در چنین وضعیتی فرقی هم نمی کند که چه کسی رییس فدراسیون کشتی است . علیرضا دبیر باشد یا رسول خادم یا محمد رضا طالقانی . از گذشته تا امروز هر زمانی وحدت خدشه دار شده و تفرقه و چند دستگی در کشتی حاکم شده ، هر دسته و گروهی تلاش کرده برنامه ها و سیاست های دیگری را زیر سوال برده و مواضع خود را درست و برحق بداند .
طبیعتا وقتی همدلی و همزبانی در کشتی کمرنگ می شود و نیروها و کنش گرانی که هر یک می توانند در جای خود گره گشای مسایل و مشکلات این رشته مدال آور باشند ساز خود را می زنند ، رهبر این ارکستر هم از هماهنگی باز می ماند تا با کاشته شدن بذر کینه و دلخوری ، نیروهایی که حضورشان می تواند در کشتی سازنده باشد ، مدام کار و تلاش یکدیگر را خنثی کرده و سرطناب را به سمت خود بکشند .
بدیهی است دود این چند دستگی ها و تشدد آراء به چشم رشته ای می رود که انتظارها در جهت مدال آوری از آن در عرصه بازیهای آسیایی ، جهانی و المپیک بالاست . تفاوتی هم نمی کند این انتظارها از جانب مردم باشد یا مسوولان . آخر نتبجه یکی است ؛ اگر نتایج خوب باشد جملگی مردم و مسوولان شادمان و سرمست از پیروزی می شوند و با ناکامی و شکست نیز طبیعی است در درجه اول رییس فدراسیون و تیمش در کادرهای فنی هستند که وقتی می بینند سرمایه گذاری و تلاش هایشان توام با موفقیت نبوده ، خستگی به جسم و روح شان می ماند و قبل از آنکه به فکر برنامه ریری برای آینده با یک آسیب شناسی دقیق باشند باید جلوی پس لرزه های ناکامی صبوری به خرج داده و واقع گرایانه با مسایل برخورد کنند .
بنابراین تصدیق می فرمایید که کار کردن در رشته های مورد توجه مردم سخت و پیچیده است و هر فردی که قبول مسوولیت می کند باید به این ظرافت های مدیریتی توجه لازم را صورت دهد تا بتواند از ظرفیت های موجود بهترین بهره وری را داشته باشد .
متاسفانه امروز و همان طور که در ابتدا ذکر آن رفت نشانه های این تفرق در کشتی نمایان شده و شرابط اقتضاء می کند که تا دیر نشده و این دو دستگی در کشتی ما ریشه ندوانده ، به فکر رفع آن باشیم .
فارغ از اینکه حق با چه کسی است امروز این وظیفه بر دوش علیرضا دبیر سنگینی می کند که با تدبیر لازم و نگاهی همه جانبه به پیرامون کشتی اجازه ندهد این اختلاف ها بر این رشته پهلوانی سایه بگستراند .
نگاهی به گذشته مدیریتی این رشته کهن می تواند درس های زیادی برای علیرضا دبیر به همراه داشته باشد .
اول از همه باید بپذیریم که اگر کسی نقدی را وارد می کند،اگر نقدش خالی از اغراض باشد باید حرفش را با جان و دل پذیرا شد . بویژه اگر در جهتمنافع کشتی باشد و پبش از این نیز گفته ایم این که یک رییس فدراسیون موفق از نقدهای سازنده در جهت منافع ورزش و رشته ای که در آن مشغول به کار است استقبال کرده و می کوشد شنونده تمام نظرها باشد .
طبیعتا اگر خواسته شود عرصه نقد محدود شود در وهله نخست دودش به چشم مدیریتی می رود که روی خوش به انتقادها نشان نمی دهد و بیشتر از هر چیز دوست دارد نکات مثبت عملکردش دیده شود تا نکات منفی .در حالی که اگر کار مثبت و تاثیر گذاری صورت می گیرد اثر آن بلندمدت بوده و این موضوع چیزی نیست که خواسته شود از نظرها پنهان بماند ولو آنکه عده ای خواسته باشند مدام عینک بدبینی بر چشم زده باشند .
بنابراین اگر اشتباهی صورت می گیرد و جایی نقطه ضعفی دیده می شود باید این مساله به گوش مسوولان امر و در جهت محکم کردن پایه های مدیریتی آنان رسانده شود.
به هر روی امروز که نشانه هایی از گسست در جامعه کشتی را می بینیم وظیفه خود می دانیم که از رییس فدراسیون کشتی بعنوان کسی که در سالهای قهرمانی بر قله کشتی جهان ایستاده بخواهیم دامنه قله های موفقیت را برای نسل فعلی و نسل آتی هموار کند . گام اول در این راه همدل کردن جامعه بزرگ و پرافتخار کشتی است . جامعه ای که با وجود تمام نامرادی ها حاضر نشده سر در مقابل کمبودها و کاستی ها خم کند . به سخن دیگر علیرضا دبیر بعنوان رهبر این ارکستر باید تمام سازها را با هم کوک کند تا با همزبانی و یکدلی در کشتی و صد البته دور شدن از منیت هایی که ممکن است در هریک از ما وجود داشته باشد ، کشتی با صلابت در مسیر افتخارات تازه به جلو حرکت کند . از سوی دیگر باید این نکته را هم خدمت منتقدین عرض کنیم که اگر نقدی به مدیریت فدراسیون دارند باید آن را در چارچوب منطق و استدلال و موازین اخلاقی بیان کنند تا علیرضا دبیر نیز بدون آنکه بخواهد در مقابل انتقادها گارد بگیرد ، آن را به گوش جان شنیده و در جهت بهبود امور بکوشد .
سخنی با رییس فدراسیون و عاشقان کشتی
کشتی یواش یواش دارد به مسیری می افتد که ادامه آن چشم انداز مثبتی را پیش روی این رشته قرار نمی دهد .
نویسنده : حجت اله اکبرآبادی منبع : فرهنگ ایرانیان
ثبت دیدگاه