کلید توافق دست کیست؛ مسکو، واشنگتن، تهران یا …؟
12 فروردین 1401 - 18:13
شناسه : 29310
4
در شرایط حساس کنونی بایدن در تلاش است وضعیت را در خصوص انجام مذاکرات برای خروج سپاه از لیست گروه‌های تروریستی و تحریم های آمریکا به گونه ای مدیریت کند که هم دولتش و هم جریان متبوعش یعنی دموکرات ها در آستانه انتخابات میان دوره‌ای کنگره کمترین هزینه و امتیاز را بدهند.
منبع : دیپلماسی ایرانی
پ
پ

اگر چه کارشناسان، تحلیلگران و ناظران امر دو پارامتر کلیدی یعنی تلاش مخرب روسیه در مذاکرات وین و پیش شرط جمهوری اسلامی برای خروج از سپاه از لیست گروه‌های تروریستی و لیست تحریم‌های آمریکا را به عنوان دو عامل کلیدی در توقف پروسه احیای برجام تلقی می کنند، اما در وزن دهی به هر کدام از این دو پارامتر آراء و نظرات متنوع و گاه متضادی وجود دارد. در این رابطه طیفی بن بست کنونی را نتیجه کارشکنی مسکو و شخص پوتین می‌دانند و برخی هم توقف کنونی در احیای برجام را به خطوط قرمز تهران متصل می کنند. دیپلماسی ایرانی در گفت و گویی با عبدالرضا فرجی راد، سفیر پیشین ایران در سریلانکا، نروژ، مجارستان و ایسلند و تحلیلگر ارشد مسائل ژئوپلیتیک به بررسی دقیق‌تر این مسئله پرداخته است که در ادامه از نظر می‌گذرانید:

با آغاز مذاکرات وین توسط دولت سیزدهم شاهد یک وضعیت آونگی و موج سینوسی در خصوص احتمال توافق احیای برجام و لغو تحریم ها بوده ایم. پیرو این نکته هر از گاهی خبرها حکایت از در دسترس بودن و نزدیکی امضای توافق دارد و در مقابل هم گاهی بروز اختلاف نظر و گسل ها بین طرفین سبب توقف مذاکرات می شود. در این رابطه با توقف دور اخیر مذاکرات به نظر می رسد که دو پارامتر دخالت های مخرب روسیه و همچنین پیش شرط های جمهوری اسلامی ایران در خصوص خروج سپاه پاسداران از لیست گروه‌های تروریستی و تحریم های ایالات متحده سبب شده است که نه تنها شاهد تداوم و تشدید بن بست در مذاکرات باشیم، بلکه احتمال شکست مذاکرات با هدف احیای برجام هم روز به روز در حال تقویت است تا جایی که علاوه بر نامه نمایندگان جمهوریخواه آمریکا با محوریت جیمز کومی از جو بایدن برای توقف در مذاکرات، وضعیت به قدری بغرنج شده که خبرهای واصله حکایت از برچیده شدن چادر خبرنگاران در مقابل هتل کوبورگ وین، محل مذاکرات دارد. حال به باور شما که اساساً نگاه مثبتی به مذاکرات دارید در این شرایط می ‌توان به حصول توافق خوشبین بود؟

با وجود تمام چالش‌ها و نکاتی که شما به آن اشاره کردید کماکان به حصول و امضای توافق و به نتیجه رسیدن مذاکرات وین برای احیای برجام و لغو تحریم ها خوشبین هستم. به هر حال مذاکراتی در این سطح، آن هم بر سر مسئله مهمی مانند پرونده فعالیت های هسته ای ایران یقینا مذاکراتی پیچیده، زمان‌بر و بغرنج است. در این بین هم نکاتی وجود دارد که طرفین باید در خصوص آن به نتیجه برسند به گونه ای که همه طرف ها از ماحصل کار راضی باشند و منافع جمیع طرفین را به دنبال داشته باشد. پس طبیعی است که مذاکرات گاهی با افت و خیز مواجه شود. اما اینها به منزله شکست در گفت وگوها نیست. چون در مذاکرات وین نکاتی وجود دارد که باید همه طرفین، چه طرف ایرانی، چه آمریکایی، چه اروپایی ها، چه روسیه و چه چین در خصوص آن به نتیجه برسند. در این خصوص ایالات متحده آمریکا سعی دارد در واپسین دوره های مذاکرات برخی نگرانی های خود در خصوص سپاه پاسداران را با گرفتن تضمین و تعهدات از جانب جمهوری اسلامی ایران مرتفع کند. در این رابطه دولت بایدن سعی دارد به گونه‌ای عمل کند که، هم تهران راضی باشد و هم برخی منتقدان داخلی در آمریکا به خصوص جریان جمهوریخواه در کنگره را هم با خود همراه کند. مضافا من بر این باورم که این توقف و سکون در مذاکرات، نه به معنای شکست و بن بست، بلکه اقدامی لازم در این برهه به شمار می‌رود که طرفین یک بازبینی و بازنگری در خصوص مذاکرات انجام شده و همچنین تلاش برای اقناع طرفین را در دستور کار قرار دهند. به هرحال اقداماتی که کاخ سفید به خصوص در دولت دونالد ترامپ علیه سپاه پاسداران انجام داد تبعات منفی را به دنبال داشته که دامن مذاکرات را گرفته است. لذا در این شرایط بایدن در تلاش است وضعیت را در خصوص انجام مذاکرات برای خروج سپاه از لیست گروه‌های تروریستی و تحریم های آمریکا به گونه ای مدیریت کند که هم دولتش و هم جریان متبوعش یعنی دموکرات ها در آستانه انتخابات میان دوره‌ای کنگره کمترین هزینه و امتیاز را بدهند. به هرحال موفقیت در این رابطه می‌تواند گام مهمی برای دولت بایدن و دموکرات ها در آستانه انتخابات کنگره باشد. پس بدیهی است که دولت بایدن برای توجیه این گفت و گوها و خروج سپاه از لیست گروه‌های تروریستی و تحریم‌ها به زمان نیاز داشته باشد. همین امر هم سبب توقف در مذاکرت وین شده است.

اما برخلاف تحلیل شما به نظر می رسد این درخواست بیش از آن که مطالبه دولت بایدن باشد درخواست جمهوری اسلامی ایران در خصوص سپاه است. ضمن اینکه نهایتا رابرت مالی هم در نشست دوحه صراحتا بیان داشت که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کماکان در لیست تحریم های آمریکا باقی خواهد ماند؟ 

اتفاقا من هم در همان نشست دوحه حضور داشتم و از نزدیک مواضع طرفین به خصوص آمریکایی و شخص رابرت مالی را رصد کردم. اگر به سخنان و گفته های مذاکره کننده ارشد آمریکا و نماینده وزارت امور خارجه ایالات متحده در امور ایران در نشست دوحه دقت کنید وی اساساً مسئله خروج سپاه از لیست گروه‌های تروریستی و تحریم های آمریکا را رد نکرد. به موازات این موضع گیری رابرت مالی در نشست دوحه شاهد سفر آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده به سرزمین های اشغالی با هدف حضور در نشست شش جانبه نقب بودیم که این اقدام دولت بایدن هم در همین راستا قابل ارزیابی است.

چطور؟

چون از نگاه من بلینکن با هدف مدیریت وضعیت خاورمیانه برای آماده کردن متحدین خود در منطقه غرب آسیا در خصوص خروج سپاه از لیست گروه‌های تروریستی و تحریم های آمریکا دست به برگزاری نشست شش جانبه نقب زد. به بیان دقیق تر واشنگتن و شخص بلینکن با برگزاری نشست نقب سعی در اقناع متحدین خود در منطقه داشت.

با این تفاسیر و از نگاه حضرتعالی چالش کنونی خروج سپاه از لیست گروه‌های تروریستی ایالات متحده است یا لیست تحریم ها این کشور، چون به نظر می رسد با اقدام چهارشنبه وزارت خزانه داری ایالات متحده در خصوص تحریم یک شخص و چهار شرکت ایرانی به دلیل همکاری با سپاه پاسداران و مشخصا سازمان جهاد خودکفایی سپاه در خصوص توان موشکی و دفاعی عملاً دولت بایدن مسیری متفاوت را در پیش گرفته است؟

ابتدا به ساکن به نظر من هر دو مسئله مهم است، هم خروج سپاه از لیست گروه‌های تروریستی و هم لیست تحریم‌های ایالات متحده. اما در این مقطع فعلی مهمترین نکته خروج سپاه از لیست از هر دو لیست است. در رابطه با نکته دومم شما من معتقدم شاید دولت بایدن در برهه هایی بخواهد برای مدیریت فضای داخلی و همچنین پاسخ گویی به برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس و اسرائیل اقداماتی مانند تحریم برخی شخصیت ها و شرکت های وابسته به سپاه را عملیاتی کند و یا بخشی از تحریم‌های این نهاد را کماکان برای خود محفوظ نگاه دارد، اما مهمترین نکته این است که فعلاً در این شرایط دولت بایدن سپاه را از لیست گروه‌های تروریستی و تحریم‌های آمریکا خارج کند. به هر حال به قول عامیانه تحریم‌های آمریکا شل کن، سفت کن دارد. برای مثال در خصوص تحریم‌های نفتی ایران با وجود آنکه دولت بایدن رسماً سیاست فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی را در دستور کار قرار دارد، اما موازات انجام مذاکرات وین، تحریم های خود با محوریت فروش نفت ایران را تا اندازه ای تعدیل کرده است که سبب شده دولت رئیسی در ماه های اخیر با دست بازتری اقدام به تولید، فروش و صادرات نفت خام به مشتریان خود کند.

شما عنوان داشتید که بایدن به دنبال مدیریت شرایط فعلی در پی تلاش برای خروج سپاه از لیست گروه‌های تروریستی و تحریم های آمریکا به گونه ای که کمترین هزینه را برای دولت وی و جریان دموکرات در آستانه انتخابات میان دوره‌ای کنگره داشته باشد. آیا به باور حضرتعالی دولت بایدن از پس هزینه های این مهم بر خواهد آمد؟

به هر حال مسئله خروج سپاه از لیست گروه‌های تروریستی و تحریم های آمریکا، آن هم بعد از ده ها اقدامات مخرب هر دو جناح جمهوری‌خواه و دموکرات در دولت‌های گذشته علیه سپاه پاسداران شرایط حساسی را در این رابطه برای کلیه جریانات سیاسی داخلی آمریکا ایجاد کرده است. بنابراین چه بخواهیم چه نخواهیم مسئله خروج سپاه از لیست گروه‌های تروریستی و تحریم های آمریکا برای دولت بایدن هزینه هایی را به دنبال خواهد داشت، اما این دولت سعی دارد این هزینه ها، هم برای شخص بایدن و هم برای دموکرات ها در آستانه انتخابات کنگره به حداقل ممکن برسد. با این وجود و به باور من هم دموکرات‌ها و هم جمهوریخواهان علیرغم موضع گیری های تند و تلاش برای توقف در امر مذاکرات با جمهوری اسلامی ایران به ضرورت احیای برجام و حصول توافق اذعان دارد. لذا این اقدامات نمایشی به‌خصوص از جانب جمهوریخواهان و برخی دموکرات‌ها صرفاً تلاشی سیاسی در آستانه‌ انتخابات میان دوره‌ای کنگره آمریکا است و گرنه برای مثال شما فرض کنید که نهایتاً درخواست جمهوری خواهان برای توقف مذاکرات وین محقق شود و از آن طرف خط قرمز جمهوری اسلامی برای خروج سپاه از لیست گروه‌های تروریستی و تحریم‌های آمریکا هم عملیاتی نشود. پیرو این نکته و در بدترین سناریو هیچ اتفاقی برای جمهوری اسلامی ایران نخواهد افتاد. چون آمریکا در شرایط کنونی به خصوص بعد از جنگ اوکراین به هیچ عنوان تمایلی ندارد که شاهد افزایش تنش و تخاصم با جمهوری اسلامی ایران باشد. لذا هم دولت بایدن، هم دموکرات‌ها و هم جمهوری‌خواهان صرفاً به دنبال یک جنجال سازی رسانه‌ای و سیاسی برای کسب بیشترین کرسی در انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره هستند و گرنه همگی آنها به ضرورت گفت وگو و مذاکره با جمهوری اسلامی برای کسب موفقیت در مذاکرات باور دارند.

کشورهای منطقه چطور؟

اتفاقا این مسئله در خصوص کشورهای حاشیه خلیج فارس و حتی اسرائیل هم صدق می کند. به هر حال بعد از جنگ اوکراین و افزایش بهای انرژی در بازارهای جهانی، نه آمریکا و نه اروپا به هیچ عنوان تمایلی ندارند که تنش در منطقه غرب آسیا افزایش پیدا کند که به افزایش بیشتر بهانی انرژی منجر شود. اقداماتی مانند حمله انصارالله یمن به تاسیسات نفتی آرامکو در عربستان سعودی که علاوه بر خسارت های گسترده به ریاض باعث افزایش بهای انرژی در بازارهای جهانی شد شرایطی را رقم زده که به هیچ عنوان، نه به سود اروپایی هاست، نه ایالات متحده و نه حتی به سود کشورهای منطقه حاشیه خلیج فارس. اتفاقا از همین روست که عربستان سعودی هم بعد از حمله انصارالله یمن به طور موقت مسئله آتش بس را مطرح کرده است.

علاوه بر سپاه قدری هم به کارشکنی روسیه بپردازیم. جوزف بورل، مسئول و هماهنگ کننده سیاست خارجى اتحادیه اروپا پس از سفر به کشورهای حاشیه خلیج فارس در پارلمان اروپا عنوان داشت:  دو هفته پیش در آستانه توافق بودیم، اما روسیه می‌خواست از لغو تحریم‌های ایران جلوگیری کند و سرانجام برسر توافق مانع ایجاد کرد،  زیرا پس از حمله به اوکراین به دنبال امتیازگیری از غرب است. روسیه قصد داشت از لغو تحریم‌های نفتی ایران جلوگیری کند، چون عرضه نفت ایران در بازار در شرایط کنونی به نفع روسیه نیست. حال در سایه نکات یاد شده اساساً نقش مخرب روسیه در توقف مذاکرات تا چه اندازه جدی است؟

به هر حال کسی منکر این واقعیت نیست که روسیه در شرایط فعلی بعد از جنگ اوکراین تمایل بسیار زیادی دارد که از اهرم فشار خود یعنی مسئله بازار انرژی و به خصوص گاز نهایت استفاده را در جهت منافعش ببرد. در این رابطه مطلوب ترین سناریو برای روسیه افزایش بیش از پیش بهای انرژی در بازارهای جهانی است. چون قطعاً این رویه آثار مخربی را برای تحریم کنندگان روسیه به خصوص اروپایی ها و ایالات متحده آمریکا را به دنبال خواهد داشت. بنابراین روسیه از هر عامل، بستر، فضا و شرایطی که بتواند در این رابطه به کرملین برای افزایش تصاعدی بهای انرژی کمک کند نهایت استفاده را خواهد برد. از این منظر است که روسیه مخالف هرگونه اقدامی است که به ثبات و کاهش قیمت ها در بازار جهانی بینجامد. در این بین حصول توافق و احیای برجا می تواند به آزاد شدن ظرفیت تولید و صادرات نفت خام ایران در بازارهای جهانی و به طبع ثبات و کاهش قیمت ها منجر شود. لذا طبیعی است که روسیه به دنبال مانع‌تراشی در مذاکرات باشد. چون تا همین جای کار طبق آخرین آمار جمهوری اسلامی ایران حدود ۱۲۰ میلیون بشکه نفت در نفتکش ها برای عرضه به بازار جهانی دارد.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.