«عبدالباری عطوان» تحلیلگر جهان عرب با اشاره به اوضاع اسف بار نوار غزه به ویژه شمال آن و تداوم نسل کشی رژیم صهیونیستی در این منطقه گفت: اشغالگران منازل فلسطینیان را مین گذاری و پس از قرار دادن بشکه های انفجاری در خیابان، آنها را از راه دور منفجر می کنند.
از زمان پیروزی ابراهیم رئیسی در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰، حدود سهماه سپری شده، اما هنوز برنامه کنش تاکتیکی و راهبردی ایران برای مذاکرات دیپلماسی وین ارائه نشده است. همچنین، هنوز تیم مذاکرهکننده، دستور کار دیپلماتیک و نهاد سیاسی که باید این دوره از مذاکرات وین را پیگیری کند، مشخص نشده است. بنابراین طبیعی به نظر میرسد که افکار عمومی جامعه، نسبت به رویکردهای دولت و اولویتهای آن برای آینده دیپلماسی هستهای، ماهیت خنثی و نسبتا انفعالی پیدا کرده است.
ویلیام شکسپیر، در نمایشنامه هملت مینویسد: «ما را با پیروزیهای اندک میفریبند تا برای شکستهای بزرگ آماده کنند». بهنظر میرسد ادعاهای کاخ سفید در مورد خروج موفقیتآمیز سربازان آمریکایی از افغانستان و پایان دادن به جنگی بیپایان، نیز چنین باشد. در حقیقت، ایالاتمتحده با تحمیل این تصمیم به اتحادیه اروپا، متحدان آتلانتیکی خود را درگیر چندین چالش خواهد کرد. چالشهایی که همچون امواجی سهمگین پشت سر هم میآیند. و خود آمریکا، به لطف دوری از برّ قدیم، در برابر آنها ایمن است.
بنت با هدیه «برتری نظامی اسرائیل در خاورمیانه» بازگشت. همانطور که موفق شد حمایت دولت بایدن در مورد به روز رسانی گنبد آهنین تل آویو را به دست آورد، تا در برابر تهدیدات ایران و نیروهای وابسته توان دفاع از خود را داشته باشد. علاوه بر این، ایالات متحده ارزش کمکهای نظامی خود به اسرائیل را از ۳.۱ میلیارد دلار در سال به ۳.۸ رساند. در مقابل واشنگتن چه دستاوردی داشت؟ اگر بخواهیم ساده بگوییم، هیچ چیز!
بررسی تغییر منافع قدرت های بزرگ در افغانستان می تواند گیج کننده باشد. آمریکا می گوید عقب نشینی امکان مواجهه قاطع با چین در آسیا را برای آن فراهم می آورد. چین به نوبه خود از خروج آشفته آمریکا برای یادآوری غیرقابل اعتماد بودن آن به متحدان آسیایی استفاده می کند و در عین حال، به دنبال برتری در منطقه است. اما اگر چین از تجربیات اخیر خود در پاکستان چیزی آموخته باشد، در افغانستان با احتیاط پیش خواهد رفت.
در دوران حکومت طالبان از ۱۹۹۶ تا اواخر ۲۰۰۱، غیر از پاکستان تنها دو کشور عربستان سعودی و امارات متحده عربی «امارات اسلامی افغانستان» را به رسمیت شناختند. اکنون که طالبان بار دیگر تقریبا همه افغانستان را تحت کنترل خود درآورده، این سوال مطرح است که آیا دو پادشاهی قدرتمند عربی و سایر اعضای شورای همکاری خلیج فارس «طالبان نسخه ۲.۰» را به عنوان دولت قانونی افغانستان به رسمیت خواهند شناخت؟ یا در صدد برای منزوی کردن آن برخواهند آمد؟
خاورمیانه به ندرت در سیاست بریتانیا محور اصلی قرار میگیرد. اما وقتی این اتفاق بیفتد، عواقب آن میتواند واقعاً چشمگیر باشد. بحران فعلی به بوریس جانسون که قبلاً خود را درگیر یک سری تحقیقات ناهنجار کرده است، آسیب میرساند.
دستگاه تصمیمگیری در قطر همواره روابط با طالبان را برای خود مزیتی نسبی فرض کرده است و اگرچه در فاصله سالهای ۱۹۹۶-۲۰۰۱ دوحه امارت اسلامی در افغانستان را به رسمیت نشناخت اما تماسهای رسمی و غیررسمیاش را با طالبان حفظ کرد.
امیرعبداللهیان این ویژگی را دارد که مورد تایید جریانی است که همواره منتقد دولت قبل و وزیر امور خارجه پیشین بوده است. همچنین تا کنون هماهنگ با نهادی بوده که از آن به "میدان" تعبیر شده است. این دو می تواند برگه برنده های مهمی برای امیرعبداللهیان باشد تا با قدرت پرونده های دیپلماسی کشور را پیش ببرد و آنها را به نتیجه برساند و حتی دستاوردهای تازه ای خلق کند. به شرطی که شرایط سخت کشور را درک کند، شرایط دشوار بین المللی را که هر روز شاهد تحول تازه ای است به خوبی دریابد و از کوچکترین فرصت ها نهایت استفاده را ببرد.
راهبرد کلی این گروه، ایجاد جای پای لازم برای داعش جهت ایجاد خلافت در آسیای مرکزی و جنوب آسیاست. همچنین یکی از اهداف اصلی این گروه تثبیت جایگاه خود به عنوان عمده ترین سازمان جهادی در منطقه است.
ترکیه با کنار گذاشتن رویکرد سابق خود و تلاش برای گسترش نفوذ راهبردی در منطقه و فراتر از آن، در آینده با چالشهای بیشتری مواجه خواهد بود و در عین حال بیش از گذشته به دنبال منابع انرژی خواهد بود از جمله از طریق همکاری و مشارکت با کشورهای حاشیه مدیترانه و امکان برداشت از منابع گازی زیربستر این دریا و از سوی دیگر از آنجایی که چندان امیدی به عضویت در اتحادیه اروپا در چشمانداز کوتاه مدت خود ندارد، سعی خواهد کرد نقشی واسط را بین شرق و غرب و مشخصا روسیه و اروپا و ایالات متحده بازی کند که این امر به معنای راه رفتن بر لبه تیغ خواهد بود، چرا که با کوچکترین خطایی تعادل برهم خورده و ممکن است با واکنش سنگین یکی از دو طرف مواجه شود و در این میان ایران باید همواره ضمن گسترش همکاریهای اقتصادی با ترکیه، مراقب فعالیتهای این کشور در منطقه آسیاپاسیفیک و آسیای میانه باشد.