در این سال معلوم شد که خود عربستان سعودی نیز مذاکره با ایران را آغاز کرده است. جالب اینجاست که این اقدام همزمان شد با تصمیم واشنگتن برای بازگشت به "برجام" که دونالد ترامپ در دوران ریاست جمهوری خود به طور یکجانبه از آن خارج شده بود.
بیش از هر زمان دیگر کشورهای خاورمیانه توانایی های نظامی خود را برای مداخله در درگیری های منطقه ای ایجاد کرده و از آنها استفاده می کنند. نقشه بازیکنان و مداخلات، وسیع و آشفته است و دولت های منطقه در اردوگاه های مشخصی قرار نمی گیرند، حتی اگر جناح هایی همچون طرفداران و ضد اسلامگراها، طرفداران و ضد ایرانی ها، طرفداران و ضد استبدادگرایی وجود داشته باشد.
ژاپن علیرغم داشتن روابط نزدیک با ناتو و ایفای نقش لجستیکی در جنگ هایی همچون کره و ویتنام به رهبری آمریکا، نقش محدودی در اشغال عراق و افغانستان داشت. بنابراین یکی از معدود متحدان ایالات متحده است که در مداخله چند دهه اخیر واشنگتن در منطقه خاورمیانه نقش نداشته و بنابراین بدنام نیست. محبوبیت ژاپن را می توان تا حدی به سیاست خارجی این کشور که مبنی بر صلح طلبی بوده است، ربط داد. البته توکیو طی سال های اخیر به نفع بر عهده گرفتن نقش امنیتی بیشتر در محیط بین الملل، این رویکرد را کنار گذاشته است. با این وجود، ژاپن الان در خاورمیانه یک کارگزار صادق به شمار می رود و از دیگر متحدان آمریکا در خاورمیانه متمایز است.
خاورمیانه به ندرت در سیاست بریتانیا محور اصلی قرار میگیرد. اما وقتی این اتفاق بیفتد، عواقب آن میتواند واقعاً چشمگیر باشد. بحران فعلی به بوریس جانسون که قبلاً خود را درگیر یک سری تحقیقات ناهنجار کرده است، آسیب میرساند.
با توجه به تغییر روابط و اتحادها در خاورمیانه چه چیزی در انتظار ماست؟ کشورهایی در خاورمیانه که به شدت با یکدیگر تنش داشته اند، با شتاب به سمت دیپلماسی در حرکت هستند. از سوی دیگر، در بین دوستان شکاف هایی بروز کرده است. قدرتهای منطقه ای مانند عربستان سعودی، ایران، ترکیه و مصر در حال تنظیم مجدد سیاست خارجی خود و احیای روابط با همسایگانشان هستند. ایالات متحده و روسیه رقابت منطقه ای خود را تجدید کرده اند و چین به عنوان یک رقیب جدید وارد منطقه شده است.
منطقه خاورمیانه از چند دهه پیش محل درگیری بر سر نفوذ بین دولتهای متعددی بوده و پس از افزایش نفوذ ایران و ترکیه، اسرائیل و دولتهای حاشیه حلیج فارس تلاش میکنند در مقابل آنها بایستند.
با وجود منابع لجستیکی فراوان، ارتش آمریکا آمادگی مقابله با یک تهدید بیسابقه را نداشت؛ تهدیدی تحت عنوان «تغییرات آب و هوایی در خاورمیانه»
تغییرات مداوم در اتحادها در منطقه خاورمیانه تا حدودی تحت تأثیر نفوذ روزافزون ایران است. اما داستان واقعی در شرق مدیترانه جریان دارد، جایی که توسعه ذخایر عمده گاز می تواند به همکاری عمیق یا اختلافات بیشتر بازیگران منجر شود.
برخی معتقدند که واشنگتن ممانعتی با ورود روسیه و چین به منطقه ندارد، به این دلیل ساده که دولت آمریکا درگیریهای نژادی و طایفه ای در خاورمیانه را زمینه ساز مناسبی برای به فرسایش رفتن قدرت رقبای بین المللی خود از جمله روسیه و چین می داند.
خروج آمریكا از منطقه باعث ایجاد خلائی در منطقه می شود که باید پر شود، به همین دلیل باعث ایجاد اضطراب می شود. به نظر می رسد که تاکنون تنها نهادی که به اندازه کافی سازمان یافته و مصمم است تا این خلاء را پر کند، محور مقاومت شامل ایران و متحدان منطقه ای آن از جمله سوریه، حزب الله لبنان، حوثی های یمن و شبه نظامیان شیعه در عراق هستند.