چرا فرهنگ زیربناست؟
30 بهمن 1398 - 17:50
شناسه : 435
9

چرا فرهنگ زیربناست دکتر مرادعنادی /مدیر مسئول با نگاهی به سیر جوامع بشری می توان شاهد توجه مردم و حکمرانان به سه مولفه سیاست ، اقتصاد و فرهنگ بود که هرکدام بنا به مالحظات و نوع نگرش جوامع بشری در اولویت قرار گرفته اند. برای برخی جوامع و حاکمان صرفا سیاست در اولویت بوده چنان […]

پ
پ

چرا فرهنگ زیربناست

دکتر مرادعنادی /مدیر مسئول

با نگاهی به سیر جوامع بشری می توان شاهد توجه مردم و حکمرانان به سه مولفه سیاست ، اقتصاد و فرهنگ بود که هرکدام بنا به مالحظات و نوع نگرش جوامع بشری در اولویت قرار گرفته اند. برای برخی جوامع و حاکمان صرفا سیاست در اولویت بوده چنان که به تاسی از گفته ارسطو فیلسوف یونانی ، به سیاست همچون ملکه علوم در همه کنش و واکنش های جامعه نگریسته شده و با این نگاه سیاست نسبت به فرهنگ و اقتصاد همواره در صدر توجهات بوده است .برخالف سیاست باوران ،به دنبال انقالب صنعتی و ظهور سرمایه داری برخی اندیشمندان که در صدر آنان کارل مارکس قرار داشت اعالم کردند اقتصاد زیربناست و از این نگاه سایر امورات جوامع بشری ازجمله فرهنگ روبنا بوده از اقتصاد تاثیر می پذیرند.به پیروی از اندیشه مارکس و به دنبال انقالب اکتبر ١٩١٧در روسیه که ماهیتی مارکسیستی لنینیستی داشت تمام برنامه ریزی ها و سیاست های لنین و یارانش در شوروی سابق بر اقتصاد و مالکیت دولتی متمرکز بود . درواقع نه تنها درشوروی سابق که در کشورهای اقماری آن یعنی بلوک شرق شامل کشورهای اروپای شرقی ، کوبا و کره شمالی و حتی چین نیز به رغم اختالف دیدگاهی که بین مائو و رهبران کرملین وجود داشت همه برنامه ریزی ها حول محور اقتصاد متمرکز بود و بدین ترتیب سایر امور از جمله مقوله فرهنگ در حاشیه قرار داشت چرا که روبنا محسوب می شد و آنچه که زیربنا بود همانا اقتصاد بود آن هم اقتصاد دولتی . این نگاه در کارنامه جامعه بشری دوام چندانی نداشت چرا که به دنبال فروپاشی شوروی در ١٩٩١عمال ناکارامدی چنین دیدگاهی به اثبات رسید . با وجود تمرکز برخی دولت ها بر سیاست و اقتصاد از همان ابتدا بسیاری بر این باور بودند که اصل و اساس نظم و ثبات اجتماعی و به سامان بودن امور جوامع را بایستی در مولفه های فرهنگی و نه صرفا اقتصادی یا سیاسی جستجو کرد چرا که تا زیربنای فرهنگی جامعه ای درست و محکم نباشد آن جامعه به لحاظ سیاسی و اقتصادی دچار آشفتگی بوده ، با چالش های عدیده ای مواجه خواهد شد. از این منظر نه اقتصاد و نه سیاست که فرهنگ زیربناست بنابراین از زاویه آسیب شناسی کارکردهای اجتماعی می بایست بر تقویت مولفه های فرهنگی متمرکز شد. از نگاه فرهنگ باوران تفکیک سه وجهی بین اقتصاد وابسته به بازار و سیاست متعلق به دولت و فرهنگ مرتبط با آنچه گاهی جامعه مدنی نامیده می شود مضمون مکرر نظریه اجتماعی مدرن بوده است . با چنین نگرشی به نظر می رسد کشور عزیزمان ایران نیز به عنوان یکی از ١٩٣عضو سازمان ملل متحد از این قاعده مستثنی نباشد . به عبارتی بهتر امروز بسیاری از صاحبنظران در تحلیل فراز و فرودها و تحوالت پرشتاب جامعه ایرانی براین باورند با وجود تاکید بر مسائل فرهنگی در عمل به موضوع فرهنگ بی مهری می شود این در حالی است که از منظر توسعه متوازن و پایدار و همچنین نگاه آسیب شناسانه ، ریشه بسیاری از مسائل را در اصالح امور فرهنگی می بایست جستجو کرد . نیازی نیست خیلی عمقی و فلسفی به موضوع نگاه کنیم کافیست تا به برخی موضوعات ساده و رفتارهای اجتماعی روزمره نظیر رانندگی ، الگوی مصرف مواد غذایی و انرژی ، چگونگی تعامل با ارباب رجوع در ادرات و موارد متعدددیگر اشاره کنیم که حتی شهروندان عادی و نه جامعه شناسان در گفتگوهای روزانه و گالیه های گاه و بیگاه به صراحت اعالم می کنند تا فرهنگ جامعه درست نشود شاهد برخی رفتارهای غیر فرهنگی خواهیم بود . درواقع حتی شهروندان نیز براین باورند اگر انتظار داریم پاسخگویی در اداره امور نهادینه شود و یا در اقتصاد تولید ملی محور باشد و کارخانه دار کاالی باکیفیت تولید نماید که در آن وجدان کاری محسوس باشد تا ایرانی کاالی ایرانی بخرد اول باید کار فرهنگی انجام شود و این یعنی داروی اصلی برای درمان بسیاری از امور، در نسخه فرهنگی نهفته است .با وجود همه تاکیدات و حتی با علم به این که بسیاری از نظریه پردازان انقالب ، ماهیت انقالب اسالمی را فرهنگی می دانند اما واقعیت این است که فرهنگ همچنان مظلوم بوده و فقط در حد اموری فرعی به آن توجه شده است . با این مقدمه و صورت مسئله ای که گذرا به آن اشاره شد ، هفته نامه فرهنگ ایرانیان با نگاهی تخصصی به مقوله فرهنگ در حوزه هایی نظیر خلق و خوی ایرانیان ، فرهنگ سایر ملل ، فرهنگ رسانه ، فرهنگ کسب و کار ، فرهنگ سالمت ، فرهنگ گردشگری ، فرهنگ مقاومت به عنوان فرهنگی برآمده از باز تولید آرمان ها و اندیشه های انقالب اسالمی ، فرهنگ یاریگری و معرفی الگوهای موفق درکارهای فرهنگی اجتماعی نظیر خیرین مدرسه ساز و بنیادهای خیریه رسمی با عنوان فرهنگ آفرینان در صدد است بر میزان توجه هر بیشتر جامعه و مسئوالن بر مقوالت فرهنگی و نهادینه شدن رفتارهای درست فرهنگی وارتقاء فرهنگ فاخر در جامعه کمک نموده ، نقشی هر چند کوچک در راه اولو یت بخشیدن به موضوعات فرهنگی در سیاست ها واداره امور جامعه ایفا نماید.

منبع/هفته نامه فرهنگ ایرانیان

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.