توافق 1351 در سالها بعد مبنای ورود آب هیرمند به ایران قرار گرفت، و نظر به میزان آب هیرمند و پیگیری طرف ایرانی اجرا شد، اما با سقوط کابل در سال 1375 و برآمدن دولت طالبان آب رودخانه هیرمند به روی ایران بسته شد و علاوه برتشدید خشکسالی در سیستان، حجم دریاچه هامون نیز به شدت کاهش یافت.
طرح سیاست خارجی مستقل اروپایی از سوی مکرون پس از سفر به چین موضوع جدیدی نیست. فرانسه همیشه بعد از جنگ جهانی دوم و شکل گیری اتحادیه اروپا بدنبال سیاست خارجی مستقل بوده است و در همان زمان تلاش می کرد بین اروپا و آمریکا بعنوان قطب سوم مطرح شود.
چین بر تصمیم سابق خود مصممتر شده و نه تنها دیگر هرگز استقلال نسبی تایوان را به رسمیت نخواهد شناخت بلکه هر آن ممکن است تصمیمات قاطع تری بگیرد. دقیقا کاری که روسیه با شبه جزیره کریمه و شرق اوکراین و... کرد.
دادگاه ترامپ لزوما به ضرر ترامپ نیست و چه بسا فرصتی نیز برای خودنمایی و مظلوم نمایی وی باشد.
رژیم صهیونییستی در چارچوب هدف راهبردی سی ساله خود یعنی تبدیل جمهوری آذربایجان به «پایگاه منطقه ای صهیونیسم»، بمانند دولت علی اف، به تشدید سیاست ایران ستیزی و اسلام ستیزی در این کشور نیاز دارد.
به نظر می رسد امسال سال پایان عمر رژیمی باشد که با اشغال سرزمین های دیگر خود را تحمیل کرده است و در حال حاضر تضادهای فراوانی اجازه ادامه حیات آن را نمیدهد.
هرگونه تنش در منطقه، زمینه را برای حضور و ایفای نقش کشورهای فرامنطقه ای فراهم می کند، بنابراین شکل گیری منطقه قویتر موضوعی است که همه کشورهای منطقه باید در مسیر آن گام بردارند.
در حوزه منطقه، تامین امنیت منطقه و نظم آینده جهان، ایران و عربستان میتوانند در کنار هم در متن آینده جهان که محور آن مقابله با یکجانبهگرایی آمریکا است همکاری خوبی داشته باشند.
توافق نهایی میان ایران و عربستان برای احیای روابط دو جانبه پس از ۷ سال قطع رابطه نشان دهنده تغییراتی بزرگ در مناسبات منطقه و جلوگیری از سوءاستفاده برخی کشورها وجریان ها از جمله اسراییل با استفاده از تنش های میان ایران و عربستان است.
مواضع گروسی پس از بازگشت از تهران نشان می دهد ظاهرا آژانس مایل است به دور از جنجال های سیاسی همکاری با ایران را استمرار بخشد اما سوال مهم ایستادگی گروسی بر مواضع اعلامی اش در عمل است که پاسخ آن به زودی در جریان نشست شورای حکام و گزارش وی مشخص خواهد شد.
این واقعیت اساسی را هم نمیتوان نادیده گرفت که روسیه صرفا یک قدرت متوسط با توانمندی محدود نظامی نیست که ناتو بتواند با به دام انداختنش در جنگ اوکراین، آن را از معادلات سیاست جهانی حذف کند. بنابراین بحران موجود علیرغم داشتن پتانسیلهای بالا برای شکل دادن نظمی جدید در سطح جهانی، نمیتواند تمامی آنچه غرب بویژه امریکا در پرتو این بحران را اراده میکند جامه عمل بپوشاند.