بگذاریم «جناب شاخ» هم فیلمش را بسازد، چرا که نه ؟
07 مرداد 1399 - 9:13
شناسه : 1094
7

صدور پروانه ساخت فیلم سینمایی برای یک اینفلوئنسر (یا به زبان رایج شاخ اینستاگرامی) با سیلی از نقد و حاشیه همراه شده است. به قول معروف: «همه چیزمان به همه چیزمان می‌آید». عصر ایران؛ کاوه معین‌فر – در ۲ روز گذشته سینمای ایران با یک چالش و حاشیه جدید همراه بوده است، صدور مجوز سازمان سینمایی […]

پ
پ

صدور پروانه ساخت فیلم سینمایی برای یک اینفلوئنسر (یا به زبان رایج شاخ اینستاگرامی) با سیلی از نقد و حاشیه همراه شده است. به قول معروف: «همه چیزمان به همه چیزمان می‌آید».

عصر ایران؛ کاوه معین‌فر – در ۲ روز گذشته سینمای ایران با یک چالش و حاشیه جدید همراه بوده است، صدور مجوز سازمان سینمایی برای یک اینفلوئنسر (یا به زبان رایج یک شاخ اینستاگرامی) با سیلی از نقد و حاشیه همراه شده است.

محمد امین کریم‌پور یک فعال اینستاگرامی است که بیش از ۴ میلیون و ۸۰۰ هزار فالوور دارد و محور فعالیتش هم ساخت ویدئوهای طنز و اخلاقی کوتاه است، حال که برای ساخت فیلم «حکم تجدید نظر» به کارگردانی او و تهیه‌کنندگی رضا کریمی مجوز صادر شده است بسیاری از سینماگران و فعالان رسانه‌ای و سینمایی به این اتفاق معترض شده‌اند.

“رامتین لوافی” کارگردان فیلمهای «هت تریک» و «برلین منفی هفت» نوشت: «همیشه می‌گفتم هیچ کس جای کسی را تنگ نمی‌کند. اگر فیلمبردار تهیه کننده شود یا کارگردان بازیگر یا منتقد کارگردان ، اما هیچ کدوم از اینها شان و منزلت و جایگاه آن شغل را از بین نمی‌برد. اما دادن پروانه ساخت سینمایی به یک بلاگر جای خیلی ها را تنگ می‌‌ند. جای تمام فیلم کوتاه سازها. جای تقوایی و بیضایی و کیارستمی و.‌‌.. اگر من‌هوس کنم پشت هواپیمایی ۷۴۷ بنشینم گناهکار نیستم ، اون که اجازه می‌دهد مقصر و گناهکارست»

همچنین “سامان سالور” ، یکی دیگر از کارگردانان سینمای ایران نوشت: «از سرزمینی که بیضایی ها را مجبور به ترک وطن می‌کند و تقوایی ها را سالها خانه نشین؛ و استعداد های جوانش را بدلیل نداشتن روابط و نشناختن سرمایه گذار و معروف نبودن در فضای لجن مال مجازی سالها پشت دیوار بلند مجوز معطل مانده اند هیچ بعید نبود که به شاخ های اینستاگرام و دلقکهای مزاجی و مجازی مجوز فیلمسازی دهد تا از سفره پهن بی صاحب و بلبشوی پر سر و صدا لقمه ای چرب بگیرد»

تقریبا یک سال قبل در چنین روزهایی “سحر قریشی” هم گفت که تصمیم دارد تا آخر سال اولین فیلم سینمایی‌اش را بسازد، آن موقع هم این خبر با اعتراضات و البته بیشتر نکات طنز و شوخی همراه شد و همان موقع در یادداشتی ذکر کردم: بگذاریم «سحر قریشی» فیلم سینمایی بسازد امروز هم بر همان موضع قبل هستم.

واقعیت این است که مقدس‌سازی از هیچ حرفه‌ و شغلی درست نیست و علی الخصوص در زمینه‌های هنری از اساس کار غلطی است. این که ذکر شود با ورود یک شاخ اینستاگرامی به جرگه فیلمسازی فاجعه‌ای رخ داده و فریاد “وامصیبتا” سر دهیم با هیچ معیار منطقی هم‌خوان نیست.

این شان و منزلت کارگردانی و فیلم‌سازی در هیچ جایی تعریف نشده است که بخواهیم آنرا اشرف و اجل بدانیم بلکه فیلمسازانی داشته‌ایم که آنها هم بدون هیچ تجربه و تحصیلاتی در این زمینه وارد شده‌اند و بعدها بسیار مطرح گشته‌اند.

مقوله تحصیلات سینمایی و مرتبط هم هیچ جایی از اعراب ندارد چون استاد دانشگاه سینمایی داریم که فیلم‌های که ساخته حتی از استانداردهای فیلمفارسی هم عقبتر است

سابق بر این در وزارت ارشاد قوانینی وجود داشت که هر شخصی برای ساخت فیلم اول سینمایی باید مجوز کارگردانی به او داده می‌شد و آن هم بر اساس سوابق کاری شخص در سینما، فیلم‌های کوتاه ساخته شده توسط او، حضور در جشنواره‌های جهانی و جوایز کسب کرده و … صادر می‌شد.

حال ۲ / ۳ سال است که این قانون به گونه‌ای تغییر کرده و هر شخصی که یک تهیه کننده حرفه‌ای سینما حاضر به تهیه فیلم او باشد می‌تواند مجوز ساخت فیلم اولش را بگیرد. که معمولا هم کارگردان با آوردن سرمایه گذار موفق به این کار می‌شود.

بسیاری از این دلخوری و اعتراضات از آنجا نشأت می‌گیرد که در زمانی به دلیل این قانون، به بسیاری از فیلمسازان کوتاه یا مستندسازان و … مجوز کارگردانی داده نشد و آنها نتوانستند فیلم سینمایی بسازند حتی با داشتن سرمایه‌گذار یا سرمایه شخصی خودشان. و امروز بعد از دیدن چنین رویکردی خود را مغبون یافتند و به نظرشان اگر آن زمان به آنها هم مجوز داده شده بود شاید اتفاقات زندگی حرفه‌ایشان به گونه‌ای دیگر رقم می‌خورد.

اما چه اشکالی دارد یک شاخ اینستاگرامی فیلم بسازد؟ این اتفاق تصمیم شخصی اوست و مسئولیت تمام پیامدهای آن متوجه خود او و همراهان او (تهیه‌کننده، سرمایه‌گذار، بازیگران، عوامل و …) در این فرآیند است. البته به شرط این که سرمایه آن دولتی یا منتسب به نهادهای دیگر حکومتی نباشد.

در شرایط کنونی هر کسی که بتواند از راه سالم و درست سرمایه‌ای (از طرف بخش خصوصی) به سینمای ایران وارد کند و مطابق با ضوابط بتواند فیلمی بر چرخه تولیدات سینمای ایران اضافه کند باید ورود او را خوش آمد گفت. البته این اتفاق تا زمانی خوشایند است که سرمایه از طرف بخش خصوصی باشد اما اگر قرار است با رابطه و رانت، پول آن از بیت المال تامین شود طبیعتا بسیاری بهتر و شایسته‌تر از او وجود دارد که باید این اتفاق برای آنها رقم بخورد.

محمدامین کریم‌پور 3

یک جنبه دیگر ماجرا این است که تا به امروز اینفلوئنسرها، بلاگرها، فعالان اینستاگرامی و … در میان اهالی سینما زیاد جدی گرفته نمی‌شدند و آنها را فقط متعلق به ساحتی دیگر و دنیای مجازی می‌دانستند و فکرش را نمی‌کردند که یک روزی کسی با پشتوانه فالوور، لایک و ویو اینستاگرام به محدوده آنها وارد شده و رقیبی جدید برای آنها شود.

اما واقعیت این است که در عصر حاضر معادلات تغییر کرده و این از نتایج سحر عصر جدید است. عصری که انفجار اطلاعات و ارتباطات، فراگیری شبکه‌های اجتماعی و … دیگر یکی از ارکان اصلی آن است. چه خوشمان بیاید چه خوشمان نیاید باید این نکته را مدنظر قرار داد. مگر همین الان فیلمسازان سینما و تلویزیون برای جذب مخاطب به استفاده از فعالان دنیای مجازی در زمینه بازیگری روی نیاورده‌اند؟ و البته تازه ابتدا راه است و قطعا در آینده‌ای نه چندان دور شاهد نمونه‌های دیگری هم خواهیم بود.

جالب است که سینماگران همواره از سانسور و اعلام محدودیت‌ها نالان و شاکی هستند ولی این دافعه در برابر فیلمساز شدن یک شاخ اینستاگرامی خود ریشه در همان نگرش سانسور و محدودیت خواه سینمای دولتی دارد.

اضافه کنم نگارنده هیچ قرابت و نزدیکی با محمد امین کریم‌پور (شاخ مجازی) ندارم و با دیدن ویدئوهای اینستاگرامی‌اش اتفاقا به این نتیجه رسیدم که بسیار ساده‌تر و سطحی‌تر از آن تعاریفی بود که از او شنیده بودم، کپی‌هایی ایرانیزه شده سطحی و دست چندم از این مدل ویدئو‌سازی اینفلوئنسرهای معروف خارجی. مانند: Ryan Higa و Eva Gutowski و Jenna Marbles و …

یک مصاحبه هم از کریم‌پور دیدم که بی ادبانه می‌گفت : «هنرمندان حرف مفت زیاد می‌زنند و…» قطعا این نگاه و تفکر گویای شأن و شخصیت “جناب شاخ” است و یک معذرت خواهی به هنرمندان بدهکار است اما باز دلیل نمی‌شود مسائل را با هم قاطی کنیم و چون این را گفت پس دیگر فلان و ..

البته نکته دیگر در آن گفتگو مصاحبه‌کننده (شخص میکروفن به دست) از خوشحالی شنیدن چنین جملاتی ریسه می‌رود؛ حال پرسش‌های دیگری هم به میان می‌آید: چرا از شنیدن این جملات هتاکانه چنین خوشحال می‌شود؟! آیا او خبرنگار است؟ خبرنگار آن رسانه است؟ آن رسانه پخش کننده این مصاحبه آیا رسانه است؟ این میکروفن آنها در دست خبرنگارشان و خنده‌های او منظر نگاه  همان رسانه هم نسبت به هنرمندان است؟ اگر نیست چرا آنرا منتشر کرده است و … هزاران پرسش دیگر.

بگذریم در پایان باید گفت “جناب شاخ” قرار است چه فیلمی بسازد که برخی تا این اندازه نگران و آزرده شده‌اند مگر تولیدات سینمای ایران را در این سال‌ها ندیده‌ایم، این بنده خدا هم حال سرمایه‌ای پیدا کرده است و قرار است فیلمی بسازد شاید هم از بسیاری از فیلم‌های شانه تخم‌مرغی ساخته شده در قبل بهتر بسازد.

بهرحال فیلم نساخته نقد ندارد باید فیلمش را بسازد و بعد آنرا دید و درباره فیلم و سازنده‌اش نظر داد. بعد از آن هم تازه توی سینمای ایران اینقدر آمدن فیلم ساختن و رفتن که حد و حساب ندارد، فقط گذر زمان معلوم می‌کند که چه کسی می‌ماند و چه کسی می‌رود.

به قول معروف: “به راستی که همه چیزمان به همه چیزمان می‌آید.”

.

و …Volume 90%01:4801:48 


ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.