جمهوری اسلامی ایران باید دیپلماسی خود را در خاورمیانه و نظام بین الملل تقویت کند تا انسجام ملی که بواسطه عملیات نظامی اش علیه اسرائیل ایجاد شده در سطح گسترده تری ادامه یافته و به این ترتیب متافع ملی به بهترین و کامل ترین شکل تامین شود.
هنری کیسینجر در تازه ترین نوشتار خود به رهبران جهان توصیه کرده است تمدن را در میان گرداب متضاد اطلاعات، ادراکات و قابلیتهای مخرب حفظ کنند.
بیانیه اعراب خلیجفارس و چین که در پی دیدار شی، رئیسجمهوری چین از عربستان و ملاقاتهای چندلایه او با کشورهای عرب خلیجفارس صادر شد، با بازتاب گستردهای در کشور ما روبهرو شد و در نکوهش، انتقاد و شالودهشکنی از آن بیانیه توسط مقامات رسمی و غیررسمی سخنها گفته شد و طبیعتا امواج رسانهای گستردهای را در پی داشت. شاید در مجموعه پاسخها و نقدها، نکتهای اجماعی و قابل اعتنا وجود داشت و آن اینکه رفتار چین و همسویی آن کنشگر با موضعگیری کلیشهای برخی از بازیگران عرب درباره کشور ما، خارج از انتظار بود.
استاد مطالعات چین در دانشگاه تهران، نگاه ایران به شرق را بسیار درست میداند و میگوید: در جهان امروز شاهد تحولی هستیم که از آن به عنوان انتقال قدرت از آتلانتیک به پاسیفیک یاد میشود. علاوه بر ایران، بسیاری از کشورهای منطقه سیاست نگاه به شرق را انتخاب کردهاند اما این سیاست به معنای نفی غرب نیست.
«تظاهر به ایجاد توازن که اوباما برای توجیه توافق برجام با یک قدرت تهاجمی و تجدیدنظرطلب مطرح کرد، هرگز چندان منطقی نبود. به هر حال، اگر دوستی قول دهد که نیازهای شما را با نیازهای بدترین دشمنتان متعادل کند، به نظر منصفانه است که نتیجه گیری کنید که او دیگر دوست شما نیست.»
سعودیها و همسایگان عربستان در شورای همکاری خلیج فارس، چین را به عنوان یک شریک قدرتمند دارای حق وتو در شورای امنیت، یک بازار با اهمیت و بزرگ برای انرژیهای خود و منبعی برای سرمایهگذاری تکنولوژیکیشان که میتواند به این گروه از بازیگران در تعریف اقتصادهای متنوع یاری رساند، میبینند؛ پس این رابطه، بیش از یک ترفند برای جلب یا تحقیر آمریکا است.
برای جو بایدن، رئیس جمهوری ایالات متحده، جنگ یمن هم میراثی غم انگیز است و هم پایانی ناخوشایند. واشنگتن همچنان به دلایل اخلاقی و عملی مجبور است به مسیر تلاش برای صلح یمن ادامه دهد و با این حال، ابزاری برای پایان دادن به این جنگ چند وجهی وحشتناک در اختیار ندارد.
در خلال سفر شی جین پینگ به ریاض در روز چهارشنبه گذشته، کاخ سفید اعلام کرد که از نفوذ فزاینده چین در خاورمیانه آگاه است و به گفته او این موضوع برای حفظ نظم بین المللی نامناسب است.
علیرغم آن که کاخ سفید امیدوار است نشست شی و بایدن بتواند تلاش برای دستیابی به ثبات را سرعت بخشد چین ممکن است تنها به دنبال یک مهلت زمانی باشد. به عبارت دیگر، دیپلماسی گرگ جنگجو خاموش شده اما نمرده است. اگر صدای هر مقام چینی را با لحنی معقول در ماههای آینده شنیدید بدانید احتمالا تنها صدای یک گرگ جنگجو در لباس میش است.
برای جو بایدن، رئیس جمهوری ایالات متحده، جنگ یمن هم میراثی غم انگیز است و هم پایانی ناخوشایند. زمانی که بایدن به قدرت رسید، تمایل خود به ایجاد فاصله میان ارتش ایالات متحده و درگیری در یمن اعلام کرد و از تعهد به تلاش برای حل و فصل جنگ سخن گفت. این استراتژی تا حدی ناشی از پشیمانی بود.
سفر شی به عربستان سعودی قابل توجه است، اما هم چنین نشان دهنده پیشرفت طبیعی روابط چین و عربستان است. روابط اقتصادی عربستان سعودی و چین برای سالیان متمادی در حال رشد بوده اگرچه تا حد زیادی به حوزه نفت و پتروشیمی محدود شده است. عربستان سعودی از سال ۱۹۸۹ میلادی زمانی که "علی النعیمی" مدیر اجرایی آرامکو بود نگاهاش به چین بوده است. او معتقد بود که چین روزی بازار اصلی نفت خام عربستان خواهد بود.