این بابُلی ثروتمند چگونه مشهور شد؟
23 اسفند 1399 - 8:50
شناسه : 17143
7
۲۳ اسفند سال ۱۳۵۰ شمسی «سیدحسین فلاح نوشیروانی» درگذشت. از آن پولدارها بود و مثل ریگ، پول خرج می‌کرد و یک فهرست بلندبالا هم از خرج‌هایش باقی‌ مانده است. البته سبک‌زندگی خاص و متفاوتی داشت و پول را برای مردم خرج می‌کرد.
منبع : خبرگزاری فارس
پ
پ

بابلی بود و زاده روستای نوشیروان‌کلا. همیشه هم بابلی ماند و اهل آن سرزمین سبز باصفا و بابلی‌ها و حتی مازندرانی‌ها نسل ‌به ‌نسل افتخار می‌کنند به این همشهری‌شان هنوز. جوانی نورسته بود که آمد تهران برای کار و در بازار تهران صداقتش را گران خریدند و به جایش اعتماد دادند. در بازار، پول زیاد است، ولی اعتماد است که ثروت است و سرمایه. همان اول کار، گوهر درونش درخشید و هنوز پول زیادی نیامده در زندگی‌اش نشان داد از کدام نوع پولدارهاست و چه سبک زندگی متفاوتی دارد؛ خودش مستأجر بود و برای دیگران خانه می‌ساخت. خدا هم دید و خوشش آمد و دست گشود و ثروت را پاشید در زندگی‌اش و داستان شروع شد؛ داستان بابلی ثروتمندی که برای مردم خرج کرد و مشهور است که چهار‌پنجم ثروتش را داد برای بهداشت و آموزش و درمان و معیشت و رفاه و اعتقادات مردم.

«فلاح نوشیروانی» مسئولیت اجتماعی ثروتمندان جامعه را بازتعریف کرد

کار معروفش چه بود؟  

«سیدحسین» یک جور خاصی پول خرج می‌کرد و گاهی به نظر می‌رسید پول می‌پاشد؛ دنبال نام و مقام نبود و گمنام بود خیلی جاها که بانی اصلی خیر بود و این را دوستان و نزدیکانش تعریف کرده‌اند برای بابلی‌ها و برای دیگران و برای همه. بی‌دلیل هم نبود این کارش و یک هدفی داشت که خودش هم همیشه می‌گفت. خلاصه ماجرا این‌که در روستای نوشیروان‌کلا مدرسه و مسجد و حمام ساخت و آب را لوله‌کشی کرد برای اهالی و در شهرستان بابل، پل‌های روستاها را تعمیر کرد و تعدادی دبستان و مسجد و درمانگاه ساخت و زمین اهدا کرد تا مدرسه و بوستان بسازند و زایشگاه و پرورشگاه و بانک خون و انستیتو فناوری و آموزشگاه حرفه‌ای ساخت. در استان مازندران هم چاه آب حفر کرد و پل‌ها را تعمیر کرد و کارخانه ساخت و پول می‌فرستاد از راه دور برای کمک به حادثه‌دیدگان و نیازمندان.

در سراسر استان مازندران سردیس‌هایی از «فلاح نوشیروانی» به چشم می‌آید

فقط بابل و مازندران نبود؛ «سیدحسین» در سراسر ایران نیز هزینه عروسی می‌داد و کمک‌ نقدی به زلزله‌زدگان و کمک‌هزینه تحصیلی به دانشجویان و ۴ دبستان در گوشه ‌و‌ کنار ایران ساخت و در یزد آب‌انبار ساخت و در مشهد برای درمان بیماران جزامی ساختمان ساخت و در آذربایجان، کارخانه‌های قند ساخت و کارخانه پنبه پاک‌کنی در گرگان و گنبد ساخت. در زندگی‌اش تا می‌توانست ساخت و ساخت و ساخت؛ باز هم هست، زیاد است.

یک مرکز بهزیستی در بابل؛ یادگار «فلاح نوشیروانی»

معروف‌ترین کار «سیدحسین» این بود که در بابل «دانشگاه صنعتی نوشیروانی» را ساخت؛ با اهدا ۱۶ هکتار زمین و ۱۱ هزار مترمربع فضای آموزشی در سال ۱۳۴۸. از برکت‌های ماندگار کارش همین که امروزه این دانشگاه را هر جوری خارجی‌ها و ایرانی‌ها رتبه‌بندی می‌کنند هر سال یا برترین دانشگاه صنعتی ایران می‌شود یا جزو برترین‌هاست.

«دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل» یکی از برترین دانشگاه‌های صنعتی ایران و خاورمیانه است

چرا پول خرج می‌کرد؟

حالا هدف «سیدحسین» از این همه پول خرج‌کردن برای مردم چه بود؟ نام نیک می‌خواست؟ دارد. احترام می‌خواست؟ داشت و دارد. دنبال لذت‌های معنوی بود؟ بُرد. دنبال این بود که یادگاری از خودش باقی بگذارد؟ گذاشت. ولی ببینیم خودش چه گفت و چه هدفی داشت از این همه خرج و این همه ساختن: «همه باید تلاش کنیم تا ایران را بسازیم و برای این کار از شهر و روستای خودمان آغاز کنیم.»

هر سال با حضور اهالی بابل مراسمی برای بزرگداشت مردی برگزار می‌شود که در زندگی به کمک پنهانی به نیازمندان معروف بود

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.