق از طریق میانجیها نقش داشتند، از جمله احساس گناه سطح امنیتی در مورد شکست بزرگ در ۷ اکتبر و همچنین اتهاماتی که علیه بنیامین نتانیاهو و دولتش مطرح شد مبنی بر اینکه آنها عامل این شکست و جسور شدن حماس به دلیل ایجاد شکاف شدید در جامعه اسرائیل در پی اصلاحات قضایی هستند.
در مقابل تاکیدات مبنی بر «از بین بردن حماس»، برخی محافل در داخل اسرائیل خواهان اولویت دادن به بازگرداندن اسرا و جلوگیری از کشته شدن آنها در بمباران هوایی شدند. در این میان، جنبش خانوادههای اسرا تشکیل شد و مقاومت اعلام کرد که چندین اسیر اسرائیلی در بمباران هوایی کشته شدند، در پی این تحولات اپوزیسیون و محافلی در اسرائیل تاکید کردند که تل آویو باید با توافق تبادل اسرا موافقت کند حتی اگر هزینه آن «همه اسرای اسرائیلی در مقابل همه اسراب فلسطینی» باشد؛ امری که موجب افزایش اختلافات داخلی بر سر موضوع اسرا و از دست رفتن اجماع تقریباً کامل در مورد ادامه جنگ شده است.
دولت اسرائیل تا حد زیادی مشکلی در تایید توافق نخست نداشت، به ویژه از آنجایی که اسرای فلسطینی که به عنوان بخشی از این توافق آزاد شدند، اکثراً زیر سن قانونی و زن بودند و هیچ یک از آنها شامل زندانیان ارشد و یا کسانی که اسرائیل آنها را متهم به عملیات علیه خود میکند، حمل آن متهم کرده بود، نبودند.
در مقابل، اسرائیل زنان و کودکان غیرنظامی را تحویل گرفت تا مقداری از فشارهای داخلی بر دولت را کاهش دهد و اینطور نشان دهد که به مساله اسرای اسرائیلی اهمیت میدهد و همانند گفته اپوزیسیون، موضوع اسرا را فراموش نکرده است.
دولت اسرائیل امیدوار بود جهانیان را با ترویج گفتمان خود مبنی بر وحشگیری حماس در رفتار با اسرا اقناع و همراه کند و تصویری منفی و شیطانی از حماس ترسیم کند اما اظهارات اسرای آزاد شده درباره رفتار خوب حماس همه رشتههایش را پنبه کرد.
این توافق به باقی ماندن وزرای «اردوگاه رسمی» به رهبری بنی گانتز در دولت اضطراری کمک کرد، آنها در ابتدای جنگ از سوی مخالفان به دولت پیوسته بودند، این موضوع مهمی برای نتانیاهو بود، نه به خاظر ثبات دولت بلکه بیشتر در مشروعیتبخشی به جنگ و اهداف آن و شریک کردن اپوزیسیون در تصمیمات گرفته شده نظیر عملیات زمینی در غزه و خسارتها و تلفات سنگینی که انتظار آن میرفت، همچنین خروج گانتز بر رویکرد افکار عمومی اسرائیل تأثیر میگذارد و تظاهرات علیه نتانیاهو را تسریع میبخشد چرا که خود نتانیاهو از کاهش محبوبیت خود در مقایسه با افزایش محبوبیت گانتز در نظرسنجیها و به جریان افتادن محاکمه قضایی وی در صورت سقوط دولتش آگاه است.
دولت ممکن است بر این باور بوده که توافق نخست به آنها در دستیابی به اطلاعاتی نظیر ویژگی مکان نگهداری آنها و شاید محل حضور رهبران حماس کمک خواهد کرد همچنین شمار قابل توجه سربازان کشته و زخمی شده و تشدید نبردها و نیاز به زمان استراحت و نیز کاستن از فشارهای بینالمللی در خصوص ورود کمکهای بشردوستانه در حصول این توافق تاثیر داشتند.
«پیروزی مطلق»
شعارهای جدیدی از زمان آخرین توافق تا به امروز در رابطه با اهداف جنگ مطرح شده که با هدف نابودسازی حماس به عنوان اولویت نخست آن آغاز شد که بعداً بازگشت اسرا هم به آن اضافه شد، در حالی که نتانیاهو اخیراً تاکید کرده که جنگ تا حصول «یروزی مطلق» ادامه خواهد داشت، اما وی مشخص نکرد که این پیروزی مطلق به چه معناست، در حالی که بسیاری از تحلیلگران و روزنامهنگاران در امکان دستیابی به پیروزی مطلق تردید دارند و اساسا از معنای آن آن سوال میپرسند.
نتانیاهو، یوآو گالانت، وزیر جنگ و سایر احزاب در دولت تکرار میکنند که افزایش فشار نظامی همان چیزی است که منجر به بازگشت اسرا میشود.
رجز خوانی بزرگ اسرائیل پس از آزادسازی دو اسیر که با مشارکت چندین واحد ارتش و تلاش نتانیاهو برای نسبت دادن این پیروزی به خود به دلیل موافقت با انجام آن انجام شد، گواه این موضوع است. تبلیغات بزرگ برای این عملیات که منجر به کشتار جدیدی علیه فلسطینیها در رفح شد، عطش اسرائیل برای ترسیم پیروزی و تقویت روحیه سربازان را به وضوح نشان داد که در حالی که جنگ بدون دستیابی به هیچ کدام از اهداف استراتژیک خود وارد پنجمین ماه خود شده است.
به عنوان بخشی از جنگ روانی و با تایید نتانیاهو، ارتش اسرائیل ویدئویی را منتشر کرد که ادعا میکرد یحیی سنوار، رهبر حماس در غزه، در داخل یکی از تونلهاست، این اقدام در چارچوب جنگ روانی اسرائیل علیه حماس است.
محافل اسرائیلی و نه نتانیاهو به تنهایی معتقدند که این روند حماس را به سمت کاهش سقف مطالباتش سوق میدهد که باعث میشود اسرائیل عجلهای برای انعقاد توافق نداشته باشد و همچنین سعی دارد از آن به عنوان دلیلی بر این فرضیه استفاده کند که فشار نظامی چیزی است که نتیجه میدهد. در همین حال، همچنان تهدید به گسترش عملیات خود در رفح برای اعمال فشار بیشتر بر حماس میکند.
این همچنین به نتانیاهو زمان بیشتری در مقابل ائتلاف حاکم خود میدهد، زیرا تعدادی از طیفهای این ائتلاف توافقی را که شامل یک آتشبس طولانی مدت است که به عقیده آنها بازگشت به جنگ و آزادی اسرا را دشوار می کند، رد میکنند و در صورت حصول این توافق، تهدید به خروج از ائتلاف میکنند.
از سوی دیگر، همبستگی با خانوادههای اسرای اسرائیلی در حال افزایش است. با این حال، تظاهرات در حمایت از آنها هنوز در مقیاسی است که دولت میتواند تحمل کند. خانوادهها از احتمال کشته شدن فرزندانشان در جریان عملیات نظامی، مشابه مواردی که ارتش اعلام کرده، بیم دارند. این ممکن است در سوق دادن اسرائیل به سوی توافق نقش داشته باشد، نه با اعمال فشار مستقیم بر نتانیاهو، بلکه با اعمال فشار بر وزرای «اردوگاه رسمی» که از اولویت دادن به پرونده اسرا حمایت میکنند و در صورت لزوم میتوانند از دولت خارج شوند و از تداوم جنگ مشروعیتزدایی کنند، ارتش همچنین نیاز به استراحت و سازماندهی مجدد نیروهای خود دارد و بنابراین اعلام میکند که با توافقی که شامل آتشبس طولانی باشد مخالف نیست و می تواند بعداً به جنگ بازگردد.
در همین حال، اسرائیل به تلاشهای خود برای خدشه دار کردن چهره رهبران حماس و ترویج این ایده که آنها مخفی شدهاند، پول دارند و به آنچه روی زمین میگذرد اهمیتی نمیدهند، ادامه می دهد و به این ترتیب درصدد برانگیختن مردم غزه علیه حماس و رهبران آن و ایجاد درگیری داخلی در نوار غزه است. اسرائیل در تلاش است نشان دهد که حماس بیش از تل آویو به آتشبس نیاز دارد، اما در واقع اسرائیل هم به دلیل نبود برنامه روشن، نارضایتی و خستگی و کمبود نیرو به دلیل کشته و زخمی شدن عناصر آتش به آتشبس نیاز دارد.
منبع: شفقنا
ثبت دیدگاه