هر چند با رشد روزافزون رسانه های نوظهور و چالش آنها با رسانه های با قدمت بیشتر از جمله رسانه های مکتوب، از میزان تیراژ یا شمارگان روزنامه ها کاسته شده است اما روزنامه ها با قدرت تیتر یک و فتو تیتر یا همان تیتروعکس همچنان محل توجه مخاطبان واثرگذاری در فضای رسانه ای هستند.
دو یا سه سال قبل، تصور صحنه فعلی در منطقه دشوار بود، نزدیکی دولتهای عربی خلیج فارس به یکدیگر پس از محاصره اقتصادی قطر، نزدیکی ترکیه و امارات با وجود اختلافاتی که بین این دو کشور بود، نرمش در روابط بین ترکیه و عربستان پس از پیامدهای ترور خاشقچی و در نهایت، نزدیکی اسرائیل و دولتهای عربی که از زمان تشکیل اسرائیل در سال ۱۹۴۸ تا کنون بی سابقه بود. علت تمام این تحرکات، به ایران و ایالات متحده باز میگردد.
روز یکشنبه «۲۱ آذر ماه» یک ژنرال اسرائیلی ادعا کرد که هر وقت ایران به مرحله «گریز هسته ای» (یعنی زمان لازم جهت انباشت مواد هستهای کافی برای ساخت یک بمب اتمی) برسد، فردای آن روز اسرائیل اقدام نظامی علیه تهران انجام خواهد داد. به واقع، نمایش حمله نظامی احتمالی رژیم اسرائیل بیشتر با هدف به شکست کشاندن روند مذاکرات هستهای جاری از طریق ایجاد شکاف سیاسی بین طرفهای اصلی مذاکرهکننده با ایران است.
اینکه آمریکاییها و اروپاییها در مقابل گزینههای جمهوری اسلامی تمام گزینههای خود را روی میز گذاشتهاند، امری طبیعی است اما نکته مهم میزان کارایی این گزینههاست.
به باور عطوان حماقت رژیم صهیونیستی برای حمله هوایی به تاسیسات هستهای ایران در خوشبینانهترین حالت به زانو درآمدن تل آویو را به دنبال دارد.
دولت بایدن به متحدانی چون امارات فضا میدهد تا با سوریه در تماس باشند، هرچند کاخ سفید همان سیاست انزوای دمشق را دنبال میکند.
آنگلا مرکل، صدراعظم پیشین آلمان، طی دوره ۱۶سالهای که قدرت را در این کشور در دست داشت، با دنیایی پیچیده و چندقطبی مواجه بود که در حوزههای گوناگون او را به چالش میکشید. شاید یکی از نقاط اصلی قدرت او، وفادار ماندن به شریک آلمان، یعنی آمریکا و همزمان، حفظ روابط با روسیه و برقراری ارتباطی شراکتگونه با چین بود. در این سالها، روابط آلمان و روسیه تقریبا آسیب ندید و شراکت با چین سبب شد، پکن روابط عمیقتری با جهان داشته باشد و مسوولیت بیشتری بپذیرد. مرکل، چین را یک شریک اقتصادی که برای رونق آلمان و اروپا اجتنابناپذیر است و بازار فروشی برای کالاهای آلمانی قلمداد میکرد. در این سالها گزینههایی که او انتخاب میکرد، عملگرایانه بود، نه ایدئولوژیک و برخلاف برخی شرکای بینالمللی آلمان، رویکردی که او در پیش گرفت، به اجتناب از انتقاد از چین بر سر مسائل حقوق بشر، هنگکنگ یا تایوان منجر شد.
با توجه به عدم اعتماد شدید متقابل، بعید است که گفت وگوهای هسته ای به توافق بیانجامد و مناقشه هسته ای ایران را حل کند. به همین علت است که دولت بایدن به فکر اجرای برنامه موسوم به "برنامه ب" است که شامل فشارهای دیپلماتیک بیشتر و تحریم های شدیدتر است. اما باید توجه داشت که این سیاست بارها اجرا شده و به شکست انجامیده است. اجرای این سیاست دستاورد مثبتی به همراه نخواهد داشت چون دولت آمریکا می داند که ایران در واکنش به چنین سیاستی، غنی سازی اورانیوم را تا عیار ۹۰ درصد که لازمه ساخت بمب هسته ای است، غنی سازی خواهد کرد.
هرگونه مذاکره دیپلماتیک نیازمند اراده سیاسی و برنامه مشخص برای تامین و تحقق اهداف است. ایالاتمتحده، کشورهای اروپایی، روسیه، چین و همچنین اتحادیه اروپا به این موضوع واقفند که کنترل قدرت هستهای ایران صرفا در شرایطی حاصل میشود که زمینه برای پایان دادن به تحریمهای اقتصادی مربوط به برجام فراهم شود. به عبارت دیگر، مذاکرات وین دسامبر ۲۰۲۱ را باید ادامه دیپلماسی هستهای دولت روحانی و همچنین بخش مکمل برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) دانست. چنین رویکردی به مفهوم آن است که ایران و همچنین بخش قابل توجهی از کشورهایی که دیپلماسی هستهای را آغاز کردند از آمادگی لازم برای انعطافپذیری دیپلماتیک در جهت رسیدن به اهداف موردنظر برخوردارند.
اسرائیل به مثابه بیماری وبا در منطقه و بلا و بدبختی برای آمریکا و خودش است. اگر تنشی را در منطقه پیدا کند آن را بزرگتر میکند و اگر پیدا نکند آن را به وجود میآورد. به جای بهره برداری از عادی سازی روابط با کشورهای منطقه خطر ایران را بزرگنمایی میکند در حالی که میداند ایران حتی اگر به سلاح اتمی دست یابد از آن علیه این رژیم استفاده نمیکند.
یک نشریه تخصصی سیاست خارجی در آمریکا معتقد است تهدیدها علیه ایران نتیجه عکس گذاشته و ایرانیها آمریکا را جدی نمیگیرند.