اینروز هاجامعه درباره مهاجران افغانی سوالاتی دارد که باید به آنها پاسخ دهیم. هر چند بخشی از موج مهاجرسیتزی پروژه رسانهها است، ولی به وافع بخش دیگرش به نگرامی جامعه مربوط است.»
اخبار هفته های اخیردوباره موجی از مهاجرستیزی را در بعضی رسانهها و شبکههای اجتماعی به راه انداخته است. سوال مهم این است که در این شرایط، چه کسانی از ملتهب کردن وضعیت مهاجران سود میبرند؟ چه کسانی به آتش مهاجرستیزی میدمند و نگاه آنها چگونه به جامعه ایران و افغانستان ضربه وارد میکند؟
شایعهها درباره مهاجران خیلی زود پخش میشود
در اینباره کارشناسان و پژوهشگران حوزه مهاجرت معتقد است پس از انتشار اخبار و گزارشهای در ماههای گذشته درباره مهاجران رسانهای شده است، جامعه ایرانی آمادگی پذیرش هر خبری منفی درباره مهاجران بخصوص افغانستانی هارا دارد: «در شرایطی که جامعه آمادگی پذیرش اخبار ضد مهاجران را دارد، کافی است چند سایت و رسانه کوچک یک حرفی را به میان بیاورند تا به راحتی در سطح جامعه پخش شود. این رسانهها هم میدانند که این نوع اخبار به همین بدون هیچ سند و مدرکی موجب نگرانی مردم میشود
در اینحال نگاه بعضی رسانهها به موضوع مهاجران پروژهای و بازاری است که در جامعه مخاطب پرسش های را مطرح می کند که چرا چند میلیون افغانی و بعصا اتباع دیگر کشور ها بدون گارت اقامت و مجوز قانون در کانون های جمعتی کشور حضوردارند.
دراین باره خیلی از مسائل دیگر هم میتوان جدس زد ولی شایعهها در افکار عمومی درست یا غلط اثر گدار است منتها درباره مهاجران افغانستانی شایعهها خیلی راحت پخش میشود. انگار جامعه هم این خبرها را دوست دارد؛ نمیتوان این حس را انکار کرد. حتی اگر این رسانهها نباشند، یک رسانه زرد دیگر این کار را میکند. چون نگاهشان به موضوع مهاجران بازاری است. دوست دارند با این موضوع توجه مخاطب را جلب کنند. اینکه فکر کنیم با برخورد با این نشریات مسألهها حل میشود، چندان درست نیست.»
با این حال مقامات مسئول باید سوالات جامعه ایرانی را پاسخ دهند
بهر حال انچه حایز اهمیت است اینکه جامعه دارای سوالاتی میباشد که هنوز از سمت دستگاههای مسؤل، درباره آن شفافسازی نشده است.
به باور جامعه شناسان مطلع «راه حل اصلی این است که به این سوالات بپردازیم و گرههای ذهنی جامعه را درباره حضور مهاجران باز کنیم. شفافسازی از سمت دولتمردان میتواند بسیار کمک کننده باشد
باید سوالهایی را که ایجاد شده است، پاسخ بدهیم. اینکه بالاخره سیاست مهاجرتی ایران چیست؟ قرار است برای دستههای مختلف مهاجر چه مسیری را پیش بگیریم؟
در چند دهه اخیر، مسؤولان به دلیل اینکه فکر میکردند مسائل مهاجران امنیتی محسوب میشود، گمان میکردند نیاز نیست در عموم جامعه دربارهاش صحبت کنند. ولی حالا جامعه درباره مهاجران دغدغه و سوال دارد و باید به آن پاسخ بدهیم. میتوانیم بگوییم یک بخشی از این موج مهاجرستیزانه پروژه رسانهها بوده است، ولی یک بخش دیگر آن مربوط به خود جامعه است. این مسأله برای جامعه ایران سوالبرانگیز شده و شفافیتی هم وجود ندارد. تا زمانی که ساز و کار مشخصی برای مهاجران نداشته باشیم و درباره آن شفافسازی نکنیم، وضعیت همین است. هر روز شایعهای میتواند ارتباط دو ملت را بر هم بزند.»
به باور اغلب کارشناسان سیاسی و اجتماعی«در حال حاضر خود مهاجران هم نسبت به آیندهشان تصویر روشنی ندارند و همهچیز برایشان مبهم است.
مهاجرانی که دههها است اینجا زندگی میکنند، و فرزندان آنها در کشور ما بدنیا امده امدند و عده ای که همسرنشان ایرانی هستندو هنوز نمیدانند در آینده ایران چه جایگاهی دارند. وقتی خود مهاجران از وضعیت خودشان تصویری ندارند، مشخص است که جامعه ایرانی پر از ابهام و سوال و شبهه باشد.»
این در حالی است که تسلط طالبان بر افغانستان، آغازگر موج جدید مهاجرت بوده است.
وضعیت زندگی مهاجران در ایران و بازنمایی آنها در رسانهها را باید به پیش و پس از حاکمیت دوباره طالبان تقسیم کرد در واقع «رسانهها تا اواخر دهه هشتاد حضور مهاجران را به صورت کلی منفی میدانستند. حتی تا اواسط دهه نود این حس وجود داشت. اما از اواسط دهه نود به بعد جو در حال بهتر شدن بود که طالبان دوباره به قدرت رسیدند. پیش از تسلط طالبان بر افغانستان، مهاجران کم کم توانسته بودند از صفحه حوادث روزنامهها خودشان را به صفحههای فرهنگی و اجتماعی برسانند. یعنی کم کم به جنبههای دیگر حضور آنها در ایران توجه میشد. حتی در دهه نود این افغانستانیها بودند که بیشترین سرمایه خارجی را در ایران سرمایهگذاری کردند.
چون جذب سرمایه خارجی ایران هم بسیار کم شده بود و در این شرایط آنها بودند که به خاطر ارتباطات فرهنگی و دینی و زبانی، با جامعه ما ارتباط داشتند. ما با یک شیب ملایم داشتیم به سمت یگانگی فرهنگی و اشتراکات هویتی و اجتماعی میرفتیم، تا اینکه با آمدن طالبان دوباره جای مهاجران عوض شد. این دفعه نه تنها به صفحات حوادث رفتند، بلکه به صفحات امنیتی هم کشیده شدند. یعنی حالا حضورشان رنگ و بوی امنیتی گرفته است. این تغییرات در جامعه خودش را نشان میدهد مانند دردی قتل ادم ربایی و ما میبینیم که با کمترین التهابی، موج مهاجرستیزی راه میافتد.»
و حتی ذهنیت تاربخیهجوم محمود افغان در اصفهان را تداعی می کند !
بهر حال ما در چند دهه گذشته در رابطه با مهاجران افغانستانی کم کاریهای زیادی داشتهایم وداریم: «هنوز که هنوز است، پس از پنج دهه زندگی مسالمتآمیز با مهاجران، ما در دانشگاههایمان رشته مطالعات مهاجرت نداریم. کشورهای دنیا با اینکه خیلی کمتر از ایران با مسأله مهاجرت مواجه هستند و مهاجران کمتری هم دارند، در حوزه آکادمیک بسیار فعال هستند و در دانشگاهها به طور جدی به مسائل مهاجرت و مهاجران میپردازند. به صورت علمی و دانشگاهی و آکادمیک وضعیت مهاجران در کشور خودشان را بررسی میکنند و کارهایی را که باید انجام دهند، شفاف میکنند. این اتفاقی است که هنوز در ایران رقم نخورده است. فقط چند استاد دانشگاه داریم که به صورت خودانگیخته در این موضوع کار کردهاند و حرف میزنند. استاد دانشگاهی که تمام وقتش را صرف مطالعات مهاجرت کند و در این شرایط حاصل تحقیقات و پژوهشها و تأملاتش را به جامعه منتقل کند، نداریم!
کسی که قبل از بحران، هشدار بدهد و بگوید این اتفاقات در حال رقم خوردن است. اگر مسأله مهاجرت برای ما جدی بود، برای آن فکر میکردیم
و اندیشمند و محقق و پژوهشگر تربیت میکردیم. متأسفانه مهاجرت و مهاجران هنوز برای ما اولویت نیستند و با آنها رفتار مقطعی و احساسی داریم.»
این در حالی است که حوادث اخیر باعث شده
بعضی مهاجران در هفتههای گذشته از ترس، از خانه خارج نمیشوند
اینبدلیل شایعههایی که علیه مهاجران افغانستانی شکل گرفته را خطرناکتر از واقعیت میداند و به وضعیت مهاجران در روزهای اخیر اشاره میکند «بعضی از مهاجران در هفتههای اخیر از خانه بیرون نمیآیند یا جرأت نمیکنند برای تهیه نان به نانوایی مراجعه کنند. متأسفانه جو نسبت به مهاجران منفی شده است. به خصوص جمعیتی از مهاجران که هزاره هستند و چهرهشان مشخص است، خیلی اذیت میشوند. اقوام دیگر افغانستان وقتی لباسشان را شبیه ایران میکنند چندان قابل شناسایی نیستند، ولی هزارهها به راحتی شناسایی میشوند و مورد بیمهری قرار میگیرند. این در حالی است که هزارهها بیشترین قرابت و نزدیکی فرهنگی را با مردم ایران را دارند و اتفاقاً کمترین چالشهای اجتماعی و فرهنگی را با آنها داریم.»
و لدا وضعیت نسل دوم و سوم مهاجرت بحرانیتر از سایر مهاجران است
«این نسل چون اینجا به دنیا آمدهاند و اینجا رشد کردهاند، چون با جامعه ایرانی ارتباط بیشتری دارند، چون تحصیلکرده هستند و کارهای سطح بالا انجام میدهند، به همین خاطر برخوردهایی که میبینند برایشان عجیب و مثل یک شوک فرهنگی است. طرف میگوید فلانی که دوست من بود؛ چرا تغییر رویه داده است؟ ترمیم این احساس غریبگی و سرخوردگی که برای آنها پیش میآید، واقعاً خیلی سخت و وقتگیر است. خراب کردن این ارتباطات و پیوندها کار خیلی آسانی است، ولی جوش دادن دوباره خیلی سختتر است.»
در هر حال مهاجرستیزی، نسل دوم و سوم مهاجرت را دچار بیگانگی فرهنگی میکند
در ابن زمبنه پژوهش ها نشان می دهد «مهاجران افغانستانی در ایران دستههای مختلفی هستند»، و لذا باید برای هر دسته از مهاجران برنامههای متفاوت و خاص خودشان را داشت: «کسانی که تازهوارد هستند با کسانی که دههها است در ایران حضور دارند، خیلی متفاوت هستند. متأسفانه خیلیها به این توجه نمیکنند. مثلاً نسل دومی و سومیها خیلی متفاوت از کسانی هستند که تازه به ایران آمدهاند. آنها با جامعه ایران اخت شدهاند. غیر از ایران جایی را ندیدهاند. وقتی به آنها میگوئیم اتباع بیگانه، دچار فروپاشی روحی و روانی میشود. ضمن اینکه باعث گسست اجتماعی و بیگانگی فرهنگی میشود. چرا که هم بهرهوری این جامعه را در ایران کاهش میدهد و هم یک بحران هویتی جدیدی برایشان ایجاد میکند.»
به باور جامعه شناسان مطلع، مهاجرستیزیها نه برای جامعه ایران خوب است، نه افغانستان. برای مهاجران افغانستانی . از طرفی در افغانستان فضای خیلی منفی در این باره شکل گرفته است. چالشهایی که بین ایرانیها و افغانستانیها پیش میآید، با اغراقِ ده برابری در جامعه افغانستان پمپاژ میشود. یعنی یک گرایش منفی هم آنجا شکل گرفته که اصلاً به نفع امنیت ملی دو کشور نیست.
باید تا جای ممکن از این فضاهای منفی جلوگیری کنیم و به سمت کارهای ایجابی و تمرکز روی پیوندها و اشتراکاتمان برویم ابن موضوع هم فرصت است و هم تهدید !
در این مهم بایستی اذعان کرد این اقدام بدون برنامه و راهبرد مدون میسر نبست.
هر چند اخبراحمد وحیدی کشود گفته است: باید سازوکار قویتری پیشبینی کنیم تا با مهاجرانی که بازگردانده میشوند و دوباره برمیگردند، برخورد شود.
احمد وحیدی وزیر کشور در حاشیه جلسه هیات دولت در جمع خبرنگاران حضور یافت و به سوالات پاسخ داد.
اهم اظهارات احمد وحیدی، وزیرکشور در این باره
ار اینقراراست،:
*در هر جامعه ای که مهاجران افاغنه هستند، طبیعتا در آن ها متخلف هم پیدا می شود، باید بررسی شود که این افراد مهاجر قانونی هستند و یا غیر قانونی، چند هزار نفر از مهاجران غیر قانونی متخلف در زندان ها هستند، اما این به این مفهموم نیست که افغانستان ستیزی ایجاد کنیم. ساماندهی مهاجران افغانستانی لازم است و در دستور کار قرار دارد.
وی گفت،؛
درباره بازگردان مهاجرانی که مجوزی برای حضور ندارند،}: باید بعضی از شرایط حقوقی و قضایی هم تعریف شود و ساز و کار قضایی دقیق تری پیش بینی شود تا برخورد قوی تری شود،بالغ بر ۲۰۰ هزار نفر از مهاجرانی که بازگردانده شدند، مجددا به ایران بازگشتند.
*مهاجران غیرقانونی باید کشور را ترک کنند، باید سازوکار قویتری پیشبینی کنیم تا با افرادی که بازگردانده میشوند و دوباره برمیگردند، برخورد شود.
** مسئله مهاجران برای دولت طالبان موضوع جدی و مهمی نیست.
{ درباره افزایش سرقت های خرد}: سرقت های خرد افزایش یافته است، فراجا قرارگاهی در این خصوص تشکیل داده و برخورد مناسبی را برای مواجهه با این موضوع پیش بینی کرده است. در دزدی های زیر ۲۰ میلیون تومان باید شاکی خصوصی داشته باشیم که دست برخورد کننده را می بندد باید راهکارهای قانونی در این زمینه پیش بینی شود.
در نهایت حال باید منتظر اقدام عاجل وزارت کشور و دیگر دستگاهای مسئول باشیم و گرنه به قول معروف حکایت همچنان باقی است.
منبع: فرهنگ ایرانیان
ثبت دیدگاه