دولتي كه طي هشت سال هيچ تدبيري بجز توجه به برجام نداشت ، درباره اداره فوتبال تدبير بخرج دادو بر استقلال فدراسيون فوتبال بعنوان موسسه غير انتفاعي صحه گذاشت!
دولتي كه در ماههای پايانی عمر مدیریتی خویش چوب حراج را در دست گرفته ! سايه خودرا از فوتبال برداشت تا فيفا نيز همواره مثل ٥+١ و آژانس اتمي ، دولت را متهم به دخالت نكند..!
اينكه دولت براساس قانون اساسي و در راستاي اصل ٤٤با وجود شكست در امر خصوصي سازي ،فدراسيون فوتبال را بعنوان نهادي مستقل ،غيردولتي پذيرفته!اگرچه از نگاه فوتبالي ها امري پسنديده و موجب مباهات است،اما وجود ساختار دولتي در اداره عمومي كشور از يكسو و معنادار نبودن بخش خصوصي بنابردلايل فراوان !اكنون اين سوال را مطرح مي سازد كه اگر پايان عمر دولت يا افول تفكر اصلاح طلبي نبود(!) آيا بازهم بر استقلال فدراسيون فوتبال بعنوان موسسه غير انتفاعي و غير دولتي راي مي داد ؟
اكنون كه استقلال فدراسيون پذيرفته شده و قرار نيست دولت دخالتي داشته باشد ! بدهيهاي انباشته فدراسيون فوتبال چگونه بازپرداخت خواهد شد؟
وقتي فدراسيون مستقل و غير دولتي باشد ! طبيعي است كه از رديف بودجه و اعتبار مالي از سوي وزارت ورزش بهره مند نخواهد بود!در چنين وضعيتي نيازهاي تيم ملي و مسابقات جهاني و بين المللي چگونه تامين خواهدشد؟
قبول دارم كه موسسه غير انتفاعي نظير فدراسيون بايد با تغيير ساختار به مثابه بنگاه اقتصادي عمل نمايد،اما فراموش نكنيم فوتبال داراي ويژگيهايي است كه تاثيرات فرهنگي و اجتماعي در سطح جامعه دارد و در كشور ماسالهاست تنها علاقمندي مردم بشمار می آيد ،بنابراين اساسنامه فوتبال بايد به صحن علني مجلس برود تا بلكه باتاييد نمايندگان مردم ،حداقل در حوزه فرهنگي و اجتماعي و در حمايت از تيم ملي در سطح بين المللي از امتيازاتي بهره مند گردد.
بهرحال ! تدبير دولت ، فدراسيون را در شرايط كنوني (توجه كنيد صحبت از شرايط حاكم مي كنم )مثل انرژي هسته اي خيال آژانس(فيفا) را راحت كرد ،اما نگراني مردم و مجلس را مضاعف نمود.
جالب است كه بعضي هااين بار راست، راست راه نرفتند!فقط براي خوشحالي برخي (!)دست دولت آينده را از فوتبال كوتاه كردند.
آيا مجلس اجازه مي دهد؟
باور كنيد در قرارداد١٩٠١ مظفرالدين شاه و مشيرالدوله به اين سادگي امتياز نفت را به انگليس و دارسي ندادند كه دولت چوب حراج بر سر فوتبال و .. مي زند..!
شناسه : 16009
قرار نيست راست ،راست راه رفت و دروغ گفت.
نویسنده : مجيد سعيدي
ثبت دیدگاه