صنایع خودرو و قطعهسازی و تقریبا همه صنایع درگیر مشکلات مشابهی هستند. آنطور که وزیر صمت اذعان داشته؛ قدرت واحدی برای تصمیمگیری در صنایع وجود ندارد و این وزارتخانه تنها یک امضا دارد و چند امضای دیگر لازم است تا تولید بهعنوان مهمترین بخش هر اقتصاد رونق بگیرد. در این شرایط نهتنها اهداف درنظر گرفتهشده محقق نمیشود، بلکه شاهد افول صنایع و تعطیلی یک به یک برخی واحدهای تولیدی هستیم؛ آنطور که فعالان صنعت قطعهسازی عنوان میکنند، تولید در برخی واحدهای قطعهساز متوقف شده است و بعضی واحدها نیز با پایینترین ظرفیت مشغول به کار هستند. ادامه این روند باعث تعدیل نیروی گسترده در سطح صنایع مختلف ازجمله قطعهسازی خواهد شد. در همین زمینه با امید رضایی، فعال حوزه قطعهسازی به گفتوگو پرداختیم.
وضعیت فعلی صنعت قطعه و همچنین خودروسازی را چگونه ارزیابی میکنید؟ این صنعت به چه مسیری هدایت میشود؟
وضعیت بسیار نابسامان است. شرایطی که در مورد تخصیص بانکی و نبود ارز وجود دارد، اگر به همین منوال ادامه پیدا کند، بدونشک شاهد توقف بیش از پیش صنعت خودرو و به تبع آن صنعت قطعه خواهیم بود. طی روزهای گذشته، برخی قطعهسازان به وضعیت توقف خط تولید رسیدهاند. چراکه ارز به آنها تخصیص پیدا نکرده یا نتوانستهاند کالاهایشان را از گمرک ترخیص کنند. این نابسامانی، اتفاق ناخوشایندی است و متاسفانه امسال به اهداف تولید دست پیدا نخواهیم کرد.
این روند چه تاثیری بر قیمت خودرو خواهد داشت؟
قطعا ادامه این روند تاثیر منفی بر قیمت خودرو خواهد داشت و باید برای آن چارهای اندیشید. چرا باید برای خرید کالا بیش از ۸۰ روز در انتظار تخصیص ارز بود؟ اگر بعد از این مدت نیز پولی برای خرید ارز نداشته باشید، برای تمدید آن باید ۷۰ روز دیگر سپری شود. به فرض اگر سر موعد بتوانید کالا را وارد کنید، در طول سال شاید ۴بار بتوان این گردش را ایجاد کرد. اما متاسفانه این روند بسیار طولانی است. نه فقط صنعت خودرو و قطعات، بلکه همه صنایع با این چالش مواجه هستند و به دلیل کمبود نقدینگی سر موعد مقرر نمیتوانند از تخصیص اولیهشان را استفاده کنند. هر بار که این اتفاق رخ میدهد، روند طولانیتر میشود. این مساله باعث میشود شبکه واردات و مسیر واردات قطعات و مواد اولیه دچار سکته شود. تمام این مسیر را هم که طی کنید، در نهایت به مساله بزرگ تامین ارز میرسید. ضمن اینکه بسیاری از صرافیها گاه تا ۴۵ تا ۶۰ روز کاری زمان صرف میکنند تا پول را به مقصد برسانند. این روند همه را درگیر کرده است.
آیا این روند نفسگیر برای همه قطعهسازان به یک اندازه وجود دارد؟
به فرض محال، اگر ما در قطعهای به ۹۰درصد ساخت داخل هم رسیده باشیم، به دلیل همان ۱۰درصدی که قابلیت داخلیسازی نداشته یا داخلیسازی آن توجیه اقتصادی ندارد، نمیتوانیم کالای خود را نهایی کرده و عرضه کنیم. در مواردی نیز به داخلیسازی ۱۰۰درصدی رسیدهایم، اما درصدی از مواد اولیه کالای تولیدی، وارداتی است. بنابراین این مشکل برای تمام تولیدکنندگانی که ارزبری کمتری دارند هم مترتب خواهد بوداست. هرچند برای صحبتکردن در مورد اتفاقات چند روز اخیر و افزایش قیمت دلار کمی زود است و باید چند روز بگذرد، اما وجود شوکهای اینچنینی هم دردسر تازهای است. زیرا همین نوسانات امکان برنامهریزی را از صنعتگران سلب کرده است. یعنی تولیدکننده نمیتواند با قاطعیت بگوید قطعات را در چه زمانی تحویل خواهد داد. چراکه زمان اصلا در اختیار تولیدکننده نیست. به ازای هر مرحلهای که قرار است کار را پیش ببرد، زمان نامعلوم است. اگر قصد ثبت سفارش داشته باشیم، تاییدیه ثبت نامشخص است. بعد از دریافت تاییدیه ثبت، زمان بارگزاری سیستم معلوم نیست. بعد از بارگزاری در سیستم، زمان تخصیص نامعین است. بنابراین نمیتوان برنامهریزی کرد و همه چیز اقتضایی است؛ فرصتهای ارزشمند بهراحتی میسوزند. وضعیت صنعت بهطور کلی، بسیار نابسامان است و شعار ایجاد ۲میلیون شغل در سال، نشدنی است و مشاغل موجود نیز در خطر هستند. اینکه شرکتها یک به یک تعطیلی دارند و شیفت کاری آنها کم میشود، چند صباح دیگر به کاهش نیرو میانجامد و درنهایت بیکاری ۵۰۰هزار نفر در بخش قطعهسازی میانجامد.
توقف تولید یا اختلال در تولید خودرو باعث کاهش تیراژ آن میشد و به تورم در این بخش میانجامد. تاثیر این وضعیت را چه زمانی خواهیم دید؟
تا حدی میتوان میزان اشتغال را کنترل و حفظ کرد. اما اگر این وضعیت بهصورت ضربالاجل تعیین تکلیف نشده و راهکاری تعیین نشود، باید در زمان کوتاه منتظر تعدیل نیروی وحشتناکی باشیم. چطور میتوان بدون تولید، از پس هزینههای حقوق و دستمزد برآمد؟ این در حالی است که برخی از شرکتها نیز کالا و مواد اولیه را خریداری کردهاند اما نمیتوانند آنها را خطوط تولید خود برسانند، زیرا ارزی به آنها تخصیص داده نمیشود.
آیا با استناد به این شرایط می توان گفت صنعت خودرو تا حدودی به حال خود رها شده است؟
استنباط من این است که این اتفاق افتاده؛ زمانی که وزیر اعلام می کند باید روی پای خودشان بایستند، افراد بسیاری از این گفته استقبال میکنند؛ اما واقعیت این است که این اتفاق باید ۳۵ سال پیش میافتاد، نه اکنون در بدترین شرایط ممکن. در بحران فعلی تولیدکنندگان چگونه روی پای خود بایستند؟ با زیان وحشتناک و این محدوده قیمت چگونه روی پای خود بایستند؟ حالا در انتهای مساله، صورتمساله را پاک کردهایم. ایکاش ۳۵سال پیش صنعت خودرو را به حال خود رها میکردند. این رانتی که گفته میشود، وجود دارد وصنعت خودرو را زمین زده است، از همان ابتدا باید با آزادسازی قیمتها حذف شده و خودرو به دست بازار آزاد، عرضه و تقاضا سپرده میشد تا با یک سود متعارف به فروش برسد. ما ۳۵سال برخلاف علم اقتصاد عمل کرده و قیمتگذاری دستوری را جایگزین مکانیزم عرضه و تقاضا کردهایم.
به نظر شما قیمتگذاری دستوری خودرو توسط شورای رقابت تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟
سناریوی شورای رقابت ادامهدار نخواهد بود، اما متاسفانه در اقتصاد ما زمانی تصمیمات لازم گرفته میشود که دیگر بیاثر شده است. ۴۰ سال میگذرد و بعد تصمیم میگیریم که تصمیمات شورای رقابت اشتباه بوده است و برای آن تاوان میدهیم. سرانجام قیمتگذاری دستوری برچیده شده و خودروهای برقی و خارجی وارد میشود. زیرا بحث بازار مطرح میشود و نمیتوان برای واردات شرایط تعریف کرد. یعنی سرانجام همسانسازی شرایط رقابت انجام میشود، اما بسیار دیر.
در بخش واردات هم فعلا قیمتها توسط شورای رقابت تعیین میشود. این موضوع برای بازار خودرو چه مشکلاتی را به وجود میآورد؟
بدون شک مشکلات مشابهی برای واردات هم به وجود میآید. نمیتوان گفت کسی که خودرو را وارد کرده است، باید با زیان آن را به فروش برساند یا با تعرفه آنچنانی باید قیمتگذاری کند. در چنین وضعیتی کسی حاضر به سرمایهگذاری نخواهد شد.
پیشبینی شما از شرایط صنعت و بازار خودرو تا ابتدای سال جدید چیست؟
من بهعنوان تولیدکننده نمیتوانم بگویم فردای این صنعت چطور خواهد بود، چه برسد که بخواهم تا پایان سال را پیشبینی کنم. در صورت استمرار همین روند، توقف صنعت خودرو را باید انتظار داشته باشیم، اما مطمئنا این روند باید تغییر کند. شوخی نیست اگر با ادامه این روند ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار نفر بیکار شوند. در آن زمان برای تصمیمگیری بسیار دیر خواهد بود. هرچه سریعتر تصمیم بگیریم، تاثیر بیشتری دارد. وزیر با همین صراحت لهجه اعلام کرد که ۱۰درصد تاثیرگذار است. یعنی اگر مشکلات را به وزارتخانه ببریم، تنها ۱۰ درصد آن حل میشود و ۹۰درصد دیگر بیرون از وزارتخانه است. این شفافسازی بسیار خوب است و باید با صنعت شفاف برخورد شود. آیا ۹ ارگان ذیربط دیگر میتوانند این مشکل را حل کنند؟ کار بسیار پیچیده شده است. اینکه گفته میشود برخی خودروها برای خودروسازان صرفه ندارند و تولید نمیشوند، بسیار خوب است. اما قطعهسازانی که قطعات این خودروها را تولید میکردهاند، چه کنند؟ آنها که کالاهای مربوط به این خودروها را خریداری کردهاند و در مسیر واردات است، چه کنند؟ برای کشش بازار چه کنیم؟ خودروساز حق دارد این خودروها را تولید نکند؛ اگر کالایی برای بنگاه اقتصاد صرفه اقتصادی نداشته باشد، نمیتوان انتظار تولید آن را داشت. اما مشکل اینجاست صدایی شنیده نمیشود که به دنبال حل مساله باشد. جلسات و شکایات به ارگانهای مختلف زیاد است و کارگروههایی نیز تشکیل میشوند، اما مشخص نیست نتیجه آن چه زمانی دیده خواهد شد. بهزودی دو محدودیت دیگر به این محدودیتها اضافه میشود؛ تعطیلات کریسمس و تعطیلات شرکتهای خارجی و نوسانات ارز و بعد از آن سال نو چینی و دو هفته تعطیلات دیگر. یعنی اوج فاجعه از چند ماه دیگر دیده میشود. همین حالا هم شرکتها به مشکلات خوردهاند و با رسیدن به سال نو میلادی و چینی این وضعیت بدتر هم میشود. در هیچ کجای دنیا هم صنعت کاملا مستقل وجود ندارد. همه کشورها در هر صنعتی کمی وابستگی وارداتی و ارزی دارند و استثنایی وجود ندارد.
ثبت دیدگاه