هر چند با رشد روزافزون رسانه های نوظهور و چالش آنها با رسانه های با قدمت بیشتر از جمله رسانه های مکتوب، از میزان تیراژ یا شمارگان روزنامه ها کاسته شده است اما روزنامه ها با قدرت تیتر یک و فتو تیتر یا همان تیتروعکس همچنان محل توجه مخاطبان واثرگذاری در فضای رسانه ای هستند.
حتی زمانی که دولت بایدن به مواضع اصولی خود در برابر اقدامات خلاف عربستان می بالید، یک درک وحشتناک کم کم در کاخ سفید آشکار شد. بالاخره هر دولتی متوجه می شود که برخی از تئوری هایش درباره جهان اشتباه است. تیم بایدن به تدریج دریافت که تقریباً تمام ایدههای کلیدی سیاست خارجی که به کاخ سفید آورده، کارساز نیست. ایران مشتاق پیوستن مجدد به برجام نبود. روسیه تمایلی به حاشیه نشینی نداشت.
پس از سخنرانی جو بایدن، در کنفرانس امنیتی مونیخ در ماه فوریه، شاهد تیترهایی مثل این بودیم: «آمریکا بازگشته است». آن سخنرانی به وضوح برای مرزبندی با دونالد ترامپ و نشانه آغازی جدید در روابط دو سوی آتلانتیک طراحی شده بود. بایدن قول داد: "ما به عقب نگاه نمی کنیم. ما با هم رو به جلو میرویم". با این حال، ظاهراً یک بخش بزرگ از سیاست خارجی دولت ترامپ باقی مانده است: رقابت قدرتهای بزرگ. بایدن به شرکت کنندگان در کنفرانس گفت: «ما باید با هم برای یک رقابت استراتژیک بلندمدت آماده شویم و رقابت با چین سخت خواهد بود.»
تاکید نفتالی بنت، نخست وزیر اسرائیل بر این که «اکنون دوره مصونیت نظام ایران به پایان رسیده» حاوی دو نکته است: نخست، تغییر نگاه راهبردی؛ و دوم، اعتراف عجیب به این که ایران از مصونیت برخوردار بوده و اکنون مصونیتش به پایان رسیده هرچند اسرائیل توضیحی نداد که علت مصونیت چه بوده و چرا امروز این مصونیت برداشته شده است.
اتحادیه اروپا سال ۲۰۲۱ صد و پنجاه و پنج میلیارد متر مکعب یا به عبارتی چهل درصد از کل گاز مصرفی خود را از روسیه وارد کرده است. این در حالی است که ظرفیت اسرائیل در تولید گاز طبیعی حدود بیست میلیارد متر مکعب است و هم اکنون مشخص نیست که چه مقدار از این گاز را به اتحادیه اروپا صادر خواهد کرد.
تصمیمات اخیر ایالات متحده در لیست سیاه قرار دادن افراد ایرانی به سختی این دیدگاه را بر می تابد که دو طرف ایران و ایالات متحده خویشتنداری را پیشه می کنند. برخی از تجار نفتی استدلال می کنند که واشنگتن ممکن است در ماه های آینده چشم خود را بر جریان نفت تحریم شده ایران ببندد.
بسیاری در ایالات متحده در حال حاضر این سوال را مطرح میکنند که چرا دولت بایدن استراتژی بهتری برای بازگرداندن ایالات متحده به برجام نداشت. برخلاف توافق اقلیمی پاریس جایی که رئیس جمهور به سادگی اعلام کرد که سیاست ترامپ باطل شده است به نظر میرسد تیم بایدن مجبور است برای توافقی بهتر از توافق اولیه با ایران فشار بیاورد و درباره چگونگی لغو تحریمها تقلا کند.
اجرای برنامه های مشترک فرهنگی از قبیل ساخت فیلم و سریال شاه اسماعیل صفوی به عنوان مهمترین مفخر مشترک و زیر بنای دولتی، توجه به ادبیات مرثیه و تعزیه خوانی با توجه به پایگاه تاریخی این ادبیات در قفقاز، تشکیل کارگروه مطالعات تاریخی فرهنگی به منظور راه اندازی باب گفت وگوهای علمی و فرهنگی برای تقریب اندیشه ها در این حوزه و توجه به موسیقی آیینی و سنتی برای حضور مشترک در میدان موسیقی جهان می تواند از برنامه های اولویت دار و تاثیر گذار و کارگشا تلقی شود.
جو بایدن ترجیح میدهد تصور کنیم سفر او ربطی به نفت ندارد، اما شاید شما چنین تصوری نداشته باشید. بایدن پیش از این متعهد شده بود عربستان را "مطرود" کرده و از گفتگو با محمد بن سلمان، ولیعهد خودداری کند. اما حالا و در دوران افزایش قیمت نفت، به عربستان، دومین تولیدکننده بزرگ نفت جهان رفته و قرار است با محمد بن سلمان هم ملاقات کند. اما دولت او اصرار دارد که نفت محور سفر او نیست. آقای بایدن در 12 ژوئن گفت: «این سفر حول مسائل بسیار بزرگتری است".
بدتر از همه این که، حتی اگر تاسیسات هسته ای ایران، همین فردا به شکل معجزه آسایی ناپدید شوند، ایران قادر است با برخورداری از دانشی که در این کشور هست، آنها را ظرف چند ماه سرپا کند. از این گذشته، بر پایه پژوهش و بررسی شورای شیکاگو، برنامه هسته ای در ایران، از پشتیبانی عمومی برخوردار است و بنابراین حتی اگر همین فردا همه چیز در تهران تغییر کند، بعید است که این برنامه کنار گذاشته شود.
نامش را دیپلماسی هوشمند گذاشتهاند؛ اما شما فشار پلکانی و تدریجی بخوانید. استارت این سیاست جدید نیز به تحریمهای ۱۶ژوئن دفتر کنترل دارایی های وزارت خزانهداری آمریکا بازنمیگردد، بلکه نقطه آغاز را باید به جلسه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی و صدور قطعنامه علیه تهران بازگرداند. قرار است طبق این برنامه فشاری با شیب ملایم بر ایران وارد شود تا ایران متقاعد به بازگشت به میز مذاکره شود.