به گزارش ایسنا، روزنامه همشهری نوشت: «بعد از حرف و حدیثهایی که درباره احتمال غیبت احسان حاجصفی و کریم انصاریفرد در اردوی تیم ملی به گوش میرسد، شرایط کاپیتانی تیم ملی نیز دشوار شده است. حالا علیرضا جهانبخش به عنوان قدیمیترین عضو تیم، اصلیترین گزینه برای تبدیلشدن به کاپیتان ایران است. علیرضا البته در نبردهای قبلی نیز چنین تجربهای را به دست آورده است. با این حال حالا حضور او در اردوها به عنوان کاپیتان کمی با گذشته متفاوت خواهد شد. به نظر میرسد یکی از دلایل شرایط آشفته رختکن تیم ملی به خصوص در اردوهای اخیر، نبودن یک کاپیتان مقتدر در تیم است. فوتبال ایران اساسا کمتر چنین بازیکنانی تولید میکند و نفراتی با خاصیت رهبری تیم در لحظات دشوار، کمتر در فوتبال ایران دیده میشوند. علیرضا جهانبخش بدون تردید مقصر چنین وضعیتی نیست و اینکه بازیکنان تیم ملی برای آرامش و کمی حرفهایگری در اردو حتما شخصی در قامت «ناظم» بخواهند نیز کمی قابل نقد به نظر میرسد اما اگر همین حالا چنین شخصیتی در تیم ملی وجود داشت، شرایط اردوی تیم کمی بهتر بود و همه ماجراهای درونی تیم نیز به سرعت به بیرون سرایت نمیکرد.
یکی از نخستین تصمیمهای بسیار مهم کارلوس کیروش در تیم ملی، انتخاب کاپیتان بود. او در یک تصمیم نسبتا جنجالی، بازوبند را از علی کریمی گرفت و به جواد نکونام تحویل داد. شاید این تصمیم در نگاه اول کمی پرریسک بود اما نکو در سالهای بعدی نشان داد که چه کاراکتر قابل اعتمادی برای تیم ملی است. جواد در همه سالهای بعدی کارلوس کیروش، یک وزنه مهم برای ایران بود. کسی که هم رابطه بسیار خوبی با مربی تیم داشت و هم در بین همتیمیها بسیار مقبول بود و به همین خاطر میتوانست رابطه خوبی بین آنها برقرار سازد. کیروش در همه اردوها روی دعوت نکو و مسعود شجاعی با هر کیفیتی اصرار داشت؛ چرا که میدانست سایر بازیکنان تیم چه احترامی به این نفرات میگذارند و هرگز به دنبال رقمزدن آشوب در این تیم نخواهند رفت. دراگان اسکوچیچ اما شرایط لازم را برای رقمزدن این انتخاب نداشته و اساسا در این مورد، نمیتوانسته کار خاصی انجام بدهد. او باید خودش دستبهکار شود و برای متحدکردن تیم قدم بردارد؛ چرا که بدون داشتن یک کاپیتان مقتدر، شانس پیوند دوباره و سریع بازیکنها بسیار اندک خواهد بود.
جای یک کاپیتان پرتجربه و با اقتدار در تیم ملی ایران خالی به نظر میرسد؛ کسی که دعواهایی شبیه به این را پشت سر گذاشته باشد و به سایر نفرات توضیح بدهد که عاقبت چنین ماجرایی، اصلا خوب نخواهد بود. کسی که بتواند بین بازیکنان و مربیان تیم پیوند برقرار کند و همه چیز را به ساحل صلح برگرداند. به هر حال فوتبال ایران بهتازگی تغییر نسل داده و هنوز تیم بسیار جوانی دارد. آخرین بازماندههای قدیمیتر تیم نیز دیگر یا در ترکیب اصلی نیستند یا در اردو دیده نمیشوند. در نتیجه فعلا فوتبال ایران چارهای به جز استفاده از همین ظرفیت فعلی پیش روی خودش نمیبیند. باید صبر کنیم تا تیم کمی تجربه کسب کند و این سختیها را نیز پشت سر بگذارد.»
انتهای پیام
ثبت دیدگاه