نگاهی به  فرهنگ گردشگری و گردشگری فرهنگی هنری در ایران
19 بهمن 1398 - 11:39
شناسه : 370
10

اشاره: صنعت گردشگری به عنوان یکی از مهم ترین و جذاب ترین حوزه های سرمایه گذاری در جهان کنونی است. در کشورهای دارای پیشینه، تاریخ و تمدن، معمولاً این صنعت، ماهیتی فرهنگی یافته و به گردشگری فرهنگی متمایل میشود. در چنین شرایطی است که ساختارهای فرهنگی و محصولات و آثار هنری به عنوان فرصتی برای […]

پ
پ

اشاره: صنعت گردشگری به عنوان یکی از مهم ترین و جذاب ترین حوزه های سرمایه گذاری در جهان کنونی است. در کشورهای دارای پیشینه، تاریخ و تمدن، معمولاً این صنعت، ماهیتی فرهنگی یافته و به گردشگری فرهنگی متمایل میشود. در چنین شرایطی است که ساختارهای فرهنگی و محصولات و آثار هنری به عنوان فرصتی برای رونق گردشگری به کار گرفته میشوند و از سوی دیگر، گردشگری به عنوان عاملی برای روزآمدی و تحول پذیری فرهنگها در می آید.

آیا و چگونه میراث فرهنگی و دستاوردهای هنری تمدن غنی ایرانی می تواند عاملی برای توسعه و رونق صنعت گردشگری کشور باشد؟ آیا گردشگری فرهنگی در ایران نشان معناداری از ماهیت هنری و فرهنگی تمدن ایرانی ندارد؟ چگونه می توان این ساختار فرهنگی تاریخی را به فرصتی برای رونق عرصه فرهنگ و اقتصاد تبدیل ساخت؟ آیا گردشگری فرهنگی میتواند فرصتی برای توسعه و پویایی هنر و فرهنگ تلقی شود؟ عرصه گردشگری مملو از پرسشهایی از این دست است. در میزگرد این شماره پژوهش هنر سعی شده است تا چهره هایی از تخصصها و فعالیتهای مختلف گرد آیند تا نگاه تا حد ممکن جامعی به مساله گردشگری فرهنگی محقق شود. هر چند تعدد زمینه های دخیل در این عرصه و پرسش های متعدد و انباشته، فرصتی بیش از یک نشست نیاز دارد. میهمانان این میزگرد به شرح زیر هستند:

دکتر کیانوش کیانی هفت لنگ عضو هیات علمی مرکز دایره المعارف بزرک اسلامی ورییس پژوهشکده ابوریحان بیرونی ، پروفسور مالکوم کوپر استاد دانشگاه Ritsumeikan ژاپن، دکتر کاظم وفاداری استاد دانشگاه Ritsumeikan ژاپن، دکتر حسن تقی زاده انصاری صاحبنظر و مدیرعامل آژانس مسافرتی مارکوپولو، دکتر محبوب شهبازی مدیر فرهنگی و صاحبنظر رسانه ای، دکتر بهنام زنگی مدرس دانشگاه و پژوهشگر فرهنگی-هنری.

*****

علاوه بر تعریف گردشگری به عنوان یک صنعت و فعالیت موثر بر اقتصاد، فرهنگ ما نگرشی ارزشی به مقوله سفر دارد. در این چهارچوب، گردشگری را چگونه میتوان تعریف کرد؟

 دکتر کیانی:  سفر کردن و گردش که میتوان آن را همزاد بشر دانست، در باور دینی و فرهنگی ملی ما ایرانیان، جایگاه ویژهای دارد. خداوند متعال در سوره آلعمران، آیه ۱۳۷ فرموده است:

قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِکُمْ سُنَنٌ فَسِیرُواْ فِی الأَرْضِ فَانْظُرُواْ کَیفَ کَانَ عَاقِبَهُ الْمُکَذَّبِینَ.

«پیش از شما سنت هایی وجود داشت. پس بر روی زمین گردش کنید و ببینید سرانجام تکذیب کنندگان چگونه بوده است» قرآن کریم، مسلمانان را به سیر و سیاحت و تدبر و تعمق در آثار گذشتگان فرا می خواند که بر روی خاک و یا در دل آن جای دارند. این امر، فراتر از بهره گیری جسمی و روحی از طبیعت، به تحقیق و بررسی در آثار و سرنوشت پیشینیان و مشاهده آثار عظمت خداوند در نقاط گوناگون جهان و عبرت گیری از آنها منجر می شود که نهایتاً به آسایش تن و آرامش جان می انجامد.

در حدیثی از رسول گرامی اسلام نقل شده است که: «سفر کنید تا سالم بمانید.»

در این دستورالعمل ارزشمند، توجه به تغییرات اقلیمی و جغرافیایی و تنوع رژیم غذایی که در اصطلاح عامیانه  «آب به آب» شدن شناخته میشود و بهرهگیری از مناظر گوناگون طبیعی و همچنین آرامش روح و روان که دست به دست هم میدهند و موجبات سلامتی، شادابی و نشاط انسان را فراهم میکنند، توصیه شده است.

در دیوان منسوب به حضرت علی(ع) نیز آمده است که سفر کنید زیرا در سفر فایده وجود دارد:

-۱ دوری از غم و غصه و ایجاد شادی و انبساط خاطر؛

-۲ کسب معیشت و فراهم آمدن نیازهای زندگی؛

-۳ آشنایی با آداب و رسوم و خلقیات و فرهنگ های گوناگون

-۴ و بالاخره: مصاحبت با علما و دانشمندان و شخصیتهای برجسته، مشاهیر و معاریف و هنرمندان دیگر نقاط جهان.

 دکتر وفاداری: نیازهای انسان بسیار متنوع است و سفر به عنوان یک رفتار فردی و اجتماعی در بر آوردن نیازهای انسان نقشی اساسی دارد. این نیازها شامل آرامش روحی و جسمی، آموزش کسب و کار و مهمتر از همه تجربه و مهارت است. در فرهنگ ما از دنیادیدگی و پختگی به عنوان فضیلت انسانی یاد میشود که بر خلاف تصور ابتدایی، مستلزم تحمل رنج و سختی های سفر نیز میباشد. از این رو، هزینههای سفر تنها شامل اقلام مالی و مادی مورد نیاز با قیمت یک بسته مسافرتی نیست، بلکه شامل صرف زمان و تجربه نمودن مقصد گردشکری با تمامی ویژگی های آن است. این نگرش ارزشی به سفر تنها متوجه مسافر نیست، بلکه میزبان نیز در قبال مسافر وظایف ارزشی مشخصی دارد که خلاصه آن در آداب و رسوم میهمان نوازی ایرانی قابل تامل است. چگونگی احترام گذاشتن به فرهنگهای جوامع میزبان و میهمان از ارزشهای سفر است. داستان سفر در فرهنگ ما علاوه بر جابه جایی انسانها و اشیای همراه آنها، به تبادل افکار و فرهنگ و عقاید نیز می پردازد. از این رو، از جاده ابریشم که بخش مهمی از آن از ایران یا امپراطوری فارس میگذرد، به عنوان مهد تبادل فرهنگ و عقاید نیز یاد میشود و بقایای آن همچنان مقصد گردشگریای است که تاریخ و مفهوم سفر را ارج مینهد. در مراتب عالیتر در فرهنگ ایرانی، سفر از مرز و محدوده زمان و مکان فراتر رفته و سمبل پیشرفت و طی مدارج عالی انسانی است.

 دکتر شهبازی : مباحثی که آقای دکتر کیانی فرمودند در باب توصیه‏های فرهنگی دینی ما مبنی بر اهیمت سفر است. مبانی دینی توصیه به سفر کرده و بدان اهمیت داده است، اما این برای مدیریت گردشگری کافی نیست. در عصر حاضر علاوه بر مبانی، باید به موضوعات نگاه حرفهای داشت. باید برای سفر که این همه مهم تلقی شده، فرهنگسازی کرد. بستر و زمینه های فرهنگی ایجاد کرد و به مثابه یک مساله جدید آن را تئوریزه کرده و چهارچوب های علمی بدان داد.

اگر قرار بود توصیه ها مشکلات فرهنگی را حل کند که غم نداشتیم. گردش و گردشگری باید با بهره گیری از آموزه های دینی و مطابق اقتضائات زمانی و بومی، بازتعریف شود.

گردشگری فرهنگی میتواند دارای چه خصوصیات و شامل چه زیرمجموعههایی باشد؟ و اساساً نقش حوزه فرهنگ و هنر در صنعت گردشگری و سهم بخش هنر در جذابیت بخشی به گردشگری در ایران چیست؟

 دکتر انصاری:  گردشگری فرهنگی صرفاً مصرف محصولات فرهنگی گذشته نیست، بلکه مصرف فرهنگ معاصر یا شیوه زندگی یک اجتماع یا منطقه نیز هست. بنابراین، گردشگری فرهنگی، هم “گردشگری میراث” (مرتبط با اشیاء بازمانده از گذشته) و هم “گردشگری هنری” (مرتبط با تولیدات فرهنگی معاصر) است.

به دلیل تنوع و پیچیدگی گردشگری فرهنگی میتوان آن را به زیربخشها و گونه های مختلفی تقسیم کرد. این زیربخش ها عبارتند از گردشگری های میراث، هنری، خلاق و بومی. محیط های بازدید نیز ممکن است شهر یا روستا، طبیعی یا انسان ساخت باشند. هر کدام از این حوزه ها، از حیث مطالعات پایه ای و مدیریت عملی دارای مسایل مخصوص به خود هستند

 دکتر زنگی : گردشگری را می توان از منظرهای مختلف به بحث گذاشت. ابعاد اقتصادی-توسعه ای، فرهنگی-هنری و مدیریتی-برنامه ای آن، هر یک به استقلال قابل بحث اند. اما با توجه به بنیان های فرهنگی تمدن ایران و به دنبال آن، دستاوردهای ایرانیان در زمینه هنر و فرهنگ، عمده جذابیت های گردشگری ایران در چهارچوب جاذبه های فرهنگی و هنری آن به چشم میخورد. بنابراین می توان ادعا کرد که اصلی ترین و بدیهی ترین عامل جذابیت بخشی به گردشگری در ایران، عامل فرهنگی است.

 دکتر کیانی:  گردشگری نوین که بیش از ۶۰ سال از عمر آن می گذرد و امروزه از آن به عنوان انقلاب گردشگری نام می برند، به سرعت در حال تبدیل شدن به بزرگترین صنعت جهان است. صنعتی که به آن «صنعت پاک» هم می گویند.

از دیدگاه بین المللی، گردشگری یکی از بزرگترین صنایع اقتصادی جهان است با پیشبینی ورود حدود یک میلیارد و ششصد میلیون نفر گردشگر به مقاصد گردشگری در سراسر جهان و با درآمدی حدود ۲۰۰۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۰ میلادی.

مزیت اقتصادی این صنعت آن است که توسعه جهانگردی و ارتقای کیفیت آن، با سرمایه ها و نهاده های طبیعی از جمله اقلیم، اکولوژی، پوشش گیاهی، آبهای معدنی و درمانی و کوهها و دشتها و کویرها و نظایر آن و نهادههای انسانی از جمله تاریخ و آثار باستانی، فرهنگها و آداب و رسوم و سنن و نظایر آن امکانپذیر است. در واقع با بروز و بلوغ گردشگری و استقبال عمومی از آن، علاوه بر بعد اقتصادی، ابعاد گسترده فرهنگی و اخلاقی نیز به دنبال دارد. گردشگری امروزه می تواند و باید منجر به گسترش روابط انسانی و اخلاقی، تحکیم روابط بین ملتها و اقوام، تبادل فرهنگ و تحکیم مبانی و اصول همبستگی و صلح جهانی شود. بنابراین نقش جهانگردی و گردشگری در انتقال اندیشه ها، جهانبینی و تجربه های فکری و اخلاقی ملل بسیار پراهمیت است.

 پروفسور کوپر:  محیط فرهنگ و هنر برای گردشگران خارجی بسیار جذاب است. جهانگردان می خواهند آداب، رفتار و فرهنگ کشورهای مختلف را از نزدیک مشاهده و تجربه کنند. آثار هنری و محصولات فرهنگی در این زمینه بهترین وسیله و رابط میان یک فرهنگ و گردشگران خارجی است و می تواند به خوبی معرف حالات و مشخصات یک فرهنگ برای افراد خارج از آن باشد.

 دکتر وفاداری: گردشگری فرهنگی بخش مهمی از بازار بین المللی را به خود اختصاص داده که هر ساله سهم بیشتری از کل این بازار را جذب میکند. این بخش از گردشگری متناظر بر ارتقای کیفیت زندگی است، از این رو گردشگر فرهنگی کمتر از سایر گردشگران به دنبال امکانات مادی سفر است و یا لااقل کمتر به آنها اهمیت می دهد. گردشگر فرهنگی بیشتر به دنبال آموختن و تجربه فرهنگ و آداب و رسوم مقصد گردشگری است و بدین منظور، بیشتر به فرهنگ میزبان احترام می گذارد. این نوع گردشگری در سطح عالی یا تخصصی شامل بازدید از موزهها و آثار هنری، کنسرت موسیقی و یا سایر جشنواره های علمی فرهنگی است و در سطح عام می تواند به شکل بازدید از محل زندگی روزمره افراد در جوامع محلی و با صرف غذای محلی و خرید صنایع دستی باشد. هنر ایرانی سهم بسیار مهمی را در گردشگری فرهنگی دارد، به گونهای که باعث اصلی برندسازی مقاصد گردشگری شهری در ایران است. همان گونه که به عنوان مثال یزد را با معماری قدیمی و اصفهان را با صنایع دستی آن می شناسیم، نقش هنر در تمامی سرزمین پهناور ایران در شکل گیری مقاصد گردشگری بسیار روشن است.

موقعیت و جایگاه ایران در زمینه گردشگری فرهنگی چگونه است؟

 پروفسور کوپر:  ایران و تمدن آن یکی از نمونههای عالی و جذاب برای گردشگری است، اما داشتن جاذبه ها و زمینه های گردشگری به تنهایی کفایت نمی کند. یکی از مسایلی که در مورد ایران مطرح است، اوضاع سیاسی و مطالب مطرح در رسانه های جهان است که خود، بر زمینه ای از نگرشهای سیاسی استوار است. بسیاری از گردشگران در کشورهای دیگر مایل اند بدانند که آیا اوضاع داخل ایران همان گونه است که در اخبار و رسانه های خود می بینند؟ این مساله نشان می دهد که چگونگی معرفی آثار و دستاوردهای فرهنگی در تعیین سطح و کیفیت گردشگری در زمینه فرهنگ تاثیر تعیین کننده دارد.

 دکتر شهبازی: به نظر می رسد بضاعت و استعداد بالقوه فرهنگ و هنر ایرانی برای توسعه صنعت گردشگری بی بدیل است. استفاده از این فرصتها و تبدیل این سرمایه اجتماعی بالقوه به قابلیتهای بالفعل نیازمند مدیریت هوشمندانه است. جذابیت های فرهنگ و هنر ایران برای گردشگرانی که شناخت اجمالی از آن دارند، منحصر بهفرد است، ولی متاسفانه آن گونه که باید و شاید، هم به دنیا معرفی نشده و هم برای فعلیت بخشیدن به آن برنامه ای درخور توجه تدوین نشده است.

 دکتر زنگی:  در میان ظرفیت های ایران در زمینه گردشگری بهنظر میرسد در زمینه جاذبه های طبیعی، طبیعت چهار فصل و اقلیم به شدت متنوع آن در کنار تنوع گونه های گیاهی و جانوری که به تنوع زیستی منجر شده است و در زمینه جاذبه های انسانی، تنوع قومیتی و فرهنگ برآمده از اقوام و خرده فرهنگها در کنار دستاوردهای تاریخی فرهنگ و هنر ایران، دو بازوی مهم و پر توان تحرک بخشی به صنعت گردشگری باشد. اما این دو بازو در عمل به منزله یک توده مکانیکی هستند که فایده و کارآمدی آنها مستلزم عامل هدایت و کنترل است. این دو بازو تنها در صورت وجود فرمان و نیروی محرکه است که می توانند فعلیت یافته و به کار تبدیل شوند. رفع تصاویر ارایه شده مخدوش و موهن از این فرهنگ نیز بر عهده همین عامل هدایت و فرمان است.

 دکتر کیانی : این امر در ادبیات، عرفان و فرهنگ ایرانی موج میزند. آثاری که در گوشه گوشه ی ایران زمین یافت می شوند، گوی سنگ بنای تاریخ نگاری و قضاوت تاریخی را تشکیل می دهند. به قول شاعر: «آثار ما به صفحه گیتی نشان ماست/ از بعد ما نگاه به آثار ما کنند».

ویرانه های کاخهای تخت جمشید و نقش رستم، معبد چغازنبیل، آثار دوره ایلامی اشکفت سلمان و کول فرح در ایذه، بیستون و چهل ستون، کاخهای کسری و دیگر آثار برجای مانده از تمدنهای باستانی، هر کدام در سکوت ظاهری خود سخنها دارند و پرده از رازها و رمزها می گشایند. به گونه ای که شاعران رند و نکته سنج و تیزبین، هنگامی که در برابر خرابه ها و ویرانه های این کاخها قرار می گرفته اند، حیرتزده شده و سر از پا نمی شناختند و اشعار شورانگیزی می سرودند. این جاذبه و جذبه امروز هم وجود دارد و گذر زمان از مفهوم و محتوای آن نکاسته، بلکه بر آن افزوده است.

 دکتر انصاری:  به رغم این که کشور ایران دارای پیشینه بسیار غنی در بخش تولیدات هنری و فرهنگی است، اما هنوز نتوانسته جایگاه مناسبی برای خود به وجود دارد. با وجود این، در سال‏های اخیر تلاش شده تا به این بخش از تقاضای گردشگری توجه بیشتری شود. بدین ترتیب طرح گردشگری هنری بهصورت یک طرح کارآفرینی در سطح ملی در مجمع تشخیص مصلحت نظام به تصویب رسیده است و با توجه به چشمانداز ۱۴۰۴که ایران باید از نظر اشتغال‏زایی و ارزآوری اقتصادی به جایگاه های بالای منطقه برسد مورد توجه قرار .

 دکتر کیانی : کشور ما با برخورداری از تاریخ و تمدنی کهن و درخشان و طبیعت ویژه و چهار فصل، تنوع قومی و ایلی و آداب و رسوم و فرهنگ جذاب و بی بدیل، از جذابیت های فراوان و ظرفیتهای کم نظیری بهره مند است.

ایرانیان به شناخت دیگر مناطق، اقوام و ایلات و عشایر در روستاها و به طور کلی فرهنگها و خرده فرهنگها علاقه دارند. به همین دلیل است که با فرصتهای تعطیلی که در ایام نوروزی یا تابستان و یا مناسبتها پیش میآید، موج سفرها کشور را فرا میگیرد. جهانگردان زیادی هم در دنیا، شایق و علاقمندند تا به دلیل جاذبه های طبیعی- انسانی و تاریخی از ایران دیدن کنند. از این رو «شناخت» همه جانبه ظریفت ها و استعدادهای گردشگری ایران و «شناساندن» دقیق آن به مردم ایران و جهان گام نخست و البته بسیار مهم در این مسیر است. کاری که مجله وزین «پژوهش هنر» برای تحقق آن گام برداشته است و امیدواریم که با ترجمه آن به دیگر زبانهای زنده دنیا در آینده آن را کامل نماید.

وقتی ترکیبی از ظرفیتها و چشم اندازهای روشن فرهنگ ایرانی را در کنار شرایط کنونی گردشگری می گذاریم، تناسبی بین آن دیده نمی شود. اصلی ترین عوامل عدم توفیق گردشگری فرهنگی و هنری در ایران کدامند؟

 دکتر وفاداری : آنچه در شکل گیری جایگاه ایران در زمینه گردشگری فرهنگی بسیار مهم ، بحث چگونگی تعامل ایران با سایر کشورها است. در زمینه غنی بودن و تنوع فرهنگی و جاذبه فرهنگ ایران کمترین شکی وجود ندارد، ولی اینکه این فرهنگ یا مظاهر فرهنگ ایرانی تا چه اندازه با دنیای خارج از ایران در ارتباط است، مهمترین مساله در موقعیت ایران در زمینه گردشگری فرهنگی است. تفاوت اصلی صنعت گردشگری با سایر صنایع در این است که کالاها و خدمات گردشگری قابل حمل و نقل نیست و این گردشگر است که می بایست با سفر به مقصد گردشگری، از این خدمات که شامل محصولات فرهنگی نیز می باشد، استفاده کند.

از این رو، جایگاه ایران در بازار گردشگری فرهنگی بستگی به تصوری دارد که گردشگران خارجی از فرهنگ و هنر ایرانی در ذهن خود دارند و اینکه تا چه اندازه جذابیت فرهنگی برای سفر به ایران در میان گردشگران خارجی ایجاد شده است. امروزه دیگر بازرگانانی که از طریق جاده ابریشم به ایران سفر میکردند و هنر و فرهنگ ایرانی را در سایر کشورها معرفی می کردند جای خود را به رسانه های جمعی و الکترونیکی دادهاند و می بایست با تقویت جایگاه فرهنگ ایرانی در این فضا، جایگاه واقعی آن را در بازار گردشگری جهانی تقویت کرد.

 دکتر شهبازی:  بدون تعارف باید پذیرفت که یکی از موانع اصلی توسعه صنعت گردشگری ایران، ناکارآمدی و غیر تخصصی بودن مدیریت در لایه های مختلف آن بوده است. متاسفانه عرصه گردشگری اساساً به عنوان یک دانش به رسمیت شناخته نمیشود.

حتی با یک شاخص کمی ساده میتوان به این حقیقت تلخ رسید که در طول چندین نسل مدیریتی، رشته های تحصیلی، میزان تحصیلات و دسته های شغلی مدیران بخش گردشگری همسو با زمینه های مورد نیاز این عرصه نبوده است. عامل مهم دیگر، عدم انسجام در ابعاد بخشی و فرابخشی است. پروفسور کوپر به موضوعات سیاسی و اقتصادی و تاثیر آن در حوزه گردشگری اشاره درستی داشتند. باید قبول کنیم تصویری که از ایران در خارج از کشور ساخته شده است، تصویر واقعی و مناسبی نیست. اخیراً گزارش تکان دهنده ای در این زمینه از سوی مرکز افکار سنجی «پیو» منتشر شده که این مساله را تایید می کند.

امروزه «تصویرسازی ملی» بسیار حرفهای شده است و بخشی از توان دیپلماسی فرهنگی کشورها مصروف همین امر می شود. باید بین سطوح و ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور انسجام و یکپارچگی بیشتری به وجود آید و تصویر ملی درستی از ایران به جهان ارایه شود. رسانه ها و نمایندگی های فرهنگی ما می توانند نقش اثر بخشی در این زمینه ایفا کنند.

 دکتر انصاری:  مهمترین موضوع در این ناموفق بود مربوط به بازاریابی نادرست است، چون نتوانسته ایم بازارهای هدفمان و سلیقه های آنها را خوب درک کنیم، در حالی که کشورهایی مثل کره جنوبی و ترکیه برای این موضوع زمینه سازی کرده یا جذابیت ایجاد کرده اند. بهعنوان مثال در سالهای اخیر، سریال های کرهای از طریق شبکه های مختلف سازمان صدا و سیما به صورت مستمر پخش شده است که هر یک از آنها دقیقاً به صورتی روشمند و هوشمند در پی ترسیم چهره ای دوست داشتنی و جذاب از فرهنگ خود برای جلب نظر گردشگران هستند.

اما ما چه حرکتی برای معرفی فرهنگ از طریق این روش انجام دادهایم؟

 دکتر زنگی:  به نظر میرسد بخش اعظم نقاط ضعف ما در صنعت گردشگری به ویژه از منظر فرهنگی آن، به نوع نگرش ما به جهان پیرامون و نگرانی هایی که از تعارضات فرهنگی بین ما و بسیاری فرهنگهای دیگر حاصل شده است، باز می گردد. تقویت بنیه فرهنگی و تضمین دوام و استمرار آن مستلزم بسته نگاه داشتن محیط فرهنگ نیست. بلکه روش رو به جلو در کسب اقتدار فرهنگی، واکسینه کردن فرهنگ نسبت به تعارضات و ناهنجاری هاست.

اگر مدیران فرهنگی بتوانند توانمندی های فرهنگ و هنر ایران را که مبتنی بر هزاران سال اقتدار و پویایی است، به درستی شناسایی کرده و آن را به عنوان عاملی تعیین کننده در مواجهه با فرهنگهای دیگر در طی روند جهانی شدن به کار گیرند، بسیاری از موانع درونی ناشی از این  نوع دغدغه ها و تشویش های مدیریتی در زمینه گردشگری خارجی حل خواهد شد.

از سوی دیگر، معرفی فرهنگ باید در مقام روش باشد. بدین معنا که ما در تمام تولیدات و برون دادهای فرهنگی، صنعتی، اجتماعی و حتی سیاسی باید فرصت ضمنی معرفی فرهنگ ایرانی را مغتنم شماریم. با پذیرفتن این که روندهای تبلیغ و اطلاعرسانی در تنازع و رقابت مداوم با یکدیگر هستند، مدیریت گردشگری باید از هر فرصت غیرمستقیم دیگری نیز برای معرفی جذابیت های ایران استفاده کند.

  چه سازوکارهایی لازم است تا ظرفیتهای موجود در فرهنگ و هنر ایران بالفعل شده و در راستای توسعه و رونق گردشگری فعال شوند؟

 دکتر شهبازی:  علاوه بر مشکلات کلانی که در بخشهای برنامه ریزی و مدیریت داریم، به نظر می رسد چند سازوکار اجرایی مشخص می تواند موثر واقع شود.

نخست؛ برندسازی در بخشهای مختلف فرهنگی و هنری که جزو مزیت های نسبی فرهنگ و هنر ما ایرانیان است، در اولویت قرار گیرد.

دوم؛ تخصص گرایی در بخشهای مختلف گردشگری و ایجاد قطب های تخصصی در نقاط مختلف جغرافیایی کشور. به عنوان مثال؛ سرعین در استان اردبیل میتواند به عنوان قطب گردشگری آب درمانی کشور معرفی شود و مخاطبان خاص خود را در کشور و منطقه، شناسایی و جذب کند. برای این امر لازم است که سرمایه گذاری هدفمندی به عمل آید و این منطقه به عنوان یک مرکز تخصصی گردشگری سلامت (آب درمانی) برندسازی شود. ظرفیت متعددی مانند سرعین که بدان اشاره شد، در کشور وجود دارد.

سوم؛ سازوکارهای پیشنهادی توسعه دانش مربوط به فرهنگ گردشگری است که باید در دستور کار مستقیم مراکز دانشگاهی و فرهنگی قرارگیرد.

 دکتر وفاداری:  توفیق در بازار گردشگری فرهنگی مستلزم فراهم نمودن مجموعه ای از خدمات و ملزومات سفر است. البته داشتن غنای فرهنگی شرط لازم برای توسعه گردشگری فرهنگی است؛ هر چند که شرط کافی نیست. اینکه ایران به عنوان یک مقصد گردشگری فرهنگی تا چه حد آماده پذیرایی گردشگر فرهنگی است به اندازه وجود ظرفیت های فرهنگی مهم است و علاوه بر این باید تصمیم گرفت که هر بخش از فرهنگ و جاذبه های فرهنگی را به چه بازار هدف ارایه نمود. یکی از اصلی ترین موانع عدم توفیق گردشگری فرهنگی، عدم وجود یا فراهم بودن نیازهای ابتدایی سفر شامل اطلاعات گردشگری، حمل و نقل هوایی مستقیم، تسهیلات و مدارک سفر، عدم تامین بهداشت و نیازهای اولیه شامل سرویس های بهداشتی در مقاصد سفر و مهمتر از همه، عدم وجود زمینه های تعامل فرهنگی موثر برای گردشگران با سلیقه های مختلف است.

باتوجه به جذابیت هایی که فرهنگ و هنر برای گردشگری ایجاد می کند، آیا در کشور فرهنگ بنیان ایران میتوان آن را اصلی ترین عامل جذب گردشگر قلمداد کرد؟

 دکتر انصاری:  در جریان گردشگری فرهنگی، جنبه های معنوی فرهنگ بومی و همچنین تبلور عینی آن به عنوان میراث فرهنگی از پارامترهای اساسی هستند که به شدت دارای اهمیت اقتصادی بوده و اطلاعات در آنها به صورت دیداری منتقل می شود. میراث فرهنگی به عنوان هدف اصلی در بازدیدهای گردشگری فرهنگی‏ شامل عادات محلی، آداب مربوط، سبکهای معماری و موسیقی، زبانهای محلی و ارزشهای دینی-‏معنوی  و تبلور عینی ادیان در چارچوب مناسک و مکانهای مقدس است.‏

 از این رو‏، با توجه به وجود ظرفیت های کشور ایران در این زمینه، می توان آن را به عنوان عامل اصلی در زمینه گردشگری محسوب کرد.

 دکتر شهبازی : به نظر میرسد مزیت نسبی ما در مقایسه با خیلی از کشورها از همین موضوع فرهنگ و تمدن باستانی ایرانی است و این بخش، ظرفیت لازم را برای محوریت گردشگری داراست، اما به تنهایی کافی نیست. باید بازتعریف کنیم. باید برنامه جامعی برای شناسایی آن تدوین کنیم. باید وارد بازار بین المللی گردشگری شده و توان خودمان را برای رقابت پذیری افزایش دهیم.

 دکتر زنگی : از یک سو، اقالیم مختلف سرزمین ایران دارای آداب، سنن و فرهنگهای متنوع هستند و از سوی دیگر، ادوار مختلف تاریخی این سرزمین موجد و واجد تحولات فرهنگی و به تبع آن دستاوردهای فرهنگی و هنری چشمگیر است. بنابراین می توان پس زمینه های فرهنگی و هنری را به عنوان قوی ترین عامل جذابیت بخش عرصه گردشگری قلمداد کرد. اما این بدان منزله نیست که ادعا کنیم؛ تمام ظرفیت های موجود در فرهنگ و هنر ایران در زمینه جذب گردشگر به کار گرفته شده اند.

قومیتها و تنوع زیستی موجود در ایران همواره از عناصر مورد توجه جهانگردان بوده است. هنرهای اقوام مختلف ایران به عنوان خرده فرهنگهای تمدن ایرانی می توانند تصویری متنوع و رنگین کمانی از فرهنگ ایران ارایه کنند. توجه به هنر و فرهنگ اقوام چگونه می تواند به توسعه گردشگری کمک کند؟

 دکتر کیانی:  تنوع اقوام یکی از ذخایر فرهنگی و جذابیت های شگرف فرهنگ ایران است. ساکنان ایران را می توان به سه جامعه شهری، روستایی و عشایری تقسیم کرد. جوامع سه گانه، هر کدام دارای شیوه های زندگی مخصوص به خود هستند و به همراه این نوع زندگی، آداب و رسوم و سنن خاص خود را دارند.

به عنوان مثال، جامعه عشایری دارای سابقهای طولانی در تاریخ و فرهنگ ایران است. از دیرباز تاکنون بخشی از مردم ایران – که روزگاری اکثریت جمعیت را شامل میشد و امروزه اقلیت را تشکیل می دهد- به خاطر بهره برداری از منابع طبیعی، شیوه زندگی «کوچ نشینی» را برگزیده اند که در آن دامداری سنتی فعالیت اصلی آنان را تشکیل می دهد. شناخت اجتماعی ایلی، دارا بودن سرزمین مشترک و دامداری سنتی و کوچ نشینی از ویژگی های آنان به شمار می رود.

فرهنگ عشایری چه در ایران و چه در دیگر نقاط جهان، همواره به عنوان یک فرهنگ متمایز مورد توجه بوده است. فرهنگ و هنر عشایر ایران نیز میتواند در جذابیتبخشی برای دیدار از ایران موثر باشد. آیا در شرایط کنونی، فرهنگ و هنر عشایری میتواند عهدهدار چنین نقشی باشد؟

 پروفسور کوپر:  در بحث گردشگری، مهمترین عامل خود گردشگر است که سفر میکند. گردشگر سفر می کند تا تجربه کسب کند و اطلاعات جدیدی از جهان به دست بیاورد و هر موضوعی به میزان تازگی و تمایزش می تواند برای گردشگر جذاب باشد. بنابراین شیوه های زندگی متفاوت نظیر زندگی و ساختارهای اجتماعی عشایر و کوچ آنها برای گردشگران بسیار جذاب و به یاد ماندنی خواهد بود.

 دکتر انصاری : گردشگری قومی و عشایری به منظور مشاهده سبک زندگی افراد بومی و اقوام انجام می شود. هدف گردشگری قومی، شناخت اقوام مختلف و شرکت در تجربه های آنها است. تماشای مراسم سنتی، جشنها و آیین ها از جمله جذابیت های این نوع گردشگری است و برخی نیز جهت درکی بهتر، از موقعیت خود و یا دنیای معاصر به این گونه سفرها روی می آورند. گردشگری عشایری قابلیت اقتصاد سرمایه داری را در تعریف فضایی مناطق عشایری و ادغام آنها را در چرخه مصرف نشان می دهد، ولی آنچه می تواند با اهمیت باشد، شناخت این گونه گردشگری و تجزیه و تحلیل فضای آن برپایه سودمندی، رفاه و پایداری برای رسیدن به توسعه مفید است. توسعه خدمات گردشگری عشایری دارای آثار مثبت و منفی و چالشهایی است که با برنامهریزی و کار فرهنگی میتوان از آثار منفی و چالش ها کاسته و بر محاسن آن افزود. از آنجا که زندگی عشایری در بسیاری از کشورها از بین رفته، ایران با داشتن پتانسیل قوی در این زمینه میتواند موفق به جذب هزاران گردشگر، پژوهشگر و انسانشناس از سراسر جهان شود.

 دکتر کیانی:  در حال حاضر بیش از ۱۰۱ ایل و ۴۹۸ طایفه مستقل در کشور وجود دارند و به این شیوه روزگار می گذرانند و قلمرو کوچ آنان گسترهای را بالغ بر ۹۶۳ کیلو مترمربع -در حدود ۶۰ درصد فضای جغرافیایی و حوزه های آبخیز کشور- را در بر می گیرد. هر چند جمعیت کوچندگان در حال حاضر در حدود ۲ درصد جمعیت کل کشور است، ولی آنها هنوز نزدیک به۲۰درصد گوشت قرمز کشور و بخش مهمی از شیر و لبنیات و روغن و کشک و صنایعدستی و نظایر آن را تولید می کنند. علاوه بر این، به دور بودن از فرهنگ مصرف گرایی و تجمل پرستی و برخورداری از پشتوانه ای عظیم از فرهنگ و آداب و رسوم و زبان و ویژگی ها و خصایص اخلاقی، آنها را به رکن مهمی در فرهنگ ملی تبدیل کرده است. این مجموعه از فضایل و وجود طبیعت بکر و دست نخورده، آنها را به عنوان پرجاذبه ترین جامعه برای گردشگران خارجی و حتی داخلی مطرح کرده است.

زیستگاه آنان که در دامنه کوهها و دشتها و جلگه ها، راههای تنگ و پیچ در پیچ، هوای پاک و سالم، گیاهان دارویی و خوراکی، چشمه ها و آبهای گوارا، آسمان آبی و پرستاره و پرندگان بومی است، همه و همه سرزمینی رویایی برای گردشگران داخلی و جهانگردان خارجی است.

 دکتر زنگی: با وجود همه ظرفیتهایی که در زمینه اقوام و جوامع سه گانه ایرانی وجود دارد، هنوز بهره برداری شایسته ای از این ظرفیتها برای توسعه گردشگری نشده است.

جامعه عشایری علاوه بر جنبههای فرهنگی خود اعم از صنایعدستی، موسیقی و آیینها و مناسکاش، از موهبتهای طبیعی نیز برخوردار بوده و با توجه به تمایزات زندگی عشایری میتواند برای گردشگران جذاب باشد. وقتی می بینیم بخش عمده گردشگران متعلق به جامعه شهری هستند، طبعاً جذابیت ساختارها و ویژگیهای زندگی کوچ روها برای این جامعه جذابیت ویژه و وافر خواهد داشت.

 دکتر کیانی:  مسایل فرهنگی و هنری عشایر نیز متاثر از محیط زیستشان، سرشار از تحرک و پویایی و شادابی است. انجام آیینهای مذهبی، ملی، جشنها و سوگها و عزاداریها، حرکات موزون، اشعار و موسیقی های کار، سازهای سنتی و آهنگهای اصیل، شعرهای حماسی، بازیها، خوراک و سفره آرایی، اسب سواری و مسابقه های محلی، شیردوشی و دوغ زنی، پشم ریسی، تیراندازی، تله گذاری، پوششهای زنانه و مردانه، زبانها و گویشها، ضرب المثلها و کنایات و چیستان ها، مراسم گوناگون و صدها و هزاران ویژگی فرهنگی و وجود صفات میهمان نوازی، شجاعت و دلاوری، از خودگذشتگی و همیاری، صداقت و امانتداری، پرکاری و وفاداری، قناعت و وجود فنون قابل توجه به ویژه در کوچ و برپا کردن چادر و برچیدن آن و دهها صفت پسندیده دیگر باعث شده است که جاذبه مهمی برای گردشگران ایجاد شود و هستند کسانی که آرزوی سفر به مناطق عشایری و حتی زندگی کردن و گذراندن اوقات خود ولو مدتی کوتاه با آنان را داشته باشند.

مناطق عشایری همچون موزه های طبیعی و مردم شناسی، مراحل تکاملی طبیعی و انسانی را به عمق تاریخ زندگی بشر و در جغرافیا و زیستگاه های عشایر در منظر و چشم انداز گردشگران داخلی و خارجی می نشاند.

با این همه، هنوز زیرساختهای لازم برای پذیرش تعداد نسبتاً زیاد گردشگر در مناطق عشایری وجود ندارد و همتی بلند، تلاشی گسترده، ارادهای مستحکم و برنامه ریزی دقیق لازم است تا به اهداف مورد نظر رسید.

زیرساختهای لازم برای ایفای نقش فعال خرده فرهنگهایی نظیر فرهنگ عشایر و اقوام و بهویژه محصولات و دستاوردهای هنری آنها در زمینه توسعه گردشگری چیست و چه چالشهایی بر سر راه توسعه گردشگری فرهنگ و مناطق عشایری وجود دارد؟

 دکتر کیانی:  به طور عمده میتوان این کاستیها و مشکلات را به شرح زیر برشمرد:

 – ناشناخته بودن جاذبه ها، ظرفیتها و پتانسیل های گردشگری مناطق عشایری

– نبود یا کمبود زیرساختها و امکانات زیربنایی گردشگری در مناطق عشایری از جمله نبود جاده مناسب، مسافرخانه، سرویس های بهداشتی مناسب، امکانات ارتباطی و…

– نبود یا ضعف ارتباط شرکتها و موسسات‏گردشگری با جامعه عشایری

– عدم شناخت جامعه عشایری از ماهیت و مزایای گردشگری

– کمبود برنامه های تلویزیونی و تبلیغی مناسب جهت تبلیغ جاذبه های گردشگری

– نبود راهنمایان آموزشدیده برای مناطق گوناگون عشایری کشور

– تغییر و تداخل فرهنگ و آداب و رسوم اصیل عشایر با فرهنگ گردشگران

– تخریب محیط زیست عشایر و دهها مورد دیگر که توسط پژوهشگران مورد شناسایی قرار گرفته اند.

 در مقابل دولت باید در برنامه ریزی های پنج ساله و بودجه ریزی های سالیانه راهکارهای مناسب توسعه گردشگری در مناطق عشایری را به صورت جدیتر در نظر بگیرد.

زیرشاخه های گردشگری هنری نظیر برنامههای موسیقی، حراجی های نقاشی و آثار تجسمی، دوسالانه های تخصصی هنری، جشنواره های هنری، سمپوزیوم های هنری، آیین های نمایشی و نظایر آن در دوران معاصر به زمینه های پویا و جذابی برای جذب گردشگر تبدیل شده اند. برای استفاده از این قابلیت در گردشگری کشور باید چه کرد؟

 دکتر انصاری:  جشنواره های هنری مثل جشنواره فیلم فجر یا جشنواره موسیقی فجر و تئاتر که از آنها به عنوان جشنواره های بین المللی یاد میکنیم، هنوز نتوانسته اند عاملی برای جلب نظر گردشگران به ایران زمین باشند. این جشنواره ها شاید از نظر اخبار جشنوارهای همانند بمب خبری سروصدای گستردهای ایجاد کند، اما این هیجان زیاد در رونق گردشگری کشورمان تاثیرگذار نیست، چون نتوانستهایم خوب برای این جشنواره بازاریابی کنیم. مدت اقامت افراد در زمان برگزاری اینگونه جشنواره ها معمولاً افزایش ندارد.

 دکتر شهبازی:  اشاره به جشنواره های فرهنگی، اشاره درستی است. امروزه جشنواره های هنری از جمله فرصتهای طلایی برای جذب گردشگران مرجع به شمار میروند. گردشگرانی که پس از بازگشت می توانند سفیر فرهنگ باشند. به عنوان مثال؛ شما نمایشگاه بین المللی کتاب فرانکفورت را ملاحظه کنید که چه تاثیرات شگرفی در این بخش ایجاد کرده است. بسیاری از میراث فرهنگی ناملموس ما قابلیت تبدیل شدن به جشنواره های فرهنگی و هنری در سطح منطقه ای و حتی جهانی را دارند.

دکتر وفاداری: در شرایط کنونی و با در نظر گرفتن امکانات موجود می بایست زمینه های ارتباط میان بخشهای مختلف فرهنگ و هنر ایران با طرفداران و بازارهای هدف در خارج از ایران برقرار گردد تا آن دسته از گردشگرانی که به گردشگری هنری در ایران علاقه خاص دارند، به این امر رغبت بیشتری پیدا کرده و در دراز مدت به عنوان مبلغ گردشگری فرهنگی ایران در راستای توسعه و رونق این بخش در گردشگری فعالیت عمل کنند.

صنعت گردشگری چگونه میتواند از نظر کیفی نیز در توسعه فرهنگ ایفای نقش کند و به تعالی و ارتقای هنرها بیانجامد؟

 دکتر زنگی:  طبعاً یکی از اصلیترین عوامل توسعه و ارتقای فرهنگ و هنر، اقتصاد آن است. رونق کسب و کار در وهله اول می تواند موجب شکوفایی تولید کالا و محصول هنری شود و سپس به ارتقای کیفی و تنوع آن بیانجامد. گردشگری یکی از راه های بسط و گسترش بازار محصول هنری است. همانگونه که محصول هنری به منزله سفیری برای فرهنگ و هنر کشور محسوب می شود، هر فرد گردشگری نیز به منزله حامل و انتقال دهنده محصول هنری، عامل مهمی در توسعه بازار مصرف محصول هنری است.

علاوه بر نقش گردشگری در رونق تولید هنری، تبادل فرهنگی ناشی از گردشگری میتواند به روزآمدی و تحول هنری و فرهنگی بیانجامد و محیط هنر را از رکود و کسادی خارج کند. مسافرت و مسافرپذیری موجب تکوین نگرش ها و بینش های پایدار در زمینه هنر و فرهنگ است.

 پروفسور کوپر:  در کنار موارد اشاره شده، شما باید بتوانید پیام خود را به جهان برسانید. اگر می خواهید از طریق گردشگری به توسعه فرهنگ خود کمک کنید، باید تصویر روشنی از فرهنگ ایرانی معرفی کنید. رسانه های شما، از جمله همین مجله می توانند به زبان های مختلف منتشر شوند و همان گونه که در هر شماره، یکی از جنبه های فرهنگ و هنر ایران را بررسی و معرفی کرده اید، گستره این عملکرد وسیع تر شود و از این طریق بتوان برای ارتقای فرهنگ و هنر برنامه ریزی کرد.

منبع: فصلنامه پژوهش هنر، سال دوم شماره هشت

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.